#عقیق_شعر
آری همین امروز و فردا باز میگردیم
ما اهل آنجاییم، از اینجا باز میگردیم
با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف
با پای خود یک روز اما باز میگردیم
چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد
چون رودها صحرا به صحرا باز میگردیم
این زندگی مکثیست مابین دو تا سجده
استغفراللهی بگو، ما باز میگردیم
بین جماعت هم نماز ما فُرادا بود
عمریست تنهاییم و تنها باز میگردیم*
ما عاقبت «انا الیه راجعون» بر لب
از کوچۀ بنبست دنیا باز میگردیم
#محمدمهدی_سیار
#شعر_تعلیمی
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
حضور شاعران میهمان ضیافت افطار رهبری معظم در برنامه «میزبان شما»
🔹همه ساله و در نیمه ماه مبارک رمضان، اهالی فرهنگ، شعر و هنر از سراسر کشور گردهم میآیند و میهمان رهبر انقلاب در ضیافت افطار ایشان میشوند و هر یک در فضایی با نشاط و معنوی به قرائت تازهترین سروده خویش میپردازند.
🔹امسال و به همین بهانه، برنامه تلویزیونی «میزبان شما» در ۳۰ گفتوگوی ۱۵ دقیقهای میزبان شاعران مدعو از استانها و نقاط مختلف کشور در دیدار با رهبری است و با حضور آنها به حال و هوای ضیافت افطار اهالی فرهنگ و شعر و ادب با رهبر انقلاب میپردازد.
🔹در این مجال مرتضی امیری اسفندقه و محمود حبیبی کسبی با شاعران مدعو استانی درباره ظرائف ادبی آثار ارایه شده در محضر رهبر معظم انقلاب، نکتهبینیها و نظرات تخصصی ایشان در باب این اشعار گفتوگو میکنند. این برنامه هر شب ساعت ۲۲:۳۰ از شبکه شما پخش میشود.
🔹عقیق شعر
@aghighpoem
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸شهید شیخ احمد کافی
🔸حضرت امام خمینی
🔸روضه
👌بسیار عالی
زائران صاف وساده می آیند
نامه ها سر گشاده می آیند
عابدان شکسته دل اینجا
پی دار العباده می آیند
سالکان از طریق طی الارض
چشم بر هم نهاده می آیند
اربعینی تبارها هر سال
جاده ها را پیاده می آیند
گاه مثل مسافری تنها
گاه با خانواده می آیند
یا حسین آمده به استقبال
یا حسن اذن داده می آیند
عاقلان در پی برات بهشت
مستها بی اراده می آیند
دست در دست پیر میخانه
سرخوش از پای باده می آیند
که علی دست قادر ازلیست
رشته ماسوی به دست علیست
#احمدعلوی
#بند8
جاده بسیار محترم باشد
مقصد آن اگر حرم باشد
از دل میهمان خبر دارد
میزبانی که ذوالکرم باشد
پس نیازی به عرض حاجت نیست
در حریمش چه جای غم باشد
در دمی که دم از علی نزنم
چه نیازی به باز دم باشد
منِ بیچاره فکر میکردم
که حرمها شبیه هم باشد
در نجف فاصله ولی بی شک
تا خود عرش یک قدم باشد
خاک پای علی شدم که فقط
سایه ی شاه بر سرم باشد
می نگارد به صفحه ی تاریخ
دست ساقی اگر قلم باشد
که علی دست قادر ازلیست
رشته ماسوی بدست علیست
#احمدعلوی
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌙سخن نگاشت | علاج بیماری های اخلاقی
🔻 این اشکها دل را شستشو میدهد
🌸 پيامک ويژه سحرهای ماه مبارک رمضان؛ هر روز در👇
@Khamenei_ir
هدایت شده از سیدحمیدرضا برقعی
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ تشرف
به آستان ام المومنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
#سید_حمیدرضا_برقعی
@hamidreza_borghei
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دعبلانه🔹
▪️▪️▪️▪️
🌷وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
🌷صابر خراسانی
▪️▪️▪️▪️
🔹دعبلانه🔹
▪️🌷▪️🌷▪️🌷
🌹مدح ام المؤمنین حضرت خدیجه سلام الله علیها
🔹بخشی از شعر استاد سازگار
ای خو گرفته با نفست عطر احمدی!
ای پیش تر ز بعثت احمد، محمدی!
ای بار ها سلام تو را بر رسول خود
ابلاغ کرده ذات خداوند سرمدی!
چون شمع با فروغ نبوت گداختی
پیش از نزول وحی، نبی را شناختی
بی دامن تو ختم رسل، کوثری نداشت
نخل بلند آرزوی او بری نداشت
حتی علی که جان عزیز محمد است
در ملک بی حدود خدا همسری نداشت
ای همدم رسول خدا در نزول وحی!
ای دامن تو مرکز نور بتول وحی!
ای تکیه گاه خواجه "لولاک" شانه ات
ای لحظه لحظه ذکر محمد ترانه ات
بر یازده ستاره توحید آسمان
روی منیر فاطمه خورشید خانه ات
در بیت آفتاب مه تام کیست؟ تو
اول زن مجاهد اسلام کیست؟ تو
آزرد ای فرشته حق اهرمن تو را
زخم زبان زدند به هر انجمن تو را
از بس که ریخت عطر قداست ز پیکرت
آورد جبرئيل ز جنت کفن تو را
از بس بلند بود مقام و جلال تو
گردید سال حزن نبی، ارتحال تو
روح مقدست چو به پرواز می شود
درهای غم به قلب نبی باز می شود
در فصل خردسالی و آغاز زندگی
بی مادری فاطمه آغاز می شود
اشک نبی برای تو ای جان پاک! ریخت
با دست خویش بر تن پاک تو خاک ریخت
▪️🌷▪️🌷▪️🌷
قسمتهایی از #ترکیب_بند_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
این زن که مطلع غزلی عاشقانه بود
مانند آسمان خدا بیکرانه بود
هرگز قریش مثل خدیجه به خود ندید
او در میان مردم مکه یگانه بود
گوهرشناس بود، بر این باورم که او
سرمست عشق بود، تجارت بهانه بود
درشرح حال دختر او میتوان نوشت
آن بی نشانهای که خدا را نشانه بود
از لحظه های روشن پرواز باز ماند
هر کس به فکر راحتی و آب و دانه بود
در راه دوست با دل و جان از خودش گذشت
عمری برای دین خدا پشتوانه بود
رخصت نشد نظاره کند روز فتح را
روزی که روز معجزهی موریانه بود
تنها زنی که عشق رسول خدا شد اوست
تنها خدیجه بوده و باقی فسانه بود
بر همسران دیگر احمد مقدّم است
تنها خدیجه است که بانوی اعظم است
آمد که از رسول خدا دلبری کند
بر کل مؤمنین جهان سروری کند
آرام جان احمد مختار شد، که او
در سایه اش بمانــد و پیغمبری کند
قسمت شد او که سیدهی اهل عالم است
از کودکی برای علی مادری کند
آمد علی به خاطر این که خدای عشق
او را برای زهره فقط مشتری کند
در محضر خدا شده مأمور جبرئیل
عقد علی و فاطمه را محضری کند
باید به آستان خدیجه دخیل بست
تا روضه های فاطمه را کوثری کند
شمس وجود اوست که باید در آسمان
خورشید را از این همه ظلمت بری کند
بخت مرا زلال تر از نور ناب کرد
با او خدا دعای مرا مستجاب کرد
خورشید عشق سرزده از سرزمین او
صدها ستاره ریخته در آستین او
بی شک امین وحی خداوند بوده است
از بس که بوده است محمد امین او
هر دم فرشتگان الهی نشسته اند
تا متصل شوند به حبل المتین او
او عاشق پیامبری شد که از ازل
موسی به دین اوست و عیسی به دین او
جان ها فدای غربت چشمان مصطفی!
عالم فدای بی کسی جانشین او!
با خط خوش نوشته سرانگشت جبرئیل
نام علی و فاطمه را بر نگین او
من داغدار شعب ابیطالبم هنوز
من داغدار روز و شب واپسین او
درلحظهای که سختتر از سخت پرکشید
پیغمبر از مصائب داغش سرود و دید:
خو کرده است باد به انفاس جاری اش
گل کرده باغ با قدم نوبهاری اش
روز آشناست با تب و تاب شکفتنش
شب زنده است از شب شب زنده داری اش
حوا شده است همدم شب های تار او
مریم شده است خادمهی افتخاری اش
باران نور آمد و دنیا بهشت شد
مانند روز بود شب خواستگاری اش
پل بسته در قنوت شبانه به سمت عرش
در لحظه های روشن چشم انتظاری اش
اسلام بی خدیجه به سامان نمیرسید
اسلام پایدار شد از پایداری اش
با این که یار و یاور اسلام شد، کسی
در روزهای سخت نیامد به یاری اش
یاری به جز خدای محمّد نداشته
آنقدر صبر داشته که حد نداشته
از آن زمان که رونق شیطان زیاد شد
بتهای لات در عربستان زیاد شد
با این که آفتاب خدا سر زد از حجاز
جولان کفر بی حد و کفران زیاد شد
وقتی سمیه با نفسش آبرو گرفت
یاسر به وجد آمد و ایمان زیاد شد
هرچند در لطافت طبعش خلاف نیست
از چشم او لطافت باران زیاد شد
از برکت دعای فقیران بی پناه
بر سفرهی کرامت او نان زیاد شد
دست یتیم های عرب را گرفت و بعد
در قحط سال عاطفه مهمان زیاد شد
عالم به گرد حلقه ی لطفش اسیر ماند
با کاروان آینه ها هم مسیر ماند
هرگز زنی شبیه به این زن اصیل نیست
جز او زنی مجلله در کل ایل نیست
او چشمه سار کوثر و دریای بندگی است
در وصف او نیاز به بحر طویل نیست
بتهای جاهلیت اعراب را شکست
این زن که از تبار کسی جز خلیل نیست
هر شب خدا به محضر او میکند سلام
پس جایگاه عالی او بی دلیل نیست
این زن خدیجه است، خدیجه که در جهان
صبری شبیه صبر جزیلش جمیل نیست
زهرا و زینب از خود او ارث بردهاند
در نسل او صبورتر از این قبیل نیست
باید به نام نامی او اقتدا کنند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
سرچشمه ی زلال ولایت خدیجه است
طبق حدیث، ظرف امامت خدیجه است
تنها زنی که بوده پس از احمد و علی
در اولین نماز جماعت خدیجه است
تنها زنی که در شب معراج، کردگار
براو سلام کرده به جرأت، خديجه است
تنها زنی که همسر و همسرّ مصطفی است
در قبل و بعد لحظهی بعثت، خدیجه است
تنها زنی که کرده از اسلام از نخست
باجان و مال خویش حمایت خدیجه است
تنها زنی که بعد وفاتش پیامبر
از روزگار کرده شکایت، خدیجه است
مادربزرگ طاهرهی یازده امام
مادربزرگ حضرت حجت، خدیجه است
جز او برای اهل زمین تکیه گاه کیست؟
تنها پناهگاه من بی پناه کیست؟
#احمدعلوی
@aAHMADALAVI