eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
790 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
که بدست خورده شد . 👈پیشنهاد میکنم افرادی که بیماری قلبی دارند نخوانند!! که با پیروزی انقلاب نام مستعار را برای خود انتخاب کرده بود، بچه شهر بود. حضور در کردستان، ایمانی قوی و دلی چون شیر را می‌طلبید،. در اردیبهشت سال 59 و درجریان عملیات آزادسازی شهر بعد از نبردی دلاورانه، شد و توسط به گرفته شد. همان لباس با که پوشیده بود، کفایت میکرد تا خونخواران کومله تا لحظه شهادت بر سر او بیاورند که باور این رفتارها از یک انسان بسیار سخت است بعد از مجروحیت و اسارت سعید، دیگر هیچ خبری از او نبود و نیست و برای همیشه شد و تنها سند و حکایت بعد از اسارت ایشان خاطرات یک است که از آن دوران دارد: حدود یك سال و چندی كه در دست کومله اسیر بودم همان اول اسارت كه به پایگاه منتقل شدم، گفتند هیچ اطمینانی در حفظ اینها نیست، به همین خاطر هر دو را با و كردند و برادران دیگر را هم و با و بر این عملشان میکردند. بعد از 18 روز قرار شد ما را به سبك دموكراتیك و آزادانه!! محاكمه و دادگاهی كنند. روز دادگاه رسید، رئیس دادگاه، را كه همان اوایل انقلاب فراركرده بود شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. چون جرم محكومین مشخص بود - از و آن و ندادن اطلاعات - و بالطبع حكم هم مشخص، عده‌ای به و بقیه هم به (یعنی به تدریج) محكوم شدیم. حكم ما كه اعداممان قسطی بود بصورت ، و ، ، ! توسط و به و و تمامی اینها بی‌چون و چرا اجراء می‌شد. كه بخوبی به مشخص است. مرسوم است به میمنت ، جلو پایش شود. این رسم را كومله نیز اجرا میكرد با این تفاوت كه قربانی‌ها دراینجا ایرانی بود. عروسی دختر یكی از سركردگان بود پس از مراسم، آن عفریته گفت: تا به خانه شوهر بروم، دستور داده شد قربانی‌ها رابیاورند. #۱۶نفر از مقاوم‌ترین بچه‌های و و و دو راكه همه جوان بودند، آوردند و تك تك ، این برادران عزیز مانند مرغ سربریده میزدند و آنها و میكردند. بله، بزرگترین جرم همگی ما این بود كه می‌خواستیم دست اینان را از سر مردم مظلوم و مسلمان كُرد آن منطقه كوتاه کنیم. سعید زیر بود، ابتدا به هر كوبیده و به همین ترتیب برای و به بیگاری میبردند. پس ازدادگاهی شدن محكوم به شد بلكه اعتراف كند. اولین كاری كه كردند هر را از و چون وضع جسمانی خوبی نداشت برای معالجه و درمان به بهداری برده شد و این بهداری بردن و معالجه كردن‌هایشان بخاطر این بود كه بتوانند شكنجه كنند والا حیوانات وحشی را با ترحم هیچ سنخیتی نیست. پس از آن معالجه سطحی، با را ، سوزاندن پوست تنها مقدمه شكنجه بود به این معنی كه مدتی میگذرد تا پوست‌های نو جانشین سوخته‌ شده و آن وقت همان را میکندند كه درد و بسیار بیش از قبل است و شروع میشود و تازه آن وقت نوبت است كه با همان داخل می‌اندازند كه وصفش گذشت. تمام این مراحل راسعید وكیلی بااستقامتی وصف‌ناپذیر تحمل كرد ولب به سخن نگشود. او از ایمانی بسیار بالا برخوردار بود و مرتب قرآن را زمزمه میكرد. استقامت این جوان آن بی‌رحم‌ها را بیشتر جری میكرد او كه دیگر نه ، نه ، نه و نه سالم داشت با قلبی سوخته به درگاه خدا نالید كه در دوست دارم تنها برای تو باشد و بس خداوند دعایش را اجابت نمود. سعید را به دادگاه دیگری بردند و محكوم به اعدام گردید. را باز كردند و پس از آنكه با گذاشتند داخل كه زیرش آتش بود انداختند و همان جا شد و با لبی ذاكر به دیدار معشوق شتافت. اما این گرگان كه حتی از جسد بی‌جانش نیز وحشت داشتند دیگر را نمودند و را به خورد ما كه هم سلولیش بودیم دادند و مقداری را هم خودشان و البته ناگفته نماند مقداری را هم برای فرستادند. راوی :آقا بالا رمضانی دفاع همچنان باقیست eitaa.ir/defa_baghist
آن مردی كه آرپي‌جي گرفته دستش در همان مظلوم است!!!؟ بله، اين آقا زمانی در افغانستان كارمندان دولت را كه مجاهدين اسير گرفته بود با كارد ميكرد. اينكار را در همکاری با يكی از رهبران مجاهدين كه سعودی حمايتش مي‌كرد وً سلفيت وً وهابيت را در برخی جاهای افغانستان ترويج مي‌كرد انجام ميداد. اينها يكبار ٦٠ دختر جوان را در افغانستان اسير گرفته و مي‌خواستند همه را به عقد خويش در آرند. ٥٠ تا از اين دختران جوان موفق به فرار شدند و همه در رودخانه كنر پریدند و برای هميشه كسی آثاری از آنها را نديد. يادم هست كه وهابی‌ها در استان كنر دو جوان دانش‌آموز را به جرم همکاری با دولت همان زمان كه ١٠٠٠ بار مسلمان‌تر از وهابی‌ها بود با چاقو سر بريدند. عكس را بزرگ كنيد با علامت زيرعكس انگليسى نوشته شده جمال خاشقى!!! دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
گرانی مواد غذایی و نقشه‌های ... ایکاش ما قرآن را بیشتر می‌خواندیم و عمل می‌کردیم... غربیها و دشمنان داخلی خیلی خوب فهمیده‌اند باید چه بکنند تا مردم بشوند لشکر عمر سعد... آری! سیدالشهدا روز عاشورا فرمودند" شکمهایتان از حرام پر شده که صدای من حسین، نوه‌ی پیامبر در گوشتان نمی‌رود... و قرآن کریم می‌فرماید" کلوا من الطیبات و عملوا بالصالحات... یعنی از چیزهای و بخوردید تا بتوانید انجام دهید... نتیجه! اگر خوراک ما از چیزهای پاک و پاکیزه نباشد قطعا در روان و اعمال و تصمیمات و ضمیر ما ناخودآگاه اثرمی‌گذارد. حال با عمل به این آیه وارد کارزار شده... محصولات و شده‌ی ژنتیکی... دامهای مولد اصیل ایرانی و گوشتهای یخی، عفونی، و حتی با خوک و ... به کشور... و هیچ معلوم نیست حتی این گوشتها بوده یا ! می‌دانید که از اصول ذبح حلال گفتن و رو به قرار دادن حیوان است... وای بر این که با نفوذ در داخل انقلاب اسلامی، ریشه‌های خوراک اسلامی را در حال خشکاندنند تا جاده را برای آماده سازند تا درجه‌ی ماسونی خود را بالا برده و کشور و مردم را آماده‌ی تصمیمات نهایی برای به ولایت فقیه بگیرند... حال هم چند روزیست رفته‌اند سراغ برخی مانند و چون گوجه و ... احتمالا اینها هم باید به زودی وارد شود... آخر می‌دانند این روزها غذای که پای انقلاب ایستاده همانند رهبرشان نان و پنیر و خیار و گوجه شده است... چندی پیش هم دیدیم دستکاری شده‌ی ژنتیکی را در ایران به هنگام عبور صادراتی به کشوری دیگر، با گندمهای ناب ایرانی عوض کردند و ... اینها یعنی قرار است به زودی اتفاقی بیافتد که نیاز به مردم دارند! مردمی که خسته از روزگار... سرخورده از درخواستهای فرزندانشان... جوانان بیکار ولی رای داده... مردمی با اکثریت زیر خط فقر... همه در صف انقلاب ایستاده‌اند ناگهان کشور نا آرام می‌شود‌.‌.. حال لحظه‌ی تصمیم است که کدام طرف باشیم!؟ آنوقت است که و و و ... به سراغ عقل می‌آید... پس بیایید همه کمک کنیم تا اطرافمان کسی بخاطر گرانی‌های سر گرسنه نگذارد یا خدای نکرده دست به گناه و خلاف بخاطر سیر کردن شکم خانواده‌اش نزند... بیایید آماده باشیم تا به زودی این دولت کثیف و لیبرال ماسونی را همه باهم ببینیم در جشن ۴۰سالگی انقلاب... ما بعد از ۴۰ سال کامل کامل شده‌ایم... پس می‌توانیم تزویر را گردن بشکنیم... ما زنده برآنیم که آرام نگیریم... دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist
بعدِ آن شبها که با امید غفران آمدم بار دیگر محضرت العفو گویان امدم فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟ نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم من تورا که می‌شناسم، تو نمیگیری به دل گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم این غرورم را نبین! ردم کنی دق می‌کنم بی پناهم، بی کسم، خیلی پشیمان آمدم آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم خواستی راهم‌ نده اما نگو هم نزن تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است روی کردم به نجف گفتم آمدم من دلم شور می‌زند کاری بکن از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم سالها در روضه‌ی آقا چه آسان آمدم کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم من خبر دارم که ارباب مرا بد می‌کشند به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم آی مردم نه! والله اقا شد بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم : 💔 قسمت ما که نشد کرب و بلایت عرفه اربعین کاش به دیدار تو نائل بشویم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روز نیایش و روز بارش چشمهای خاکیان بر شما آسمانیان مبارک باد.