eitaa logo
🇮🇷وصیت‌نامه✌️🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
895 عکس
1.1هزار ویدیو
10 فایل
یه روزی آخرین نفری ك تورو یادشه، می‌میره و تو برای همیشه فراموش می‌شی . ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17160352308750 ** کپی آزاد و واجب ** @vasiyat_kilip
مشاهده در ایتا
دانلود
مراقب‌چشمات‌باش رفیق، این‌چِشاقراره‌مهدی‌ عج روببینه هااا!
شرمنده ام آقاجان... برای زمانی که من با لبی خندان گناه می کنم.... و شما با چشمانی گریان،نظاره...
رَبَّنَا اغفِرلی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِلمؤمِنينَ یَومَ یَقومُ الحساب
وخداگفت: «اَنینُ الْمُذْنِبینَ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنْ تَسْبیحِ الْمُسَبِّحین» ناله ی گناهکاران نزد من،‌محبوب تر از تسبیحِ تسبیح کنندگان است..
الهی العفو
الهی امشب بر زبان ما جاری کن آن دعایی را که از زبانِ شهدا و اولیاءت قبول کردی . .
اى كه عمل اندك را مى‌پذیرى، و از گناه بسیار مى‌گذرى، عمل نیكِ اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستى.
أللهم أغفرّ لِمنْ لا يَملكُ الإ الحُسين
بارالها ‌ذهن و قلب ما را آرام کن ای اراده ات بالاتر از هر پریشانی...
بالحسین الهی العفو
یارب؛ ازهرچه خطا رفت هزار استغفار
خدایا ببخش بابـت نماز هایی که به اسـمِ«برای خدا» خوندیم و برای تو نبـود.
واقعیت این بود که من لذت گناهم را به لذتِ نگاهت ترجیح داده ام..
چه آدم هایی که بسیار مومن بودند، و اندک اندک دچار روزمرّگی شدند و قلبشان از حضور خدا تهی شد ... کجای کاریم؟!
بی تو هرجا میروم بی تو هرکاری کنم خیری نمی بینم ..
از عذاب قبر میترسی رفیق؟ نماز شب خون ها عذابِ قبر ندارن ها.
چه انتظار عجيبي تو بين منتظران هم عزيزِ من چه غريبی ! عجيب تر آن كه چه آسان نبودنت شده عادت چه بی خيال نشستيم نه كوششی ، نه تلاشی فقط نشسته و گفتيم : خدا كند كه بيايی
زیارت عاشورا
خدایا! چقدر تو را در دیگران جستم اما در خودم پیدایت کردم..
الهی تو به قلبم بیشتر از خودم آگاهی اگر دیدی دعایم و خواسته هایم ذره ای من را از تو دور میکند مرابا آن امتحان مکن..
بارالها ای آرامشَم تو را با زبـانی می‌خـوانـم که گناهانش‌او را لال‌کرده..
الهی العفو
توبه می‌کنم از تمام دعاها و درخواست ها و اشک های طلب کردن شهادتَم که ریشه‌ای در ترس از مواجهه با رنج ها، فرار از رنج های رشد دهنده و تنبلی از کاربرای خدا بوده میکنم از فانتزی شدن ..
: خداوندا..! پاهایم‌جرأتِ‌عبوراز‌ را‌ندارد، من‌آنهارادر برهـنه‌دَواندم.. درسنـگرهاخمیده‌جمع‌کردم‌وَ‌در‌دفـاع‌ازدینت دویدم،‌جنگیدم،‌خندیدم‌وَ‌گریستم، افتادم‌وَ‌بلنـد‌شدم... امـید‌دارم‌آن‌جنگـیدن‌ها‌وَخزیدن‌ها‌وَ بهِ‌حُرمـت‌آن آنها‌را‌ببخشی