🌺فروختیم🌺
در پیش چشمهات سپر را فروختیم
خونین جگر شدیم ، جگر را فروختیم
در دست ما نهاد خدا مِهر و ماه را
مهرِ تو را خریده ، قمر را فروختیم
کالا اگر گران بشود بایدش فروخت
دیدیم سر گران شده ، سر را فروختیم
صد شُکر در معاملهٔ بوسه و شِکَر
ما بوسه را خریده ، شِکَر را فروختیم
ما را نبود میلِ رهایی ز دامِ تو
خود در قفس نشسته و پر را فروختیم
#عاصی_خراسانی
(حجت الاسلام علی مقدم)
🌷جانم به لب رسید🌷
.
بعد از هزار دور به من هم عجب رسید
جانم به لب رسید که جامم به لب رسید
.
بر رویِ آفتابِ تو موی سیاه ریخت
یاللعجب چگونه در اینصبح ، شب رسید؟
.
روز نخست ، نوبت تقسیم تاب و تب
تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید
.
وصل تو واجب است و خیالِ تو مستحب
صد شُکر دست من به همین مستحب رسید
.
بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه
این هم شباهتی که به من از رطب رسید
.
.
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
۳۰/خرداد/۱۳۹۷
نمی دانستم
آخرِ "بود" عدم بود نمیدانستم
این زیادی همه کم بود نمی دانستم
جز به سجده ، ره معراج نمی گردد طی
وصل در قامتِ خم بود نمیدانستم
هنرش جز به سرافکندگی اش روشن نیست
سجده ، معراجِ قلم بود نمی دانستم
همه عمر به دنبال حرم می گشتم
دل خودش اصل حرم بود نمیدانستم
هر دم و بازدمم عمر مرا کمتر کرد
نفسم تیغ دو دم بود نمی دانستم*
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
ذی القعده ۱۴۴۱
تیر ۱۳۹۹
*در وداع هر نفس تیغ دو دم خوابیده است
بهر قطع راه هستی خنجری در کار نیست
#بیدل
ز اوضاع گردون مشو منقلب
مباش از غمِ روزی ات مضطرب
«وَ مَنْ یَتّقِ الله» باش و ببین
«وَ یَرزُقه مِن حَیثُ لایَحتَسِب»
وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ، وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ (آیه ۲ و ۳ سوره طلاق)
#عاصی_خراسانی
حجت الاسلام علی مقدم
#ناب
🔹🌹🔹🌹🔹🌹🔹
#شب_جمعه
با ذکر یاحسین دمادم گریستم
یک سال در فراقِ محرّم گریستم
با گریه بر تو ، توبه آدم قبول شد
من هم شبیه حضرت آدم گریستم
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم
شکر خدا که چشم و سرم وقف روضه شد
هم بر سرم زدم ز غمت ، هم گریستم
مُردم به پای خط به خط مقتلت حسین
از بس که با "لُهوف" و "مُقَرّم" گریستم
حجت الاسلام علی مقدم
#عاصی_خراسانی
#ناب
🔹🌹🔹🌹🔹🌹🔹
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#یاصاحب_الزمان
چنان دو دیده من محو انتظار رهت بود
قلم چو دست من افتاد انتظار کشیدم
#ناب
#عاصی_خراسانی
حجت الاسلام علی مقدم
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
هنگامهٔ خلق تو ، جهان را صف کرد
از ذوق هر آنچه داشت را مصرف کرد
خورشید ز شرم خنده ات زرد شد و
از دیدن تو ، دهان دریا کف کرد
#عاصی_خراسانی
#ناب