هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانیِ و کنايه جنجالی حاج میثم مطیعی به روحانی در همايش #صدای_مردم
نسل آدم تا قیامت ایمن از قابیل نیست
با فریدونی که خود ضحّاک شد، تکلیف چیست
طعنه بر دستِ عدالت میزند، قارون عصر
مردمان را خُرد و کوچک دیده از بالای قصر
از تمسخُر، از تکبُّر هیچکس حرفی نَبَست
ریشخندیزد اگر، بر ریش خود خندیده است
@Bisimchimedia
اینجا همه هر لحظه می پرسند:
_((حالت چطور است؟))
اما کسی یک بار
از من نپرسید:
_((بالت...
#قیصر_امین_پور
از خون دل نوشتم نزدیک یار نامه
إنّي رَأيتُ دَهراً مِن هَجرِك القيامة
هرچند آزمودم، از وی نبود سودم
مَنْ جَرَّبَ المُجَرَّب حَلَّتْ بِهِ النَّدامَة
دارم من از فراقت در ديده صد علامت
لَيْسَت دُموعُ عَينِي هذا لَنَا العَلامَة؟
پرسیدم از طبیبی احوال دوست، گفتا:
في بُعدِها عَذابٌ، فِي قُرْبِها السَّلامَة
حافظ شيرازي
🌹🌹🌹🌹
قصیده ای عالی از جناب احمد علوی در مدح مولانا امیرالمؤمنین علی علیه السلام
🌹🌹🌹🌹
👇👇👇👇
تقدیم به آقا امیر المومنین (ع)
در باغ های شهره به اوج معطری
در چشمه گلاب دل انگیز قمصری
در دشتهای سبز و چمن خیز و دلنواز
در جاده های ممتد سرو و صنوبری
در ریشه تصور تاریک تاک ها
در چشمه سار های خروشان کوثری
در موج موج آبی تسنیم و سلسبیل
در آسمان روشن شبهای اختری
در جاده ای که لحظه ای از جای جای آن
حتی نسیم هم نگذشته است سرسری
در نص آیه های پر از نور کردگار
در شرح هر حدیث زلال پیمبری
در هر حدیث قدسی و هر ذکر مستند
در متن صادقانه ی آیین جعفری
در خطبه های هر نبی صاحب کتاب
در مصحف نمونه ی زهرای اطهری
تنها علی است آنکه میان تمام خلق
با او کسی نیافت توان برابری
بر کرسی قضاوت یکتایی علی
باید خود خدا بنشیند به داوری
مسند نشین عرش معلی ست مرتضی
مصدر علی است در دل هر یاء مصدری
ما محو آفتاب جمالش شدیم و هست
در ساق عرش یکسره در سایه گستری
با دیدن جمال علی میزند ملک
بی اختیار صیحه ی الله اکبری
در نام اوست خسته قلم هر چه خوش نویس
در فضل اوست بسته زبان هر چه منبری
با خواندن فضائل او داغ میشود
بازار شاعری و بساط سخنوری
چرخیده اند دور علی سال های سال
ناهید و زهره و زحل و ماه و مشتری
در پیشگاه نور علی غرق ظلمت است
صد ها هزار آینه خورشید خاوری
خواندیم خطبه های امیرالکلام را
با قند های پارسی و شور آذری
خم میشدند پیش خم ذوالفقار او
هنگام کارزار مقامات لشکری
مانند کاه نقش زمین شد مقابلش
هر کس که داشت داعیه ی کوه پیکری
ناد علی بخوان که پس از نام نامی اش
با یک اشاره وا شود ابواب خیبری
در اضطرار بر لبم امن یجیب نیست
نام علی ست بر لب من وقت مضطری
خون حسین اوست نشانی از اقتدار
صلح حسن چه بود ؟... نماد دلاوری
وقت گریز آمده ، این بیت کربلاست
آیا کسی نمانده بیاید به یاوری
یک عده مست کرده و فرزند زر شدند
انگار مرده بود مرام ابوذری
تاریخ منزجر شده از عمروعاص ها
اسلام زخم خورده از امثال اشعری
شرح فضایل علوی را نوشته اند
حسکانی و سیوطی و شیخ زمخشری
حقی که از خدا به علی واگذار شد
هرگز نمیرسد به فلانی و دیگری
فریاد شقشقیه ی مولا اثر نداشت
بر قوم کور دل شده ی شهره در کری
من حق پرست هستم و حق حضرت علی ست
از این طریق شهره شهرم به کافری
بی شک برای حضرت مرضیه هیچ کس
غیر از علی نبود سزاوار همسری
عقد علی و فاطمه بی شبهه در ازل
در پیشگاه حضرت حق گشته محضری
ما خاک پای فاطمه هستیم تا ابد
در خاندان ما همه هستند حیدری
نه اشتباه گفتم و باید چنین نوشت
ما نوکریم و شهرت ما هست قنبری
ما را هوای سلطنت ملک دیگری است
تا روز حشر سلطنت ماست نوکری
ما را به خاک چادر مادر امید هاست
چون خاندان فاطمه هستند مادری
عالم فدایفضه کنیزش که بودهاست
کوچک ترین کرامت او کیمیاگری
وقتی قسیم دوزخ و جنت فقط علی است
باشد امید ما به کرم حداکثری
با اشرف خلایق عالم که مصطفی است
تنها علی رسیده به فیض برادری
دلبسته کسی نشدم چون کسی نبود
غیر از علی و آل علی باب دلبری
خوشبخت آن فقیر که در آستان او
این فقر را عوض نکند با توانگری
سنجیدن عیار قصاید به دست کیست
وقتی که شعر گوهر و مولا ست گوهری
جان ها فدای ماه ترین یادگار او
عالم فدای قامت فرزند عسکری
این بیت آخر است و دو زانو نشسته ایم
چشم انتظار آمدن ماه آخری
احمد علوی .
هدایت شده از شهرستان ادب
🔻آخر پاییز شد
(شعری از استاد #محمدکاظم_کاظمی به مناسبت #شب_یلدا)
▪️آخر پاییز شد، جوجهشماری کنید
فصل زمستان رسید، فکر بخاری کنید
عمر گرانمایهتان میگذرد مثل باد
مزرع ناکشته را مزرعهداری کنید
نامۀ اعمالتان درهم و برهم شده است
نامۀ اعمال را بازنگاری کنید
فیالمثل امسال اگر موج جدیدی رسید،
اهل سیاست! کمی موجسواری کنید
تاجر اگر بودهاید، در نوسانات ارز
دخل دلاری کنید، خرج دلاری کنید
کاسب اگر بودهاید، با مدد سطل رنگ
بچۀ گنجشک را بچه قناری کنید
زاهد اگر بودهاید از همه اعمال دین
گریه و زاری کنید، گریه و زاری کنید
الغرض ای مردمان، آخر پاییز شد
جوجه اگر نیست، باز تخمگذاری کنید
☑️ @ShahrestanAdab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹ببينيد| روایت اشکآلود رهبرانقلاب از فرمانده و همکار شهید خوشلفظ درباره «راهكار رسيدن به شهادت»
➕شعرخوانی آقای اسفندقه تقدیم به شهید علی خوشلفظ در حضور رهبرانقلاب
📥 سایر کیفیتها:
http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=35780
«بخشی از سروده فاطمی»
.
زنی از خاک، از خورشید، از دریا قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی از أعطینا قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا قدیمیتر
که قبل از قصۀ قالوا بلی این زن بلی گفتهست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفتهست
.
ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان، با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود اشک او رنگ و لعابش داد
.
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را می ستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتی های تلمیحش
جهان این شاه مقصودی که روشن شد ز تسبیحش
ابد حیران فردایش ازل مبهوت دیروزش
ندانم های عالم ثبت شد در لوح محفوظش
.
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، زهرا
زمین زهرا، زمان زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود برد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
.
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل میبندد دخیل پَر بر آن چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان چادر که مأوای علی در کوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
#فاطمیه
#سید_حمیدرضا_برقعی
#یحیی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مدح
#مناجات
#شام_غریبان
#غزل
نداریم از سر خجلت، زبان عذرخواهی را
کدامین توبه خواهد برد از ما روسیاهی را
ندیدم غیر تلخی در زبان با شکوه وا کردن
شکرها در دهان دیدم شکوه شکرخواهی را
نمیخواهند خوبان جز فقیری نعمتی از او
گدایان خوب میدانند قدر پادشاهی را
کجا جز سادگی نقشی پذیرد چهرهٔ زردم
قلم یار مرکب نیست کاغذهای کاهی را
بهار آمد، جهان دست و ترنج از هم نمیداند
گواهی میدهد هر حُسنِ یوسف بیگناهی را
بهار آموزگار وعده «یُدرِککُمُ المَوت» است
دلا آماده شو آن لحظهٔ خواهی، نخواهی را
چه فهمد تیرهروز از «یُخرِجُ الحَیَّ مِنَ المَیِّت»؟
چه داند شبپرست، آهنگ باد صبحگاهی را؟
کجا در پیش خصم اظهار عجز از آبرومندیست؟
دلا از لوح سینه پاک کن اوهام واهی را
من از دریای شورانگیز معنی عذر میخواهم
که در تُنگِ غزل محبوس کردم شوق ماهی را
قلم از خرمن اشراق امشب خوشهچین آمد
که وقت مدح آن بانوی معنی آفرین آمد
چه بانویی که هر شب سفرهٔ اشک است مهمانش
همه کروبیان در عرش مبهوت چراغانش
هزاران باغ عطرآگین به فطرت در وجود آمد
ز گلهای فضیلتپرور طرف گلستانش
چه پلکی زد که مبهوتش زمین صد رنگ را گل کرد
صد آیینه تمام آسمانها گشت حیرانش...
شکفته باغ بینش در جوار چشمۀ نورش
نشسته آفرینش در کنار سفرۀ نانش
خدا فرموده تا هجده سحر مهمان ما باشد
فرشتهخلقتی که خلق میپندارد انسانش
اگر شعب ابیطالب، اگر غصب فدک باشد
محال است آری آری، بگذرد از عهد و پیمانش
نمیسازند با سازش هوادارن راه او
گواه من وصیتنامهٔ سرخ شهیدانش
مدینه، گرچه قبرش را نشان کس نخواهد داد
زیارتنامه میخواند کنار قبر پنهانش
همان قبری که از تشییع پنهانی خبر دارد
از اندوه علی، از دلپریشانی خبر دارد
چه اندوهی که شب خالی ز عطر یاس و شببو شد
زمان یکسر بدآهنگ و زمین یکباره بدخو شد
من از «لاتَرفَعوا اصواتکم» در شهر میگفتم
نمیدانم چرا در پشت این خانه هیاهو شد
نمیدانم چه در شهر مدینه اتفاق افتاد
که هر شب نالهٔ «عَجّل وفاتی» سهم بانو شد
چه خوابی؟ تا سحر پهلو به پهلو میشود اما
مگر با درد پهلو میتوان پهلو به پهلو شد؟
دلش میخواست دست و بازویش وقف علی باشد
غلاف تیغ اما میهمان دست و بازو شد
همه دیدند دست او دگر بالا نمیآمد
به هر زحمت ولی در روز آخر خانه جارو شد
همان دستی که بعد از غسل بیرون از کفن آمد
یتیمان را در آغوشش گرفت و خوب دلجو شد
چه خوش آن شب، مُصَفّا کرد باغ مهربانی را
چه زیبا ریخت در پای علی نقد جوانی را
#جواد_محمد_زمانی
#فاطمیه
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
May 11