🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂
ناب
از خویش نا امیدم و از خلق پر ز بیم
کوته کنم سخن که جهانم چو محبسی است
دستی برآر و حال دلم را علاج باش
کامروز آنچه کار و کس ماست بی کسی است
#معنی_زنجانی
#ناب
#پند
@atidpoetry
🍂🍃🍂🍃🌹🍃🍂🍃🍂
🔻شعاع چشم تو
(شعری از زندهیاد #قیصر_امین_پور به مناسبت ۱۴خرداد، سالروز رحلت #امام_خمینی رحمةﷲعلیه در پروندۀ #امام_خمینی_و_ادبیات)
▪️خوشا که خط عبور تو را ادامه دهیم
شعاع چشم تو را تا خدا ادامه دهیم
دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم
به رغم خوف و خطر جاده را ادامه دهیم
بیا به سنّت پیشینیان کمر بندیم
که یا ز پای در آییم؛ یا ادامه دهیم
شکست کشتی دریادلان اگر در موج
از آن کرانه که ماندند؛ ما ادامه دهیم
اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی
تو را در آن سوی جغرافیا ادامه دهیم
اگرچه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست
تو را به وسعت آئینهها ادامه دهیم
تو آن قصیدۀ شیوای ناتمامی، کاش
به شیوهای که بشاید؛ تو را ادامه دهیم
☑️ @ShahrestanAdab
۱۵ خرداد:
زادروزحاج #علی_انسانی
وی از سرشناسترین شاعران و ذاکران همروزگارمان است که در ۱۵ خرداد سال ۱۳۲۶ ه.ش (مصادف با روز ولادت حضرت امیرالمومنین علیهالسّلام) در #کاشان دیده به جهان گشود.
او که در سال ۱۳۳۳ش همراه با خانواده راهی تهران شده بود، شعر سرودن را از نوجوانی آغاز کرد.
سرودههای او را هم در سبک عراقی میبینیم و هم در سبک اصفهانی (هندی).
کارنامه ادبی ایشان:
📗چراغ صاعقه
📙یک عمر(گزیده اشعار #صائب_تبریزی و استقبالهایش از #حافظ)
📕دل سنگ آب شد
📗گلاب و گل
📙یک دم (نوحهها)
📘شاهدنامه(تصحیح مثنوی چهار خیابان #الهامی_کرمانشاهی)
📙نشئهء ازل، شیشه در بغل(گزیده زودیابهای #بیدل_دهلوی؛ ۲ج)
منبع:
صفحه شاعر و محقق ادبی جواد هاشمی تربت
@javadhashemi_torbat
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بی کلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
پروین اعتصامی
#عقیق_شعر
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
خلاف گوشهنشینان و عافیتطلبان
تو در میانۀ میدان کارزار بایست!
نه مثل قایق فرسودهای کناره بگیر
نه مثل طفل هراسیدهای کنار بایست!
در این زمانۀ بدنام ناجوانمردی
به نام نامی مردان روزگار بایست!
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر
به انتظار «نشستی»، به انتظار «بایست»!
#سجاد_سامانی
#شعر_انتظار
#امام_زمان_عج
🔹عقیق شعر