💠 پذیرش مرکز فقهی آیت الله مجتهدی(ره)
🔰تحت اشراف حجت الاسلام والمسلمین استاد میرهاشم حسینی
🔻 شرایط پذیرش:
👈 موفقیت در امتحان کتبی و مصاحبه علمی
👈 تایید علمی و اخلاقی از مدرسه پیشین
❇️ مزایای مرکز:
🌸 بهره مندی از اساتید مجرب
🌸 کتابخانه تخصصی فقه و اصول
🌸 ایجاد فرصت تدریس برای افراد برتر
🔴 مهلت ثبت نام حداکثر تا 30فروردین
🔸 زمان آزمون کتبی: 22اردیبهشت
✳️ جهت ثبت نام در ساعت 14 الی 18 با شماره زیر تماس بفرمایید:
📱 09190174811 (علوی)
----------
📬 تنها کانال رسمی حوزه علمیه آیت الله مجتهدی (رحمة الله عليه)
🔸ايتا
https://eitaa.com/hmojtahedi_ir
🔹اينستاگرام
https://www.instagram.com/hmojtahedi_ir
♦️ برای شهید رمضان حرم رضوی
حجةالاسلام و المسلمین #شهید_محمد_اصلانی
خوش است لالهی آغاز سررسید شدن
شهید اول صدسالهی جدید شدن
چنان که داد به تو رخصت شهادت را
مباد از کرم شاه ناامید شدن
چگونه زیسته بودی؟ که قسمتت این شد
میان ماه خدا در حرم شهید شدن
خودش چه کربوبلاییست، با لب تشنه
اسیر خنجر هممسلک یزید شدن
گرفتی از حرم عشق عیدی خود را
چقدر لحظه شمردی برای عید شدن
خوش است پیش نگاه امام جان دادن
به زیر سایهی خورشید روسفید شدن
کبوترانه به آغوش آسمان رفتن
میان پرتویی از نور ناپدید شدن
#علی_سلیمیان
@anjoman_matla
🔹به روح بلند یاور محرومان، کبوتر خونین بال حرم رضوی، شهید اصلانی
🔺بر زانوان رضا (ع)🔺
کردهست آیا شاه دین از کربلا رو در حرم؟
شد ظهر عاشورا به پا فریادرس کو در حرم؟
در صحن ماه هشتمین افتادگان بین بر زمین
زخمی شد از چاقوی کین بال پرستو در حرم
یاران زهرا را نگر افتاده در خون و خطر
بازو به بازو، رخ به رخ، پهلو به پهلو در حرم
غمگین، دل فولاد شد آشفته، گوهرشاد شد
بی آبرو صیاد شد از صید آهو در حرم
شد جان اصلانی فدا افکند دستار و قبا
گیرد سرش را تا رضا بر روی زانو در حرم
سروی سهی شد واژگون سلطان توس اما کنون
شوید به دست خویش، خون زآن روی دلجو در حرم
چون رهسپار عرش شد بال ملائک فرش شد
آن خون جاری نقش شد با آب و جارو در حرم
دور حرم پر می زند پر چون کبوتر می زند
هر شب چو اختر می زند تا حشر، سوسو در حرم
چون مرگ باشد رخصتی با شاه خوبان، خلوتی
خوش تر چه باشد ضربتی از تیغ ابرو در حرم؟
او غرق خون در عشق شه، من غرقه اما در گنه
هر کس رسد مرگش ز ره من در حرام، او در حرم...
✍️افشين علا
📆فروردین۱۴۰۱
🌹🔹🌹🔹🌹
یاران زهرا را نگر! افتاده در خون و خطر
بازو به بازو، رخ به رخ، پهلو به پهلو در حرم
غمگین، دلِ فولاد شد...آشفته، گوهرشاد شد
بی آبرو صیاد شد از صید آهو در حرم
🌹🔹🌹🔹🌹
🌹🔸🌹🔸🌹🔸🌹
هاتفی از گوشه میخانه دوش
گفت ببخشند گنه می بنوش
لطف الهی بکند کار خویش
مژده رحمت برساند سروش
این خرد خام به میخانه بر
تا می لعل آوردش خون به جوش
گر چه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش
گوش من و حلقه گیسوی یار
روی من و خاک در می فروش
رندی حافظ نه گناهیست صعب
با کرم پادشه عیب پوش
داور دین شاه شجاع آن که کرد
روح قدس حلقه امرش به گوش
ای ملک العرش مرادش بده
و از خطر چشم بدش دار گوش
#حافظ
#ناب
🌹🔸🌹🔸🌹🔸🌹
📜 تیزهوشی صاحب بن عبّاد ✒️
#ذوق_لطیف_ایرانی
#علی_ابوالحسنی_منذر
مرحوم شیخبهایی در کشکول خویش مینویسد:
صاحببنعبّاد، حرف «راء» را به شیوایی و فصاحت تلفظ نمیکرد و این عیب را از دیگران پنهان میساخت. فخرالدوله دیلمی -که صاحب، وزیر اعظم او بود- یک روز به یکی از منشیان امر کرد متنی را تهیه کند تا بر سنگی بنویسند و حوالی چاهی که از برای عابران حفر شده بود، نصب کنند. از آنجا که خواندن و تصحیح نوشتههای دولتی بر عهدهی صاحب بود و منشی نیز بر جاه و جلال صاحب نزد فخرالدوله رشک میبرد، شیطنتی کرد و در نوشتهی خود کلماتی را گنجاند که تماماً دارای حرف «راء» بود، تا شاه از عیب صاحب اطلاع یابد و صاحب، نزد دیگران بور و خفیف شود! لذا چنین نوشت:
اَمَرَ اَمیرُالاُمَراءِ اَن یُحفَرَ فِی الطَّریقِ بِئرٌ لِیَشرِبَ مِنهُ الصّادِرُ وَ الوارِدُ، حُرِّرَ فی شَهرِ رَمِضان.
[یعنی: پادشاه فرمان داد چاهی در این مسیر حفر شود تا عابران از آن آب بنوشند. این مطلب در ماه رمضان قلمی شد.]
نوشته را نزد صاحب آوردند تا در حضور فخرالدوله و روسای دولت، با صدای بلند قرائت کند و در صورت لزوم، عبارات آن را حک و اصلاح کند. صاحب، تا نگاه به نوشته انداخت، با تیزهوشی خود، شیطنت منشی را دریافت و فهمید که وی دربارهی او حیلهای اندیشیده است؛ لذا بالبداهه، تمام کلمات نوشته را به کلماتی مرادف -که بدون حرف «راء» بود- برگرداند و چنین خواند:
حَکَمَ حاکِمُ الحُکّام اَن یُعمَلَ فِیالسَّبیلِ قَلیبٌ لِیَنفَعَ مِنهُ الغادی و البادی. کُتِبَ فی اَیّامِ الصّیام!
منشی بیچاره خجل شد و اقدام وی، افتخاری نو برای صاحب آفرید!
🔗🔗🔗
منبع:
(ذوق لطیف ایرانی. جلد اول پیش پرده. صفحه ۵۱-۵۲)
#طنز_و_دین
#طنز_و_اخلاق
#شگردهای_طنزپردازی
#معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان
#حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز
@tarzetanz
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
وی جملۀ خلق را ز بالا و ز پست
آورده به فضل خویش از نیست به هست
بر درگه عدل تو چه درویش و چه شاه
در خانۀ عفو تو چه هشیار و چه مست
#باباافضل_کاشانی
#ناب
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#حضرت_خدیجه
بگو شاعر که یا نور است او، یا آسمان، یا چه؟
یقینا ماه وصفش خارج است از درک دریاچه
مگر بالاتر از این منزلت هم هست؟ پس او را
چه باید خواند غیر از مادر امّ ابیها؟ چه؟
سلامش داده جبرائیل، در وصفش یقین دارم
که باید از شب معراج چیزی گفت...اما چه؟
حسودان قریش او را رها کردند، حق میخواست
که رأس المال او عشق نبی باشد، به اینها چه!
همه دار و ندارش خرج شد در راه پیغمبر
چه سودی هست بالاتر از این در دار دنیا؟ چه؟
شد از پی غم بر آن عاشق روان، چون رفت از دنیا
عجب دردیست، تسکین میدهد پیغمبرش را چه؟
کسی که با خدیجه روز را شب کرده، شب را روز
به غیر از دیدن زهرا دلش را خوش کند با چه؟
#مسعود_یوسف_پور