eitaa logo
دلبرکده
23.8هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade لینک کانال: http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|••🌼☀️ امـروز... از زندگی، از خنده‌ی گل، و از عطـر عشق لـذت ببـر.... گلایه و تلخی را بسپار به نسیم تا با خـودش ببـرد... زندگی پـر اسـت از شـادی‌های کـوچک... آنهـا را دریـاب😍:.. 🎊 پیشاپیش مبارک 🎊 http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤍 ⭕️ خیلی وقتها مردان از اینکه مستقیم بهشون بگین من دلم رابطه ی زناشویی میخواد، خیلی خوششون نمیاد؛ این در صورتی هست که اکثر مواقع غیر مستقیم گویی و حالت رازآلود بهشون بگین، بیشتر دوست دارند! مثلا بجای مستقیم گویی بگین: دلم یکم شیطونی میخواد ...😉 و.... http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
دلبرکده
#داستان #فیروزه‌ی_خاکستری15 #امیر با لبخندی ملایم و چشمانی گشاد سلام کردم. _چیه ترسیدی دخترخاله؟!
_بالاخره مستأجر خوب پیداکردی برا خونه؟ _آره شهلا جون از دعای خیرت خداروشکر پیدا شد. الان یه ماهه نشسته. _خب خداروشکر. داشتم بشقاب‌ها را می‌بردم که زنعمو یواش گفت: _والا خوب میتونی با مادرشوهر زیر یه سقف زندگی کنی. گام‌هایم را آرام کردم تا جواب خاله را بشنوم. _نمیگم آسونه ولی این پیرزن تنها افتاده تو این خونه، منم که بعد اون خدابیامرز جز امیر کسی رو ندارم تو این شهر. امیر دم آشپزخانه رسید و بشقاب‌ها را از دستم گرفت. من هم کنار قابلمه خورش نشستم و ظرف‌ها را آرام در سینی چیدم. خاله ادامه داد: _ امیر هم که رفت خدمت دیگه تنها بودم. هر روز هم باید سر می‌زدم به ننه جان. زنعمو لبخندی زد و گفت: _هم خدا خیرت بده هم صبر و طاقتت رو زیاد کنه. من که نمی‌تونم. خاله قیافه گرفت و از گوشه‌ی چشم نگاهش کرد. _بله دیگه شما بچه شهری هستی مثل ما دهاتی نیستی که. هر دو خندیدند. سینی خورش‌ها را بلند کردم و در دلم گفتم خوش بحال مامان که جاری‌های خوبی دارد. یکی خواهر بزرگترش است و دیگری دوستش زنعمو شهلا. سر سفره‌ی شام کنار ننه و خاله سودابه نشسته بودم. امیر کنار عمو جمال طرف دیگر سفره بودند. طبق معمول سر به سر هم می‌گذاشتند. سر اینکه کی دیس برنج را دوباره پر کند بین خاله و زنعمو تعارف افتاد. من بدون حرف از بین آن‌ها دیس را برداشتم. بی مقدمه عمو خندید و گفت: _آ باریکلا عروس خانم... نفس در سینه‌ام حبس ماند. همه ساکت شدند. زنعمو به عمو سقلمه زد. عمو خواست درستش کند، گفت: _هان یادم رفت؛ عروس فراری و قاه قاه خندید. مات لب‌های عمو شدم. پاهایم قفل شد. حس کردم دارم آب می‌روم. نفهمیدم زنعمو چه گفت. عمو جمال با اخم جوابش داد: _ اِه تو چیکار داری؟! زنعمو با صدای بلند گفت: _هیچی عزیز دلم میگم اون سالاد رو بده. زنعمو شهلا برای ماست مالی رفتارهای ناگهانی عمو بهترین بود. هرچند این سالادمالی الانش دردی از من دوا نکرد ولی حداقل عصبانیت عمو فروکش کرد و باعت شد به شوخی نابجایش ادامه ندهد. همه در سکوتی رنج‌آور سرشان را در سفره گرم کردند. انگار که اتفاقی نیوفتاده است. یکدفعه یگانه بلند گفت: _مامان برنج به آشپزخانه رفتم. دیس را کنار قابلمه گذاشتم. یاد امید و مادرش تنم را یخ کرد. _عروس خوشکل خودمی... فکر کردی ولت می‌کنم خوشکلم... امید از فکرت خواب نداره خوشکل خانمم... نفهمیدم چند دقیقه آنجا به قابلمه خیره بودم. زنعمو آمد. بغلم کرد. _عزیزم فیروزه جون ببخشید بابت شوخی‌های عموت. عکس‌العملی نشان ندادم. بازوهایم را فشار داد. _عموت منظوری نداره فقط شوخی‌هاش این مدلیه. دلم خواست بگویم اگر اینجام برای فراموش کردن آنهاست؛ اما زبان در دهانم نچرخید. آب دهانم را قورت دادم و فقط گفتم: _اشکالی نداره زنعمو دیس برنج را پر کرد و برد. همانجا خودم را مشغول مرتب کردن آشپزخانه کردم. آرام اشک ریختم و هزار فکر از سرم گذشت. برای ظرف شستن، خاله و زنعمو آمدند. هیچکس هیچ حرفی برای گفتن نداشت. دلم سکوت و تنهایی می‌خواست. بعد از تمام شدن ظرف‌ها بیرون رفتم. عمو و ننه جان گرم حرف بودند. عمو و ننه جان گرم حرف و بچه‌ها سرگرم منچ بازی بودند. خبری از امیر نبود. آرام از اتاق به طرف ایوان خارج شدم. نفهمیدم چرا از اینکه امیر نبود حس خوبی داشتم. نیم ساعتی در هوای خنک ایوان نشستم. بوی فاش درخت‌های پرتقال حال خوشی داشت. از پله‌ها پایین رفتم. در روشنی چراغ کم سوی حیاط قدم زدم. فکر کردم که چه چیز حرف عمو اینطور ناراحتم کرد. اینکه گفت عروس؟! یا عروس فراری؟! اینها چیزی نبود که مرا ناراحت کند. تمام افراد حاضر هم دلیل آمدن من به اینجا را می‌دانستند. اما وقتی عمو گفت عروس؛ امیر را دیدم که یکدفعه به طرف عمو چرخید. یعنی خاله در این چند ماه چیزی به او نگفته بود؟ غرق افکارم بودم که صدای باز شدن در آهنی کوچه آمد. http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🔘✨سـ❤️ــلام 🕊✨روزتـــون 🔘✨پر از خیر و برکت 🕊✨امروز  پنجشنبه↶ ✧       15            تیر            1402  ه.ش ❖       17      "ذی‌الحِجّة"     1444  ه.ق ✧       6      ژوئیه یا جولای   2023  میلادی ┄┄┄┅┅❅✾❅┅┅┄┄┄ 🔘✨↯ ذڪر روز ؛ 🕊✨《 لا اله الا الله الملک الحق المبین 》 ❤️💫پـیـشـاپـیـش عــیــد سـعـیـد ❤️💫غــدیــر خــم مــبـــارکـــــ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️اگر بین من و یکی از اعضای خانواده ی همسرم مشکل و یا جر و بحث شدیدی پیش آمد، چه رفتاری داشته باشم ؟ آیا قطع ارتباط چاره ی کار است⁉️ ⬅️در میزان ارتباط با خانواده همسر (چه‌مرد ، چه‌زن) باید اعتدال را رعایت کرد. و قاعده بر دوری و دوستی است ، ولی با توجه به تمام سختی‌ها و شرایط باز هم قطع ارتباط و صله رحم نباید صورت بگیرد، منتها باید شرایط را مدیریت کنید که ارتباط، احترام، تعامل و صمیمیت بین شما و خانواده ایشان بیشتر و بهتر حفظ شود. ⬅️خانواده همسرتان را مانند خانواده خود بدانید و اگر رفتاری از آنها دیدید که ناراحتتان نمود با خود فکر کنید که آیا اگر این رفتار از سوی خانواده خود شما بود انقدر ناراحت می شدید و چه واکنشی داشتید. همانطور که خانواده شما برایتان زحمت کشیده اند، خانواده همسر شما برای ایشان زحمت کشیده‌اند، پس همان گونه که با خانواده خود رفتار می‌کنید با آنها رفتار کنید. ⬅️آنها را همانطور که هستند، بپذیرید.شما نمی‌توانید خانواده همسرتان را تغییر دهید بنابراین با آن‌ها باگذشت و مهربان باشید و در مقابل رفتارهای آنها صبوری کنید. ⬅️اگر خانواده همسرتان بی‌احترامی می‌کنند ، مقابله به مثل نکنید. ⬅️هرگز همسرتان را تشویق به قطع ارتباط با پدرومادرش نکنید و نگویید« یا من یا پدرومادرت»، بلکه از ارتباطِ‌ در‌‌حد‌ اعتدال، استقبال هم بکنید. ادامه دارد....✍ http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍 ❣در روز غدیر نعمت های الهی را بخشش کنید ...... و به برادران و خانواده ی خود به میزان جود و توان خویش بخشش نمایید . http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌱 اعمال روز عید غدیر .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🤲❤️ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ❤️🤲 ➕عید سعید غدیر خم، عید ولایت و جانشینی بر حق مولا امیرالمومنین علی علیه السلام بر همه مسلمانان جهان مبارک باد ✨ https://eitaa.com/joinchat/3658612752C778c1803ba ❣❀●•۰▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺صبحتون بهترین 🌼و خوشرنگ ترین صبح دنیا 🌺با لحظه هایی پراز خوشی 🌼 و آرزوی سلامتی برای شما 🌺روز و روزگارتون  شاد و زیبا 🌼صبح قشنگ شنبه تون بخیر http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ
. 💋👈 راههای تشنه نگه داشتن همسر ⚠️👈 1. اولین و یکی از ضروری ترین کارها اینه که ظاهر مرتب و آراسته داشته باشید شلخته و نامرتب بودن خیلی تو ذوق میزنه 💞👈 سعی کنین لباسهای متنوع و شاد بپوشید اگر بتونید هر روز یه لباس بپوشین عالیه چون مردها تنوع طلبن و لذت میبرن 💞👈 همیشه به خودتون عطر بزنین 💞👈 به مدل موهاتون تنوع بدید دیگه با وجود کانال ها و سایت های مختلف همه بلدید یه روز موی باز لخت یه روز موهای ویو شده یه روز از پشت به صورت دم اسبی یه روز خرگوشی یه روز بافت انواع شینیون های ساده و هزاران مدل دیگه که میتونید استفاده کنین 💞👈 آرایش ملایم و زیبا داشته باشید نیازی نیست غلیظ آرایش کنین فقط در حدی که صورتتون بی حال و خسته نشون نده کافیه. 💞👈 هفته ایی دو الی سه بار ماسک صورت بزارید تو پستهای بعدی حتما براتون میزارم 💞👈 سعی کنین هر روز قبل اومدن همسرتون یه دوش کوچیک بگیرید که بوی عرق یا غذا ندید. 💞👈 موقع ورود همسرتون یه لبخند رو لباتون داشته باشید تا چهره اتون زیباتر به نظر برسه http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640 ೋ💘ೋ💘ೋ