🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 سلام فاطمه بانو وقتتون بخیر. تو یه موضوعی من خیلی سردرگمم و نمیدونم که کار درست چیه.میخواستم موضوع رو تو کانال قرار بدید دوستانی که تو موقعیت من بودن و تجربه داشتن کمکم کنند. من ۲۴ سالمه و ۴ ساله ازدواج کردم و دریک ساختمان با خانواده همسرم زندگی میکنم(من طبقه ۳ و اونها طبقه ۱)،تو این چهارسال همواره دخالتهایی صورت میگرفت،کم محلی و بی احترامی ها و باعث شد بارها منو همسرم شدید دعوا کنیم؛ متاسفانه خانواده همسرم افراد پرخاشگر و بی ادبی هستند و این موضوع رو آرامش و روحیه ی من تاثیر بشدت بدی گذاشته. جاریم ۳ سال زودتر از من ازدواج کرده و ۱۵ سال ازمن بزرگتره طبقه دوم ایشون بودن و پارسال بخاطر این مسائل که مطمئنا برای اونها هم پیش میومد از این خونه رفت و طاقت نیاورد.و واحدشون مستاجر اومد بقدری مادرشوهرم اذیتشون میکنه که مستاجر منو دید گفت وای به حال شما من میگم عروسش چیکار میکنه از دست این خانواده؟!فقط پنج ماهم تموم بشه ما فقط ازاینجا بریم. واحد سوم به اسم همسرم هست و خودش واحد رو ساخته.گفتم واحدمون رو بفروشیم جای دیگه بخریم قبول نکرد،منطقه ای که هستیم اصلا جالب نیست،پیشرفته نیست و من از شهر دیگه ای ازدواج کردم و اومدم اینجا. بابت دخالتهای خانواده همسرم،همسرم گاهی بهشون تذکر میداد گاهی نمیداد و اونها خیلی اهمیت نمیدادن و به کارهاشون ادامه میدادند تاجاییکه باز ما دعوامون شد و اینبار بهشون تذکر دادم که دخالت نکنید و باعث میشید ما دعوامون بشه این حرفو که گفتم خواهرهمسرم به حالت حمله اومد خونم،روی قرآن کوبید و پیش همسرم پدر و مادرم رو نفرین کرد😭😭 و من هم گفتم فقط گمشو بیرون(با وجود اینکه اون فحاشی کرده بود)باعث شد خانواده همسرم بشدت رفتار بد و بی احترامی بامن داشته باشن 🤷طوریکه همسرم هم متوجه شد و طرفدار من بود.(این موضوعات برام خیلی غیرقابل باوره من تو خانواده ای بزرگ شدم که بشدت بهمدیگه و به دیگران عشق و احترام قائل میشن و من بخاطر رفتار خانواده همسرم همیشه شرمسارم) الان من و همسرم فقط ماهی یکبار میریم خونشون؛ در حد نیمساعت.و میونه ی من و همسرم مثل عسل شیرین شده. من قصد بارداری دارم و میدونم بچه بیاد دردسرها و اختلافات با خانواده همسر هزاران برابر خواهد شد که رو روابط منو همسرم بشدت تاثیر بدی میذاره،خونه ی ما هفتاد متر هست و اگر بخوایم نقل مکان کنیم به یه محل خوب و پیشرفته با پول رهن خونمون میتونیم بریم یه خونه ی ۴۰ متری(خونه ی کوچیک برام مشکلی نداره) من تاحالا نه خودم نه اطرافیانم مستاجر نبودیم و من نمیدونم چطور هست؛ دوستان بنظرتون می ارزه که من اینکارو بکنم؟خواهش میکنم کمک کنید 💕@delbarongi💕

درجواب دوستمون میخام از تجربیاتم بگم🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 .

🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 سلام عزیزم خوبی میخواستم در جواب این خانم از تجربیات زندگیم بگم سلام عزیزم .من خانمی ۲۱ ساله هستم که ۹ماهه ازدواج کردم ۷سال نوه ی عمه پدرم به هردری زد ک بامن ازدواج کنه و خانوادش سخت مخالف ازدواج بامن بودن نمیخواستن ازدواج فامیلی داشته باشن توی این ۷ سال ابروم پیش همسایه و فامیل رفت چون از لحاظ استایلو چهره هیچ مشکلی نداشتم و خیلیم سرتر بودم از خانواده شوهرم خلاصه با جر وبحث هزارتا بی احترامی و مخالفت خانواده ها عقد کردیم روز عقد دعوا راه افتاد خانواده ی همسرم از بزرگ تا کوچیک گرفته یک نفرم بهم تبریک نگفت و هدیه ای بهم ندادن شوهرم با قرضو قوله عقد کنونو راه انداخت ۳ماه بعد ازدواج کردم راضی نبودم ب عروسی گرفتن پدرشوهرم بخاطر اینک اذیتم کنه ی جشن کوچیک گرفت ک ۱۵تومنم هزینه ی عروسیمون نشد گفت لباس عروسو لباس دامادیو ارایشگاه و این چیزا همه پاخودتون بمن چ شوهرمم باز قرض کرد تا عروسی روبراه شد شب عروسی فیلمبردارو نذاشتن ازمون فیلم و عکس بگیره تا عکس یادگاری نداشته باشیم حتی دعوای خودمو شوهرمو شب عروسی انداختن اخرشبم ک رفتم خونم ی نفر بهم تبریک نگفت تمام شاباشامونو پدرشوهرم برد این عروسیو فقط بخاطر این گرفت ک شاباشامونو ببره تمام فامیلم چون میدونستن وضعمون خوب نیست شاباش زیاد دادن اخرشم هیچی بمنو شوهرم نرسید عروسیمون ک تموم شد خانواده شوهرم تا فامیل خودم هیچکس دعوتمون نکرد از اون روز تا الانم خانواده ی شوهرم نمیان پیشم هرروزم کاری میکنن ک خون تو جیگرم کنن شوهرمم ب ظاهر سکوت کرده ولی زمانیک ی ذره باهاش حرف میزنن انتظار داره من غرورمو بشکنم برم سراغشون ...عزیزم خیلی سخته تنهایی.چهل روز عاشقی میکنی چهل سال پشیمون میشی خانواده شوهرم انگار پسرشون مرده وضع مالیمون ضعیفه به هیچی نمیرسیم تو این اشتباهو نکن بزار بخت خوبی سراغت بیاد اونوقت ازدواج کن بحث عاشقیو ازدواج جداست باعقلت تصمیم بگیر من الان ضربه روحی خوردم خیلی اذیت شدم دیگ نمیکشم اصن از زندگیم راضی نیستم اگه مث بقیه دختر خانما میزاشتم بزرگترا تصمیم بگیرنو شوهرمو با عقلم انتخاب میکردم الان انقد توی زندگیم ضربه نمیخوردم چون وقتی باعاشقی ازدواج کنی شوهرت انتظار داره هیچی ازش نخوای حتی حاضر نیست سوپرایزت کنه تا دلت خوش بشه و خیلی چیزای دیگ خانوادت خیلی دوست دارن ک مخالفت میکنن اینو بعدن میفهمی ک خانواده فقط خیرتو میخوان امیدوارم تصمیم عاقلانه ای بگیری 💕@delbarongi💕

میخام از زندگیم بگم🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 .

🍃🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 سلام فاطمه بانو و اعضای محترم منم مدتیه که متن ها رو میخونم ولی امروز میخوام از زندگیم بگم من دوساله ازدواج کردم،توی دوران عقد دعوا و سرو صدا زیاد داشتیم چون هر دومون بچه بودیم ولی از وقتی اومدیم خونه خیلی اوضاع بهتر شده من دانشجوی یه شهر دیگه ام و مجبورم اونجا تحصیل کنم و دو هفته یا سه هفته یکبار به خونه خودم میام..خدارو شکر شوهرم همسر چشم و دل پاک،مهربون،آروم و سر به زیر هستند ولی مشکلی که هست اینه که ایشون زیاد نمی‌ذارن من با فامیلامون رقت و آمد کنم...از وقتی ازدواج کردم خییلی کم و خیییلی جاهای کم میذاره برم البته این فقط درمورد ارتباط با خانواده مادرم و پدرمه اما در مورد خونواده خودش،یا رفت و آمدهای خودم به تنهایی کاملا آزاد هستم و اصلا گیر نمیده ینی ایشون خودشون زیاد اهل جمع و مهمونی نیستن بخاطر همین میگه منم نباید برم... چیکا میتونم بکنم که اوضاع بهتر بشه؟ 💕@delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃🌸🍃🌸🍃 دلبررررررانه ها🌹😍 .

سلام خدمت فاطمه بانووممنون ازکانال خوبتون 🙏 من مادرحدودا هفتادساله دارم که ازنظرجسمی مشکلی نداره🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 هردکتری هم که گفتن بردیم همشون هم اتفاق نظرداشتن که مشکلش جسمی نیست وچندساله که دارومصرف هم میکنه ولی نمیدونم چکارکنم من باهاشون زندگی میکنم طبقه بالاخانه اشون که تنهانباشن ولی یه مدتی هست واقعااا بریدم دوست ندارم بهش حرفی بزنم که پشیمون بشم ازحرفم .اگریساعتی برم پیشش یابیادباهم یه چایی بخوریم حرفی براگفتن نداره بجز این که ازبیماری هاش بگه از سرش شروع میکنه وگردن وچشمش تامعده وکمروپاهاش....🥺🥺جدیدن فقط گوش میکنم هیچی نمیگم بهش چون هرچی بگم دلیل هاخودش رومیاره وفایده نداره. میخواستم ببینم کسی ازدوستان بوده که این مشکل روداشته باشه اگربتونیدراهنماییم کنیدنمیدونم چکارکنم احساس میکنم صبرم داره تموم میشه الان نزدیک ده سال هستش باهاشون زندگی میکنم بااین که خونه مجزاهم دارم ولی دلم نمیادتنهاشون بزارم پدرم هم خداروشکردرقیدحیات هستن ومشکلی ندارن .فقط مشکل مااین روحیه مادرم هستش شایدباورتون نشه که مادرم نه دوست داره مسافرت بره نه جایی فقط خونه خواهربرادرام میادبادعوتشون .وگرنه تاحیاط خونه هم نمیره تاکاری پیش نیادبراش. ببخشیدطولانی شد ممنون میشم دوستان راه حلی اگردارن بفرستن 🙏🙏🌹🌹 💕@delbarongi💕

سلام ماه بانو جان خوبید ممنون از کانال خوبتون من یه مشکل داشتم مشکل که چه عرض کنم درد ودل هفته پیش همسرم پدرومادر من و فرستاد مشهد 🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 ما اهل ارومیه هستیم همه خرج ومخارج و همسرم دادم ولی دوروز پیش که از مشهد برگشتن ما خونه پدرم بودیم مادرم اینا از مشهد برگشتن وقتی سوغاتی هارو آوردن باز کردن برا همه سوغاتی آوردن برای خواهر چادر انگشتر بلوز نیم ست نمیگم طلا بدلی بود ولی خلاصه برا برادرم پیرهن انگشتر مادرم برا خودش هم از نیم ست ها گرفته البته برا بچه های منم هم کادو آورده بود ولی برامن فقط یدونه روسری یعنی من و بازندایی یکی کرده الان همسرم هم ناراحت میگه چطور مارفتیم مشهد برامادرچادر و خواهرت ساعت برا پدرم سوغاتی برا برادرم هرچند کوچیک ولی آوردیم مادوماه پیش رفته بودیم الان همسرم ناراحته میگه چطور برا خودشو خواهرت خریده نیم ست ولی براتوحتی یه انگشترم نیاورده یکم وقتی اونارو میبینه دوروز یکم دلگیره منم میبینم حق با همسرم نمیدونم چی بگه 😔😔اگه میشه بزارین کانال 💕@delbarongi💕

اولین روزی که دیدمت🍃🍃🍃🍃🌹🍃🌹🍃 .