eitaa logo
دلبرکده
27.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
16 فایل
🏡💞دلبرکده یک کلبه مهربانی ست آموزش صفر تا صد برای هر چه که یک بانو، نیاز دارد💎 🌺روش های دلبری کردن ملکه از پادشاهِ خود برای داشتن یک زندگیِ سراسر عاشقانه💑 آیدی ارتباط: @admin_delbarkade 🚨تبادل، تبلیغات نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
💋 آیاااا دوست دارید😁👇 همسرتان هر روز بوسهــ💋 بارانتان کند؟ فقد کافیه این قانون رو بذاری ک موقع اومدن همسری به خونه رمز ورود و خروجتون👇 یه بوسه💏 و دوست دارم باشه🙊😍 دیگه تا آقایی میخاد بیاد خونه برین دم در وایسین با ناز و عشوه بگین رمز عبور😌 تا بوستون💋 نکنه و نگه دوستت دارم راش ندین خونه🙊😜😂 وقتی هم میخواد بره سرکار بدویین🏃‍♀دم در جلوشو بگیرین بگین رمز خروج...💋 😋 آره خلاصه قری باش😁☝️ 😜 ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلبرکده
#داستان #زاده‌ی_مهر24 #روزیتا یک دستمال سر مشکی داشتم. روی موهای طلایی و فر دارم انداختم. در آینه ن
تا پارک نزدیک هتل قدم زدیم. جواب سؤالاتم را با این کلمات داد: _نه، چیزی نیست، خوبم... روی نیمکت همیشگی کنار هم نشستیم. _نادیه خیلی دختر خوبیه. کلی با هم دوست شدیم. بیچاره تو جنگ خانواده‌اش رو از دست داده. برای کار اومده اینجا... بعد از پنج، شیش سال کلی پول به جیب زده. هاکان من می‌گم بیا بی‌خیال اروپا بشیم... _امروز پیشکار اومد سراغم... از اینکه به حرف آمد خوشحال شدم. از اینکه ماجرای دیشب را فهمیده باشد، عرق سردی روی تنم نشست. به چشمانش نگاه نکردم اما چشم از صورتش برنداشتم. _گفت ابن بروج برای ما ویزای آلمان رو جور می‌کنه... چشمانم گشاد شد: _واو چه عالی! شادی در صورت هاکان نبود: _فقط باید براش یه کار انجام بدیم. چشمانم روی زمین و هاکان دو دو زد: _خب چه کاری؟! هر چی باشه انجام می‌دیم. برجستگی گلویش پایین و بالا شد. یواشکی نگاهم کرد و صورتش را برگرداند. لب‌هایش را به داخل فشار داد. کمی طول کشید تا گفت: _یادته با مهرزاد چی کار کردی؟ فقط نگاهش کردم. _ابن بروج می‌خواد با یه شیخ پولدار همون کار رو بکنه. _خب؟ کمی به سمتم متمایل شد. دستم را گرفت: _ببین عزیزم می‌دونی که چقدر من روی تو حساسم! بین ابروهایش چروک افتاد: _وقتی هم که پیشکار این پیشنهاد رو داد، اعصابم بهم ریخت. اولش هم قبول نکردم. اما پیشکار گفت قراره یه نمایش باشه و فقط چند روز طول می‌کشه. هنوز منتظر حرف اصلی‌اش بودم. نگاهش روی مردمک چشمانم قفل شد: _روزیتا... منو می‌بخشی؟! _برای چی؟! _برای اینکه ازت می‌خوام که این کار رو انجام بدی. ابروهایم بالا رفت: _چه کاری؟! پلک روی هم گذاشت: _همون کاری که ابن بروج ازت می‌خواد... این بار من تا هتل ساکت شدم. روی تختم نشستم و از پنجره به بیرون خیره شدم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم. با صدای در اتاق، قلبم از جا کنده شد. به ساعت نگاه کردم. نیم ساعت از نیمه شب گذشته بود. نفس زنان از چشمی بیرون را دید زدم. هاکان به در ضربه زد. نفس عمیقی کشیدم و در را باز کردم. به دور و برش نگاه کرد و من را به داخل هول داد: _تا کسی نیومده بذار بیام داخل. در را پشت سرش بست: _راستش اصلاً خوابم نمی‌بره. حوصله هیچی هم ندارم. چانه‌ام را گرفت و سرم را بلند کرد: _عزیزم حالت خوبه؟! بالاخره بغضم ترکید... صبح زود بعد از رفتن هاکان، نادیه آمد: _چَشمانت چرا پف کرده دختر؟! مگر نباید برای ضیافت آماده باشی؟! خواب از سرم پرید: _تو از کجا می‌دونی؟! خنده‌ای کرد و در کمدم را باز کرد: _چه می‌گویی! اینجا هر کس آب بنوشد من آگاه می‌شم... نگاه شیطنت آمیزی به من کرد و یک ابرویش را بالا داد: _مثلاً همین دیشب تو و هاکان یواشکی پیش یکدیگر خوابیدین... بلند خندید. پیراهن حریر آبی را بیرون آورد: _ببینم برای امشب چیز به درد بخوری داری... خودم را جمع کردم: _هر دومون نگران بودیم. تا صبح خوابمون نبرد. صورتش را از پشت در کمد بیرون آورد. به گردنش تاب داد. ابروهایش را یکی یکی بالا و پایین کرد. چشمکی زد و لب‌هایش را غنچه کرد: _جون... برای توضیح ناقصی که دادم، دست و پایم را گم کردم: _ام... نه نادیه... ببین... خوشم نمیاد از این شوخیا کنی... پیراهن قرمز را دست گرفت. خودش را روی تخت انداخت. موهای بلند و لختش هوا رفت: _اوه! چقدر پاستوریزه! _من و هاکان هنوز ازدواج نکردیم. مردمک میشی چشمانش از حدقه بیرون زد. خنده بلندی سر داد: _ازدواج؟!... چقدر ساده‌ هستی دختر!... لابد منتظری که هاکان برایت سفره عروسی بیاندازد و تور بالای سرت بگیرد و با اجازه بزرگان بگویی بله... خنده امانش نداد: _لابد مراسم عقدتان هم در کنسولگری جمهوری اسلامی می‌گیرید... احساس حماقت کردم. _عجیب است که می‌خواهید به اروپا بروید اما هنوز کلتور آنجا را بلد نیستی! چند سرفه کرد: _ازدواج مال جهان سوم است. متعلق است به عقب مانده‌ها. تو هم منتظر حلقه نباش. برای خودَت زندگی کن... اخم کرد: _چه کسی گفته است ما زن‌ها تا آخر عمر باید اسیر یک مرد باشیم و آن‌ها هرکاری بخواهند می‌توانن بکنن؟! _من و هاکان عاشق همدیگه‌ایم. هیچ وقت به من خیانت نکرده... دوباره زد زیر خنده: _گفتم که خیلی ساده‌ای... بلند شد و به طرف در رفت: _عصر خواهم آمد کمکت کنم در آماده شدن برای ضیافت. قبلش یک دوش بگیر حتماً! پیراهن قرمز شب، در تنم می‌درخشید. یقه بازش را از جلو و سر شانه‌ها بالا کشیدم. نادیه جلوآمد. با دست یقه لباس را مرتب کرد: _این جوری درست است. وایِ من! چشم‌های «جاشوا» گشاد مِی‌شود با دیدنت... تصور اینکه با این لباس ظاهر شوم برایم سخت بود: _نمی‌شه حالا اینو نپوشم؟! _هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد... بشین تا شنیون و میکاپت را شروع کنم. از جلوی اتاق هاکان رد شدیم. چشمم به در بود. نادیه دستم را کشید: _بیا دختر امشب تمرکزت باید روی یک نفر دیگر باشد. اصلاً فکر کن که هاکان تو، او هست!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌨 🌼-صبح کہ مے‌شود ... -قلبم رآ از نو برآیِ کنارِ تُ تپیدن، -کوک مےکُنم ... -این یعنی خودِ خودِ زندگی ...!💖 ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 ➖ فقط محض یادآوری ... ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💝 سلام🌟 امیدوارم حالتون خوب که نه، عالی باشه 😍 بانوجان! دلیل اینکه خیلی وقتها اعصاب‌مون خورده و آرامش نداریم 🧐 👇 بخاطره اینه که فضای داخلی خونه‌مون نظم نداره و خیلی همه چی بهم ریخته است🤦🏻‍♀ باور کنید نظم بصری در زندگی‌مون خیلی مهمه ... 👈 " نظم "💯 یه وقت دیدی حالت رو به راه نیست اولین کاری که می‌کنی🙃 این باشه؛ حداقل ظاهر خونه‌تون رو مرتب کنید🏠 بعد ببین چقدر روح و روان تون آروم میشه 😊😊😊 🔔 اگه نظــم رو به زندگیت تزریق کنی خیلی از سردرگمی‌هات حــل میشه 👈 برای منظم شدن راهکارهایی ارائه دادن مثلا؛ هر چیزی را همیشه سر جای خودش بذار ... 😌 جای جورابات توی آشپزخونست؟؟؟ 😡😤😰😖😶 👈 یا وقتی از چیزی استفاده کردی فورا بذار سر جاش تا دفعه‌ی بعدی نخوای دنبالش بگردی❌ 👈 یا اینکه وسایلی که برات پر کاربردن... بذار دم دست و وسایلی که استفاده‌ای نداری جمع کن بذار تو کارتونی جایی، تا جلو چشمت خالی بشه و تمرکز بیشتر داشته باشی...🙂 @delbarkade
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥮 بمب انرژی مفید تقدیمتون 🤤❤️‍🔥 • یک لیوان شیره انگور یا هر شیره دلخواه • دو ق غ آرد سفید • یک ق غ نشاسته ذرت • دو لیوان آب • یک دوم پیمانه گردوی خرد شده • پودر نارگیل ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴دنیایی که فمنیست برای زنان ساخت شوهرم به من ربطی ندارد ! خوب یک زن اگر بخواهد طبق قواعد مادی لیبرال عمل کند و با همسرش با عطوفت و مهربانی رفتار نکند و او را از الطاف ظریف زنانه برخوردار نکند؛ چرا مرد باید او را از دستاوردهای مردانه برخوردار کند؟ ◀️وقتی لطف ، محبت و حرمت به همسر جایش را پول ، حق و حقوق من بگیرد؛ مشخصا دو جنس به هم بدبین و بدگمان و رقیب خواهند بود و تلاش خواهند کرد برتری خود را به هم اثبات کنند. خلاصه آنکه کسی از نسخه‌های اینها خیر ندید! ◀️جالبه! تا آخر ببینید ✍عالیه سادات @delbarkade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞 این متن از این یهوویاس ک خیلی میچسبه 😍👇 خوش به حال من که تو دوستش داری...😍 ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ♡ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌❥‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎ @delbarkade