eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
38.4هزار عکس
9.9هزار ویدیو
855 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد همچون رضا خورشید تابانی ندارد شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد می آورم با خود حرم آقای خوبم آن دردهایی را که درمانی ندارد هر مشکلی را ممکن و آسان نمودی هرآنچه را گفتند: امکانی ندارد هر زائری آمد به قصدِ عَرض حاجت با خنده رفت و چشم گریانی ندارد با دیدن صحن و سرایت درک کردم احساس خوبی را که پایانی ندارد : چهـــارشنبه هـوای سـرم خراسانیست نگــاه ملتمـسم پر خروش و بارانیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
حرف از وصیتهای آخر میزنی بابا از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا این لحظه‌ها یاد گذشته کرده‌ای انگار حرف از وصیت‌های مادر میزنی بابا دلشوره داری، از نگاهت خوب می‌فهمم داری گریزی به غمِ در می‌زنی بابا زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست هرچند حرف از زخم بستر میزنی بابا یک روز می‌بینی مرا بین در و دیوار یک روز می‌آیی به من سر میزنی بابا گفتی که خیلی زود می‌آیم کنار تو پس لحظه‌ها را می‌شمارد یادگار تو : 🏴 رفتی و خنده به کاشانه ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن شد😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت (ص)، شهادت امام (ع) را تسلیت عرض می کنیم.🏴
در کوچه ها برای خودت گریه می کنی یک عمر پا به پای خودت گریه می کنی سی سال می شود که تو در هیات دلت با ذکر روضه های خودت گریه می کنی تنها خودت برای خودت سینه می زنی در محضر خدای خودت گریه می کنی سیلی چرا؟ هجوم چرا؟ ناسزا چرا؟ با این چرا چرای خودت گریه می کنی باتوفقط نه شهر،که این خانه خائن است از بخت بی وفای خودت گریه می کنی این روضه های لخته شده داغ مادر است با تشت در بلای خودت گریه می کنی تشت وحسین وزینب و،ذهنت کجا پرید؟ با یااخا اخای خودت گریه می کنی : حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم؟ که سروکار غلامان با سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت (ع) تسلیـــت باد 🏴
عجیب نیست که درسینه غصّه مهمان است شب فراق شده، حرف هجران است به چشم ‌هم‌زدنی این دوماه هم رفت و بهارگریه هم امروز رو به پایان است ازاین لباس جداگشتن آنقدرسخت است که دربرابر این هجر، مرگ آسان است مرا حلال کن آقا که باز زنده‌ام و هنوزدرتن من بین روضه‌ها جان است محرم و صفر ما تمام می‌شود و همیشه ابرنگاه توغرق باران است توفاطمیه‌ات این روزهاشروع شده دلت شبیه دل مادرت پریشان است همیشه کرب وبلاییم ماولی امشب کبوتر دلمان مقصدش خراسان است : توضمانت نکنی در شبِ قبرم چه کنم بارِعصیانِ مراجزتوکسی ضامن نیست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت غریبانه و مظلومانه ی علیه السلام تسلیت باد.🏴
فرق داردبه یقین مزه ی احسان حسن لب ما بوسه نگیرد مگر از نان حسن زلف خود را به نخ چادر زهرا بسته هرکسی هست دراین دَهرپریشان حسن کرمش دست گدا را به خداوند رساند سائلان را بنویسید مسلمان حسن بی حرم هست ولی هرچه حرم زنده از اوست زائر کرببلا هم شده مهمان حسن عاقبت بامددحضرت زهرای بتول مثل ایوان نجف میشودایوان حسن سردرباغ حسن نام حسین است فقط نذرگلهای حسین است گلستان حسن بعدیک عمرفقط زهر توانست شود مرهم زخم دل وسینه ی سوزان حسن ظاهراً زهر شده قاتل او اما نه کوچه ای تنگ شده نقطه ی پایان حسن : بیـن تاریکی دُنیـا، نَظـری کَرد به مـا ما هدایت شُده ی چهره ی ماهِ حَسَنیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
شبيهِ چشمِ شما چـشمـهایِ تـر دارد کَسی كه خاکِ حسينيه را به سر دارد تو گريه كردی و شد سُرخ چهره فهميدم كه وقتِ روضه‌ی تـو اشک هم جگر دارد خدا به رویِ من و تـو حساب وا كـرده كه گريـه‌ای بكنيم و حـساب بـردارد هـوای امشبمان فـرق می‌كند انـگار نشسته مـادری و دست بـر كمـر دارد حسين روز و شبـم را گرفته می‌دانم بـرایِ عاشقی‌ام عـقـل دردسـر دارد فقط به تـربتِ اربـاب سجده می‌چسبد هميشه سجـده‌ی مـا مـزّه‌یِ دگر دارد مـرا حوالـه نمودند خاکِ پـا ببـرم هـزار شُكر كه ايـن خيمه رُفتگر دارد ميـانِ روضه نشستيم و عـاشقی می‌گفت بـخوان را دعـا اثر دارد كسی كه داغِ بـرادر كشيـده می‌دانـد كــه رویِ قـوَّتِ زانویِ او اثـر دارد چـقـدر روضه‌ی نـا گفته در گلو داريم بيا بـه مجلسمان روضه‌یِ عمـو داريـم : در حیرتم که از آثار دیدن است ما کـورها ندیده چرا عـاشقت شدیم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
در این حرم چیزی ندیدم غیرِ زیبایی کم نیست در صحنت نفس های مسیحایی هر کس به دیدار تو آمد کـربلایی شد اینگونه خواهی کرد از مهمان پذیرایی از کـودکـی با پنجـره فـولاد مـانوسم وقت گرفتاری نخواهم رفت هر جایی از آب سقاخانه هر کس خورده، می فهمد زمـزم ندارد این چنین آب گـوارایی وقتی که نام مادرت را می بَرَد زائر در صحن غوغا می شود آن هم چه غوغایی وقتی برای دستگـیری مـیـرسی از راه صحرای محشر تازه خواهد شد تماشایی حـاجـات سائل را نگفته مـیدهـی، یعنی در دست و دلـبازی نداری هیچ همـتـایی چشم انتظارت می نشینم در صف محشر بـی شک به دیـدار مـنِ سـرمست می آیی : # رونقی نیست اگر در دل دیوانه ی من می روم و از صفا می گیرم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير
جگرم یاد حسین ریخت بهم یابن شبیب زخم شد از غم او پلکِ ترم یابن شبیب تهِ گودال که جای پسرِ زهـرا نیست جای قرآن که به زیر سمِ مرکبها نیست پیرُهن از تنِ بی سر شده در آوردند بی کفن در وسط دشت رهایش کردند حرمت مهریه ی مادرِ سادات شکست آب می خواست ولی نیزه دهانش را بست جد مظلوم مرا با لب عطشان کشتند مادرش دید و به گیسوی پریشان کشتند ناله زد مادر ما دست به مویش نزنید با تَهِ خنجر خود ضربه به رویش نزنید خبر از حرمت بوسیدن مادر دارید؟ پای خود را ز لبان پسرم بر دارید : دادم تورا قسم به نَخ چادری که سوخت شاید دلت بسوزد و یک دهی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
این جمعه آمد و دعاها اثر نکرد ما را کسی ز آمدنت با خبر نکرد این جمعه هم شکست دل انتظارها دل را کسی به قافله ات همسفر نکرد شاید که آمدی و به این روسیاه شهر چشم دقیق بین شما هم نظر نکرد شاید که آمدی و دلِ شوره زار ما ما را برای دیدنتان مفتخر نکرد شاید که آمدی و ندیدی و رفته ای برهان ماندنی به خیالت گذر نکرد هرچه نماز خواند تن بی قرار ما پیش نگاه حضرتتان معتبر نکرد صد روضه و هزار دعا باز سربلند ما را به دیدگاه شما مختصر نکرد این هفته هم بدون‌شماطی شدوکسی شام ظهور و دیدنتان را سحر نکرد : 💔 عهد بَستَم نفَسَم باشی و من باشم و تُو... ای که بی تو نفَسَم تَنگ و دلَم تَنگ‌تر اَست بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر سالها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای سالها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر توبه های نیمه کاره، قولهایِ سَرسری خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل هرکه بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر مثل آنها که به عشقت رفت از یادشان این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر هرکسی که چشم خود را بست از نامحرمان میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر همسرت را که نگو، دق کرد از داغ توو از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین حرمله گهواره اش را پس بده! با خود نبر : 💔 با گریه رو به کرب‌و‌بلا می‌دهم سلام دوری زِ تو امـانِ دلـم را بریده است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دستی از راه رسید و به رُخت جا انداخت پایی از راه رسید و جلویت پا انداخت یک‌نفر که دلش از بُغض علی می‌جوشید ضربه‌ای زد به درِ خانه و دَر را انداخت آتشی را به در "خانه‌ی آب" آورد و بین دیوار و درِ سوخته دعوا انداخت ضربه‌ی پایِ دَر و بی ادبی‌هایِ غلاف بازویت را دو سه ماهی ز تقلّا انداخت گره انداخت به کار همه دنیا آن‌که ریسمان گردن مولای دو دنیا انداخت در قیامت جلوی چشم همه میاُفتد آنکه در کوچه تورا بین تماشا انداخت : کوچه مقدّم است به گودال قتلگاه زیرا مدینه نقطه ی آغاز کربلا است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
تنها نشسته است و دلش غرق ماتم است قربان آن دو چشم که سرشار شبنم است سر را درون حجره به زانو گرفته است داغ پدر برای پسر داغ اعظم است قربان آن سری که به دیوار غربت است قربان آن دلی که درونش محرم است قربان آن امام، ز وقتی امام شد دشمن زیاد دارد و یاران او کم است روز شهادت پدر روز عزای اشرف اولاد آدم است در این عزا خود نوحه‌خوان گریه‌کنش و میاندار خاتم است جبریل گشته سینه زن بزم روضه‌اش اوضاع عرش خدا نیز دَرهم است : قربان آن سری که به زانو نهاده است امشب امام ما پدر از دست داده است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، علیه السلام تسلیت باد🏴