📖 دانلود جزوه ✡ جنگ جمعیتی؛ ستیز صهیونیسم علیه ملت‌ها ✍️ شورای عالی انقلاب فرهنگی 👈 بهار ١٣٩٢ 📚 کتاب‌خانهٔ یهود: 🇮🇷👉 @jewishbook #یهود #کتاب 📲مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد: 📝 @FarajNezhad110

حمله‌ی تعمدی یکی از زنان طغیان زن زندگی آزادی، به یک بانوی محجبه اخیراً زنان بهایی، یک سلسله حملات برنامه‌ریزی شده را در سطح شهر، علیه زنان محجبه انجام می‌دهند که برخی از آن، توسط دوربین های مداربسته کشف شده. بانوان مراقب حملات این فواحش باشند.

🔻درخت جاسوس! پنهان کاری و فریب همیشه بخشی از جنگ بوده است. در طول جنگ جهانی اول، نزدیکی سنگرهای متضاد و ظهور عکس‌های هوایی، تشخیص نیروهای دشمن را بسیار آسان‌تر کرد. اما سربازان به راهی برای "دیدن بدون دیده شدن" نیاز داشتند. درخت‌های تقلبی برای اولین بار توسط فرانسوی‌ها برای شناسایی و اطلاع از تاکتیک‌های جنگی و تسلیحات مورد استفاده‌ی دشمن ابداع شد و بعداً توسط بریتانیا و آلمان هم مورد استفاده قرار گرفت. اما ساخت و جایگذاری آن کار آسانی نبود و فرآیند دقیقی داشت. اگر در جنگ بودید و یک روز صبح از خواب بیدار می شدید و درختی کاملاً سالم و قطور را در نزدیکی خط مقدم می‌دیدید، مشکوک نمی‌شدید؟ به همین دلیل درختانی که قبلاً بمباران شده بودند، انتخاب مناسب‌تری بودند. هنگامی که یک درخت انتخاب شد، با دقت اندازه‌گیری و عکس‌برداری می‌شد و مراحل تهیه‌ی یک کپی دقیق از آن با استفاده از صفحات فولادی و تکه‌های آهن و پلاستیک آغاز می‌گشت و سوراخ‌هایی برای دید روی آن تعبیه می‌شد. عملیات نصب درخت جدید در شب اجرا می‌شد و از صدای توپخانه برای پوشش استفاده می‌شد. وقتی صبح شد، دشمن هیچ چیز جدید و مشکوکی نمی‌دید- فقط همان درختان خشکیده‌ای که روز قبل آنجا بودند! اما در داخل درخت یک افسر، تمام تحرکات دشمن را رصد می‌کرد و گزارش آن را به مافوق می‌داد. امروزه نمونه‌هایی از این درختان در موزه‌ی جنگ استرالیا و انگلستان موجود است. #ابزارهای_جاسوسی #مرجع_ترویج_سواد_امنیتی

🔻جستاری در فیلم تایتانیک؛ تلگرافچی پیام رو گرفت، رو کاغذ نوشت و داد به رئیسش رئیس اتاق تلگراف رفت و تو سالن درجه یک، ناخدا رو پیدا کرد، پیام رو داد، ناخدا سری تکون داد. یکی پرسید: مهمه؟ ناخدا گفت: پیام از یکی از کشتی های مسیر است، میگن کوه یخ رو آب دیدن. عصر شد، ناخدا رو عرشه بود. اون دورها، یه نور چشمک میزد، معاونش که تازه معاون شده بود پرسید: این چیه؟ ناخدا گفت: کشتی بارییه، میگه کوه یخ روی آب دیده شده. شش بار تلگرافچی پیام هشدار گرفت، با اون چراغ چشمک زن، شد هفت بار. کاپیتان اعتنایی نکرد، مالک‌کشتی، با کاپیتان و طراح کشتی نشسته بودن دور میز. طراح از محکم و ایمن بودن کشتی میگفت. مالک به ناخدا گفت سرعت رو بالا ببر، بجای صبح شب قبل برسیم نیویورک. ناخدا گفت: سفر اوله، اجازه بدین موتورها آب بندی بشه. مالک پیشنهادش رو دستور کرد. کاپیتان گفت سرعت اضافه بشه. سال ۱۹۱۲ بود، سونار و رادار نبود. دو دیده بان بالای بالاترین دکل جلو رو مراقبت میکردن. کوه یخ پیدا شد و کناره ی کشتی دریده شد و ..... تایتانیک، بزرگترین کشتی مسافربری بود، مدرنترین کشتی. از ۲۲۲۲ نفر خدمه و سرنشینان، ۷۰۰ نفر زنده ماندند. کشتی، سه کلاس یا سه درجه داشت، کمترین نسبت کشته شدگان زن و مرد و بچه از درجه یک و بیشترین نسبت کشته شدگان زن و مرد و بچه از درجه سه بودند. اگر کاپیتان به هفت هشدار توجه کرده بود، اگر با توجه به هشدارها. سرعت را زیاد نمی‌کرد، دو سوم سرنشینان کشته نمی‌شدند. #مرجع_ترویج_سواد_امنیتی #تایتانیک

♦️‏ *این قوری در ‎چین باستان برای مسموم کردن دشمنان ازش استفاده می‌شده، سازوکار ساده و جالبی هم داره!* #مرجع_ترویج_سواد_امنیتی #ترور