eitaa logo
دعبلانه
416 دنبال‌کننده
712 عکس
268 ویدیو
44 فایل
منی که باز برآنم که #دعبلانه برایت غزل ترانه بخوانم در آرزوی عبایت... 🌹گزیده ای از اشعار ناب فارسی @debelane
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودم پشت فرمون میشینم... 🌹 شهید سید ابراهیم رئیسی 🌹
شهیدان پرواز اردیبهشت... آقا فرمودند...
از داغ تو تا ابد، غم اندوخته ایم بر قامت چشم، رختِ خون دوخته ایم آنقدر که در میان آتش سید! پا تا به سر تو سوخت، ما سوخته ایم امیرحسین کمال زارع
هدایت شده از 🌹 رستاخیز کلمات 🌹
دیری ست که تیر فقر را آماجم بر طارم افلاک فلاکت تاجم یک شمه ز مفلسی خود برگویم چندان که خدا غنی ست من محتاجم منسوب به: و همچنین یک شاعر کرمانی
از اینهمه خباثت " صهیون نیست " باید چه گفت؟؟؟؟
هدایت شده از آیینه باران
🔸وقت آمدنت🔸 چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است خیالم از تو و از وعدۀ تو آسوده ست تو گفته ای که می‌آیی و وقت آمدنت چه فرق میکند اصلا که دیر یا زود است همین که راه بیفتم در این مسیر بس است که پاک می شود آری هرآنچه در رود است همین که راه بیفتم رسیده ام بی شک که انتظار خودش مقصد است و مقصود است فقط نه هرکس هیزم بیاورد، هرکس نسوخت پای غمت، در سپاه نمرود است قمار کردن عمر است، انتظار ولی در این قمار فقط حرف سود یا سود است در امتحان بزرگی که وعده حق است کدامیک از ما در کنار موعود است هرآنکه منتظر قائم است برخیزد هرآنکه منتظر غائب است مردود است سید محمدمهدی شفیعی https://eitaa.com/joinchat/1849819141C1e2bf9218e
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹یا معشرَ النّاس!🔹 برگرفته از فرمان امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به مالک اشتر نخعی چو بر گاه عزّت نشستی امیرا! رأیت نعیماً و مُلکاً کبیرا... به جز حق مکن تکیه بر تکیه‌گاهی عسی ربّک کانَ خیراً ظهیرا تو ای آهنین‌تن! از آن بار سنگین که حق است هرگز مشو رنجه، زیرا، بدیع السّماوات و الأرض حیٌّ وَ کانَ بِمَا تعملونَ خبیرا مشو رنجه، إن مع العسر یسری دلیرا! همی خواه روشن دلیرا چو بر سلطۀ سلطنت خیره ماندی مکن بد که ظلم است اثماً کبیرا چو گندم‌نمای دنی، جو فروشد بگو تا که مغبون نسازد کسی را وَ جِرمٌ صغیرٌ و جُرمٌ کبیرٌ وَ مأواهُ نارٌ و سائت مصیرا فَوَیلٌ له سوف یدعُوا ثبورا و یصلی سعیراً و یوماً اسیرا هنا قال إن عدتم عُدنا فَهذا جحیمٌ وَ لِلکافرینَ حَصیرا ففرُّوا إلی الله یا معشرَ النّاس لقد کان خیراً لکم مُستطیرا بگو گر به اورنگ عزت نشستی سریرا! رها ساز خیره‌سری را وَ فی الخُلد حورٌ تسمّی بنورٍ و حلّوا لهم من لباسٍ حریرا و یسقون فیها شراباً طَهورا هنیئاً مریئاً إلهاً نصیرا کسی را مرنجان، مرنجان کسی را قلیلاً قلیلاً کثیراً کثیرا به تدبیر، کشور شود امن خوش‌تر که با برق شمشیر، روشن ضمیرا! بر افروز از بهر تاریکی گور چراغی که باشد سراجاً منیرا دمی گر بریزد دم بی‌گناهی فَلَیسَ الحسابُ حساباً یسیرا الا یعلم الله خیراً و شرّاً و کان بِمَا تعملون بصیرا... سرور و سریرت به کاخی که بینی و ما فیهِ شمساً و لا زمهریرا... به جاه و جلالت اگر غرّه گردی چه سودی بری؟ حکمرانا! وزیرا! ز کبر و ریا، کبریا را مرنجان قلِ الله اکبر کبیراً کبیرا چنان کن که «حدّاد» بهرت نباشد وَ یوماً عبوساً و لا قمطَریرا من از ذمّ، منظّم کنم گر کتابی فقد سَارَ مثوای ناراً سعیرا درود آر بر والدینم درود آر الهی کما ربّیانی صغیرا... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2298@ShereHeyat
به تیغ تفرقه ما را دو دسته میخواهند قسم به سنگ که ما را شکسته میخواهند به دست خالی ما سنگ افترا دادند هدف چه بود؟ که ما را نشان ما دادند به روی آتش فتنه به جوش آمده ایم دهن گشاد برای خروش آمده ایم چقدر داغ شدیم و چقدر داد زدیم برادرانه به هم تهمت فساد زدیم منی که داد پرستم، تویی که همهمه خواه به جان یکدگر افتاده‌ایم در یک راه دو صف شدیم مقابل به هم، دو تا دیوار و چیست آخر این اتفاق جز تَکرار شدیم نابلد و مفسد و... بگو... بس نیست؟ برنده کیست؟ کمی فکر کن، مشخص نیست؟ در این میانه کسی از علاقه دم می زد نداشت طرح ز نهج البلاغه دم می زد و گفت نوبت تغییرهای بنیادیست غرض هنوز زن و زندگی و آزادیست من و تو گرم جدل او شعار می فرمود به این میانه روی افتخار می فرمود بس است صحنه‌ی سختی‌ست پیش رو بس نیست؟ برنده کیست کمی فکر کن مشخص نیست؟ غلاف کن غضبت را در این مسیر، غلاف یکی ست رای من و تو @bi_khodi