eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
825 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
تو مرا نوكر خود كردی و من در عجبم كه مثال من ِ بد، ارج و مقامی دارد نوكرت معتبر از سوی تو ميباشد و بس لطف تو باشد اگر عز و سلامی دارد هركه در زندگی اش با تو خدا را حس كرد بيمه ی عشق تو شد، بَه چه امامی دارد ذكر هر ثانيه ام را تو خودت ميدانی بأبی انت و امی چه صفایی دارد نام تو در شريان بدنم ميجوشد اسم زيبای حال و هوایی دارد هر كه نامت به لب آورد يقيناً دق كرد راه عشق است كه زلفت چه بهایی دارد من در اين وادی غم نوكر دربار توام غيز از اين كار گدايت چه نشانی دارد شب جمعه حَـرَمَـت مادر تو می آيد هركه آنجاست به لب شور و نوایی دارد آرزو دارم اگر مُردم و در گور شدم به سرم آیی و گويم چه وفایی دارد : 💔 سرگرمِ روضه های ام ولی دلـتنگِ شدنم را چه می کُنی؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
شبی به حال دل ما نظر کنی بد نیست تفقّدی به گـدایت اگر کنی بد نیست سه شنبه های من و جمعه های تو باقیست نظر به گمشده ی دربدر کنی بد نیست برای دیدنتان سالـها سفر کردیم برای دیدن ما هم سفر کنی بد نیست تمام بتکده ها را، اگر بیایی و نذر تبر کنی بد نیست نگاه روشن تو جوشن کبیر من است از این اسیرِ بلا دفع شرّ کنی بد نیست خدا کند که به درد ظهورتان بخورم مرا برای وجودت سپر کنی بد نیست نشسته ام به امیدی ببینمت یک بار شبی ز کوچه ی ما هم گذر کنی بد نیست : مثل هر جمعه دلـم حس عجیبی دارد حس دیدار تو این جمعه کمی بیشتر است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
این روز ها که روضه میسّر نمی شود بی روضه، روزگارِ دلم سر نمی شود دل زنده شد به عشقِ تو ارباب و زندگی بی اشک و ذکر و زمزمه دیگر نمی شود خوش گفت آن شهید: به دردم نمی خورد چشمی که در مصیبتتان  تر نمی شود این قول بهجت است که حتی نمازِ شب با گریه بر حسین برابر نمی شود ای روضه خوان، بخوان و مرا کربلا ببر حالم بدونِ روضه که بهتر نمی شود سنجیده تر بخوان و مراعات کن مرا قلبم حریف روضه ی اکبر نمی شود افتاده بود پیش پدر غرق خاک وخون با جسم چاک چاک، که باور نمی شود حرفی بزن قرارِ دلم، نورِ دیده ام چیزی بگو که از همه دنیا بریده ام افتاده ای مقابل چشمم به خاک و خون ای جان من، به آخر عمرم رسیده ام : کم کم ز هجر کرب و بلا پیر می شوم لطفـی برای خـادم این خانواده کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير روزتون معطر بنام
آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است چشمانمان ز داغ مصیباتشان تر است جامه سیاه بر تن و بر جان شرار آه دلها به یاد غصه ی او پر ز آذر است افتاده است بی کس و تنها، غریب وار مردی که با تمامی خلقت برابر است مرثیه خوان حضرت کاظم، خود خداست بانی روضه، حضرت زهرای اطهر است زندان نگو، که گرم مناجات با خداست غار حرای حضرت موسی بن جعفر است از تازیانه خوردن حضرت نگو دگر ارثیه ای رسیده به ایشان ز مادر است باشد همیشه ورد زبانم به هر نفس لعنت به آن یهودی بی دین که کافر است ای من فدای شال عزای شما شوم آقا بیا که روضه ی موسی بن جعفر است : 💔 ما را غلام و عَبد و ملازم نوشته اند از نــوکـرانِ حضرتِ کاظم نوشته اند سلام عليكم و رحمة الله، شهادت غریبانه ی علیه‌ السلام تسلیت باد🏴 🏴 🏴
حاجات خویش را دل من از خدا گرفت تا اینکه برد نام حسن را، دعا گرفت! بیمارِ لاعلاج چه بسیار دیده ایم عرض توسلی به تو کرد و شفا گرفت هرکه هوای کرب و بلا می کند، چرا؟ با ذکر یا حسن، سفر کربلا گرفت! با دیدن مزار غریبت دلـم شکست در جای جای صحن دلم روضه پا گرفت یک روز می رسد که شوم خادمِ حرم این هدیه را ز دست کریم شما گرفت روزی که گنبد و حرمش را بنا کنیم... باید تمام صحن حسن را طلا گرفت : روی قبر خاکی ات طرح ضریحت می کشد آرزوها دارد این نـوکـر برایت سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
آقا اگر به بزم تو مهمان نمی شدیم اینگونه عاشقانه غزلخوان نمی شدیم حتی اگر محبت بی حد تو نبود سوگند برخودت که مسلمان نمی شدیم اخلاق نیک تو همه را جذب کرده است بی مهرتو که صاحب ایمان نمی شدیم قطعا اگر که ختم رسالت نمی شدی مامفتخر به مذهب سلمان نمی شدیم در جهل مانده بود تمامی عقل ها حتما اگر که پیرو قرآن نمی شدیم تو روشنای مشعل سبز هدایتی پایان کار  امر خدا  در  رسالتی : نقل محافل همه ی ما کلام توست شیرینی دهان رطب ذکر نام توست امشب بخوان به نام خدایی که منجلیست از این به بعد یار و مددکار تو علیست سلام عليكم و رحمة الله، عید رحمةٌ للعالمین (ص) بر تمام مسلمین جهان مبارک باد🌸
زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت از دستم التماس دعای مرا گرفت یک شب کنار پنجره فولاد، مادرم آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت یک پارچه گره زد و تا سالهای سال سهمیه ی مرا گرفت  صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو حتی مجال کرب و بلای مرا گرفت ایمان نداشتم که ضمانت کنی مرا تا اینکه آهو آمد و جای مرا گرفت ای دستگیر صبح قیامت سرم فدات هم خانواده هم پدر و مادرم فدات : ای جان و دل به گنبد و گلدسته‌ات مقیم جان را کجا گذارم و دل را کجا برم؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
از غم هجر کنم ترک جماعت گاهی می‌زند بر دل من شور محبت گاهی شد و یاد حرمت افتادم میچشم از غم هجران تو تربت گاهی سائلم، هر سحر از دور سلامت دادم شهریارا نظـری کن به گــدایت گاهی عبد دربار توام شکــر خدا را، اما کـربـلایی بده از باب رفاقت گاهی حاجتم چیز کمی نیست به من حق بده که می کشانم سخنم را به شکایت گاهی مرغ بی بال و پرم دانه نمی خواهم که بده در کنج حرم اذن اقامت، گاهی بَدَم اما تو کریمی و برای تو بد است ندهی دست گدا برگ زیارت، گاهی در حریم تو کریمان همه زانو زده اند چه حریمی، چه بهشتی، چه زیارتگاهی هدف عاشق بیچاره مقرب شدن است گاه با روضه و با ذکر فضیلت گاهی بعد از این جای ضریح تو که رؤیام شده میزنم بوسه بر این پرچم هیئت گاهی : اگرچه غرق گناهم ولی دلـم طفلی ست که می شود شب جمعه بهانه گیر حسین سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
باز حسرت به دلم ماند و نیامد یارم او چه کرده است ندانم همه شب بیمارم نیت روزه نمودم که به مِی لب نزنم یاد رخساره ی تو شد سبب افطارم گر بُود صفحه ی روشن به کتاب عمرم لحظاتی ست که خرج تو شده ای یارم بس که از وصف تو گفتم همه مشتاق تواَند لیک پرسند چگونه است رخ دلدارم کاش تصویر گناهم به دو چشم تو نبود تو به رویم نزدی من خجل از کردارم گر نشانی ز تواَم بود همه رفت از دست کاروان رفته و من گمشده ی دیدارم از تو دلگیر شوم گر به سرایم آیی خواب باشم بروی و نکنی بیدارم آرزویم همه این است که در خیمه ی تو بنگـرم از کـرمت بنده ی خدمتکارم : مثل هر جمعه دلـم حس عجیبی دارد حس دیدار تو این جمعه کمی بیشتر است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین من عهد کرده ام که به پایت بایستم سرباز لشکر حرم زینبم حسین گریه برای توست همان اصل دین ما با این حساب مؤمن این مذهبم حسین با یاد گریه می کنم شکر خدا که خادم این موکبم حسین شیرینترین عبادت من گریه بر شماست شیرینترین عبادت روز و شبم حسین من را غلام خانه ی زینب حساب کن نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین لطفی کن و دوباره به من کربلا بده رحمی کنید، کـرببـلا واجبم حسین تا وقت مرگ نام تو را جار میزنم زیباترین ترانه ی روی لبم حسین... : تا زمانی که حُسین است رفیق دل من میل همـراه شدن بــا دگـران نیست مرا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آن خدایی که شما را به دو عالم بخشید از زیادی گِـلَـت نیز به بخشید طلب آب هر آنکس که از این درگه کرد صاحب خانه به او چشمه ی زمزم بخشید ای گـرانـقـدر، ندانست کسـی قـدر تو را بس که دست تو به ما رزق فراهم بخشید شب میلاد تو مـادر به همه عـیـدی داد و به ما سینه زنان خیمه و پرچم بخشید کرمی را که به آن حاتم طایی شهره ست شیرخوار تو کرم کرد و به حاتم بخشید نشده، راه گـدایی این نیست عیب از توست اگر دوست به تو کم بخشید رمـضـان کار خودش را کرد و آخـرش شـاه مرا مـاه بخشید پیرمردی وسط روضه مان گفت حسین من نگفتم، ولـی مـرا هم بخشید : ❤️ اینکه خندانیم و گریانیم در میلاد تو  می‌کند ثابت، گِل ما از زمینِ کربلاست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، میلاد علیه السلام و مبارک 🌺
روزیه شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانـوی کـلابیه پسـر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمـر آورده هر که از قافله ی فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهواره ی سقا مانده زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانه ی او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او مُحرِم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید چه عـمـویی دارد او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا : ﭘﯿﺶ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻭ ﻗﻤﺮ ﺳﺎﯾﻪ ﺗﻮ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻣﺤﻀﺮ ﺳﺮ ﺗﻮ ﭘﺎﯾﯿن است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخیر، ولادت با سعادت و مبارک❤