🌷مناظره دیگ و تابه از پروین اعتصامی که در آن تابه با طعنه، سیاهی و عیوب دیگ را به رخش می کشد.
بخشی از حرف های تابه:
بکنج مطبخ تاریک، تابه گفت به دیگ
که از ملال نمردی، چه خیره سر بودی
ز دوده، پشت تو مانند قیر گشته سیاه
ز عیب خویش، تو مسکین چه بیخبر بودی
🔹و بخشی از پاسخ دیگ:
نظر به عُجب، در آلودگان نمی کردی
به دامن سیه خود، گرت نظر بودی
من از سیاهی خود، بس ملول میگشتم
اگر تو تیرهدل، از من سپیدتر بودی
#پروین_اعتصامی
#ناب
پ.ن: حکایت بعضی آدما
🌹دوتا کتاب خوب🌹
🔸وجود، هفتمین کتاب #فاضل_نظری
🔸مصرع برجسته، گزیده ی موضوعی ابیاتی از شاعران عهد صفوی (سبک هندی) #سید_امیرمهدی_یاسینی
همیشه به رفقای #مبلّغ دیوان مرحومه #پروین_اعتصامی رو پیشنهاد میدم.
امروز کتاب #مصرع_برجسته رو دیدم که باز این کتاب هم بسیار شیرین و برای رفقای مبلّغ پیشنهاد میشه. کتابی که مدت ها در فکر جمع آوری مثلش بودم.
#نشر_امتیاز
🔸🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔸
دلیلِ راحتِ مُلک عدم همین کافی است
که طفل گریه کنان آید از عدم بیرون
#صائب_تبریزی
#ناب
🔸🔸🔹🔸🔸🔹🔸🔸
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | شعرخوانی علیرضا قزوه در واکنش به فیلم عنکبوت مقدس
@hawzahnews| حوزهنیوز
🔹🔹🔹🔸🔹🔹🔹
نمازت کی شود مقبول نزد حضرت باری
که در تکبیر هم دست از تکبّر بر نمی داری
#مخلص_کاشانی
#مصرع_برجسته
#ناب
👇👇
@debelane
🔹🔹🔹🔸🔹🔹🔹
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
#انتطار
#جمعه
خمید پیکرم از انتظار و جان به لب آمد
قدح به یاد توکج کردهام بیا که نریزد
#بیدل_دهلوی
#ناب
🔹🌸🔹🌸🔹🌸🔹
هدایت شده از استاد مجاهدی 🌹🍃 و شاگردان
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹فداها ابوها🔹
به دریا رسیدم پس از جستجوها
به دریای پهناور آرزوها
به دریای محضی که این خاک سوزان
گرفته از امواج او آبروها
سلام ای که لطف کریمانهٔ تو
کشانده دلم را به این سمت و سوها
سلام ای که گشته شب بارگاهت
به لطف نگاهت شب آرزوها
شراب طهور است و تسنیم نور است
که در این حرم میچکد از سبوها
چه شعری چه شوری چه عطری چه نوری
به جانم بتابان از این رنگ و بوها
هیاهوی اشک است و آه و تبسم
مرا غوطهور کن در این های و هوها
به مدح تو گفتند و گفتیم اما
تو هستی فراتر از این گفتگوها
که موسی بن جعفر به وصف تو فرمود:
فداها ابوها فداها ابوها
به شوق مدینه به اینجا رسیدم
به زهرا رسیدم پس از جستجوها
#سیدمحمدجواد_شرافت
@aleyasein
🔹🏴🔹🏴🔹🏴🔹
🏴 برای حضرت امام
خشمت سکوت آینه ها را هوار کرد
صبرت پلنگ حادثه ها را شکار کرد
عطر تنفست ز گلستان که می گذشت
پژمردگان باغ جهان را دچار کرد
عشقت قیام کرد و زمستان قصه را
لبریز عاشقانهء شعر بهار کرد
من از شکوه زندگی ات غبطه می خورم
باید بر این شکوهِ تمام افتخار کرد
امیرحسین #کمالزارع
🔹🏴🔹🏴🔹🏴🔹
🏴🏴🔹🏴🏴🔹🏴🏴
#یامیرالمومنین
ای شور غزل! طلوع هر امّید!
ای نور ازل! معلم خورشید!
ای وسعت آسمان بارانی!
دلواپس این دل بیابانی!
از عشق دلی کباب می خواهم
در صحنِ دل انقلاب می خواهم
من تشنه ام و سراب می بینم
یک جرعه شرابِ ناب می خواهم
از خُمّ غدیرِ چشم های تو
یک مستی بی حساب می خواهم
من هیچم و ذره ای نظر بر دل
از محضر آفتاب می خواهم
از منظر چشم های بی تقوا
دنیا زده ام؛ شراب می خواهم
عُصیانگر اگر بخوانَدَم دنیا
بسم اللَّه من عذاب می خواهم
از پیچ و خم زمانه دلگیرم
در زلف تو پیچ و تاب می خواهم
از خاکم و آرزو به دل دارم
یا حضرت بوتراب! می خواهم؛
مسحور دم ترانه ات باشم
غرق یمِ بی کرانه ات باشم
در خاک نجف شبیه دُرّ گردم
خاک در آستانه ات باشم
دور تو بگردم و چو پروانه
خاکستر شمع خانه ات باشم
ای دست نسیم بر سر هستی!
ای روح تو جانِ پیکر هستی!
همسفره دائمت فقیرانند
سر خیل فقیر ها امیرانند
ای آینه! جلوگاه لبخندی
تو آیه ی خنده ی خداوندی
مهرپدری! نظاره کن ما را
سرمست مِی دوباره کن ما را
عمریست جهان گرفته، تاریک است
بین حق و کفر ، مرزْ باریک است
انسان پی چیست باز سردرگم؟
بی نور هدایتند این مردم!
امروز جهان به کامان خاصان است
در سایه ی ظلم عمروعاصان است
دنیای یمن به گریه و خنده
سخت است گهی و گاه آسان است
طفلان پر از فغان افغان را
چشمان ترِ همیشه ترسان است
پس کی به سر انتظار می آید؟
فردایِ پر از قرار می آید
باری نفسی دگر بزن ای گل!
با خنده ی تو بهار می آید
با شمّه ای از دم تو عیسایی
بس همدم ذوالفقار می آید
دیروز که داغ سینه سنگین بود
در آتش جهل، جامه ی دین بود
آن روز که بود عصر صد رنگی
عصر ستم و فریب و دل سنگی
ناگاه صدای رعدِ مست آمد
با اذن تو حق علم به دست آمد
یک گوشه ز جلوه ی تو را دیدیم
خود شاهدی آنچه را که ما دیدیم
مردی ز تبار سرو و کوه آمد
در هیئت نور با شکوه آمد
در محفل عشق ماه مجلس شد
در مکتب کربلا مدرِّس شد
از دید تو دید هرچه دید آن ماه
شاگرد نگاه توست روح الله
#امام_خمینی
امیرحسین #کمالزارع
🏴🏴🔹🏴🏴🔹🏴🏴
مرقد آفتاب
واکنشی نسبت به ساخت و سازهای #حرم_مطهر_امام_خمینی رحمت الله علیه
خاک را کاخ مرمرین کردند
دل از این ساز و کار می لرزد
توی این مرقدی که من دیدم
تن بنیانگذار می لرزد!
فکر کردم که خواب می بینم
در پس گنبد، آفتاب نبود
ساخت این بنای رویایی
طرح معمار #انقلاب نبود
این همه کار، این همه زحمت
آنچنان دلنشین چرا پس نیست؟!
بین گلدسته های این گلزار
عطر #مستضعفین چرا پس نیست؟!
باید از قشر #کارگر پرسید
تا بگویند علت آن را
که چرا نیمه کاره می بینیم
کار گچ کاری #جماران را*
بی گمان اشتباه فهمیدند
سخنی را که در نگاهش بود
یادگار امام نسلش نیست!
#یادگار_امام راهش بود
عقده ها از عقیده ها دورند
در مرام #جنوب_شهری_ها
در نیفتید بعد از این دیگر
با #امام جنوب شهری ها
#مهرداد_مهرابی
___
*. نقل است که روزی #امام_خمینی به #حسینیه_جماران آمدند و دیدند که کارگران در طبقه فوقانی مشغول کار شده اند تا نمای ساده و آجرچین آن قسمت را گچکاری کنند، ایشان با عصبانیت از حسینیه بیرون رفتند و به مسئولین گفته بودند: "بگذارید من بمیرم بعد این کارها را کنید"
🔹عقیق شعر
@aghighpoem