💕دلبرونگی💕
#سوال_اعضا 👇🏻👇🏻 سلام وقتتون بخیر...... خصوصیات همسرم رو میخام بگم خسیس بودن ایشون بسیار منو اذیت
#پاسخ_اعضا 👇🏻👇🏻
باسلام ،در مورد خانمی که گفتن همسر خسیسی دارن که جلو عروس آبروشونو میبرن برای غذا
عزیزم شما وپسرتون همسرتونو خوب میشناسید وچند ساله که همینجوری باهاش زندگی کردید یا باید از اول فکری میکردید مثلا خودتون شاغل میشدید ،یا اینکه تا الان ساختید دیگه عوض کردن ایشون کار خیلی سختیه ،به نظر من با پسرتون هماهنگ باشید چون پسرتون اخلاق پدرشو خوب میشناسه که برای شام وناهار کمتر بیان بیشتر برای شب نشینی بیان ،و اگر میتونن هر دفعه که میان خونه شما با خودشون میوه یا تنقلات بیارن که اینجوری همسر شما شاید کمی به خودش بیاد ،واگه هم متوجه نشد حداقل زندگی شما رو زهر نکنه ،شما هم میتونید بعد مثلا چند بار که پسرتون با دست پر برای شب نشینی اومد به همسرتون بگید وقتشه که اونا رو برای یه شام مفصل دعوت کنید اگه همسرتون راضی شد این کار رو بکنید وگرنه خودتونو خسته نکنید ،این همه سال با اخلاق همسرتون ساختید الان به خاطر دیگرون باید عذاب بکشید،تازه بعد چند وقت حتما عروستون هم پی به اخلاق همسر شما میبره ومیفهمه ایشون خسیس هستن ،ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه ،پس زیاد خودتونو درگیر ماجرا نکنید
موفق باشید
💕 @Delbarongi 💕
#حس_خوب_اعضا🌱
صبح ها دلم را با عطر چای و طراوت نسیم مهمان میکنم
و او را به چشم هایم نگریستن به درختها را از پشت پنجره عادت میدهم
که صبح ها باید به آسمان نگریست
و غرق آبی یا خاکستری های بی انتها شد
صبح ها دلم را خوش میکنم، به هزار بهانه ی زیستن..!؟
و به همجواری جانانه با نور و باید قوی بمانم و امیدوار و عاشق
و باید زندگی را در آغوش بفشارم و
و یاس ها را از در و دیوار بتکانم *
و باید امروز دنبال بهانه ی تازه ی لبخند هایم بگردم
و باید امروز به روز های خوب فردا فکر کنم ؟
و باید امروزم را زیباتر از دیروز های گذشته بسازم ؟
و امروز چه روز فوق العاده ایست..!؟
آدینه بخیر بانو جان
💕 @Delbarongi 💕
#چالش_خواستگاری
#شما_فرستادین 👇🏻
✅ سلام در جواب خواستگاری عجیب باید بگم من یه روز ظهر از سرکار اومدم خونه و بعد ناهار و نماز خوابیدم خیلی خسته بودم ، مامانم گفت من میرم بیرون تازه خوابم عمیق شده بود که دیدم زنگ میزنند بزور با کلی خستگی خودم از رختخواب کندم عین گیج ها آیفون جواب دادم گفت منم ، نشناختم در باز نکردم رفتم از حیاط در باز کردم دیدم دوتا خانم هستند میگن مامانت هست گفتم نه اگر کار واجب دارید زنگ بزنم بیاد بزور اومدن تو حیاط ، در آخر گفتن مامانت تو خونه دختر مجرد داره گفتم بله خودمم ( در نظر بگیرید من شدیدا" خواب آلو ، چشمام باز نمیشه ، به زور ایستادم ، خلاصه ژولیده ) به هم نگاه کردند گفتن نه ، نههههههه ، در رفتن 😄😄
من همچنان مجرد 😭😭
یه بارم یکی از همسایه ها که باهاش سلام و علیک داشتم و گاهی میومد خونه ما اومد تو حیاط نشست خودش ازم خواستگاری کرد خودشم جواب منفی داد چقدرم از پسرش تعریف کرد جواب منفیش به این علت بود که من تحصیل کرده و شاغل بودم و پسرش زیر دیپلم و بیکار 😀😀😀
یکی دیگه بگم الان یادم اومد 😃😃
من معلم هستم یه روز رفتم اداره تو حیاط رفتم آبخوری آب بخورم یه آقایی اومد گفت خانم شما همکار هستید گفتم بله گفت مجردید گفتم چطور مگه ، گفت میتونیم بیشتر آشنا بشیم من از شما خوشم اومده گفتم نه افتاده بود دنبالم تو حیاط میگفت حالا شما شماره بدید خودشم سنش خیلی بیشتر از من بود شاید ۲۰ سال تفاوت سنی ، به زور رد کردم 😊😊
💕 @Delbarongi 💕
#خانومی_دقت_کن
خانوم ها دقت کردید دارید حرف میزنید.
یه دفعه شوهرتون میپره وسط حرفتون و شروع به راهکار دادن میکنه و راهکارش به مزاجتون خوش نمیاد😐
اینجور مواقع دیالوگ مناسب میتونه چی باشه
❌این جوری نگید😕:«تو اصلا میزاری من حرف بزنم،هر وقت اومدم یه چیزی بگم میپری وسط حرفم،اخلاقته ،ذاتته
کاریت نمیشه کرد😕»
✅اینجوری بگیم😍:«عزیزم راهکاری خوبیه اما بزار منم یه نکته ی جا مونده ای به حرفام اضافه کنم و یا بگید خیلی خوب و عالیه ولی ....»
گاهی با عوض کردن نوع ادبیات و اضافه کردن چاشنی های مهربونی تو صحبت ها هم حرفتون پیش میره و هم عزیز شوهرتون میشید
اگر زندگیتونو دوست دارید حتما امتحان کنید
💕 @Delbarongi 💕
#چالش_خواستگاری
شما فرستادین👇🏻👇🏻
سلام امیدوارم دیر نرسیده باشم آخرای اسفند پارسال نزدیک ظهر بود دیدم در میزنند به دخترم گفتم دروبازکن رفت بازکردگفت مامان با تو کار دارند رفتم تو بعد سلام واحولپرسی گفت میخوام ببینم خواهرت دخترشو شوهر میده منم گفتم نه گفت آره مامانتم گفت منم گفتم اون شوهر نمیده آدرس اون دخترت روبده حالا این نوه ات نشد اون یکی که من خنده ام گرفته بود انگار اومده بود لباس 👗 بخره خلاصه گفتم نه شوهرش نمیدم البته ازحق نگذریم پسر استاد دانشگاه بود وساکن تهران ولی دختر من قصد ازدواج نداشت 😂😂😂
💕💕💕💕💕
سلام ..به به چالشی قشنگی ...خب بریم؟ سر اصل مطلب والا جریان خواستگاری من که خیلی جالب بود این بود که خانواده شوهرم آمدن خواستگاری ما با هم صحبت کردیم بعد که رفتیم توی پذیرایی دیدیم برادر آقای داماد گفتن ما یه اتاق خالی می خواهیم باهم مشورت کنیم..ما🧐🧐🧐اگه می خواستید مشورت کنید چرا اینجا...خلاصه رفتن اتاق بعد نیم ساعت آمدن گفتن منتظر جواب هستیم 🙂🙂..تازه جالبتر این که شوهر همیشه می گه ما ما یه هفته قبل جواب مثبت از مادر بزرگ گرفته بودیم ...اخه آقای عزیز اگه اوکی گرفته بودی چرا آمدی خونه ما مشورت 😁😁😅
💕 @Delbarongi 💕
#زوجین_بدانند
"زن ذلیل؟!!! نه جانـم بگـو؛ زن عـزيـز...!"
گفت: «فلانی خیلی زن ذلیله!» گفتم: «از کجا فهمیدی؟!!!» گفت: «خانمش به خانم من گفته که فلانی توی کارهای خونه کمک میکنه!»
گفتم: «چه اشکالی داره؟!» گفت: «مرد خلق شده واسه اینکه آچار بگیره دستش بره زیر تریلی، نه اینکه توی خونه ظرف بشوره و سبزی پاک کنه!»
گفتم: «این چیزی که تو میگی نشونه مرد بودن نیست و اون کارهاییام که فلانی توی خونه انجام میده نشونه زن ذلیل بودن نیست!»
گفت: «علّامه دهر! تو بگو به کی میگن زن ذلیل؟!» گفتم: «زن ذلیل به کسی میگن که زنش رو خوار و ذلیل کنه...!»
گفت: «اِاِاِ نه بابا! ما تا دیروز فکر میکردیم زن ذلیل به آدم بدبختی میگن که ذلیلِ زنش باشه!»
گفتم: «کسی که توی کارهای خونه به زنش کمک می کنه، ذلیلِ زنش نیست، زنش براش عزیزه...»
✅پرچم خانوما بالا😍😍😍😍
💕 @Delbarongi 💕
#سوال_اعضا 👇🏻👇🏻
سلام بانو جان...... خانمی هستم ۳۰و شوهرم ۳۱ سه سال و نیم هست که عقد کردیم اوایل عقد شوهرم بیکار بود و درگیر پیدا کردن کار الان ۱/۵ سال هست تو یه شرکت کار میکنه با حقوق متوسط و من به ایشون میگم که عقد بسه باید بریم سر خونه زندگی ایشون میگن شما هم باید شاغل بشی تا باهم زندگیمون را بسازیم و شرط واسه رفتن سر خونه زندگی اینه که من بایدحتما در امد داشته باشم
و خیلی فشار روی من میارن و بماند که چقدر سرکوفت و غر و زهر کردن زندگی را برای من. بنده توی یه دهات زندگیمیکنم و متاسفانه کار نیست که برم. اگرم بخوام برم باید کلی کرایه بدم.بهش میگم بریم داخل یه شهر تا من برم سرکار میگه نه از الان باید خودتو آماده کنی بری سرکار. میگن نصف مسئولیت زندگی پای تو هست و باید پا به پای من کارکنی. ایشون شخصیتی کمال گرا دارن و فردی فوق العاده باهوش مدام استرس داره و میگه وضعیت کارممشخص نیست مدام از بدبختی و بیچارگی میگه و هر وقت با ایشون هستم فقط حرص میخورم و احساس میکنممسئولیت پذیر نیست.و ترس دارم از زیر یک سقف رفتن با ایشون.البته ناگفتهنماند ویژگی های خوبی هم داره مهربون و خیلی دوست داره بندهپیشرفتکنم
حالامن اصلا با سرکار رفتن مشکلی ندارم فقط میگم از اینجا بریمتا برم سرکار. و منبخاطرحال بدممجبور شدم به خانوادمبگم و پدر و برادرم میگن طلاق بگیر زندگی با چنین فردی فایده نداره و اگرم بری بر میگردی.
و چند ماهی هست که کشمکش بین ایشون و من و خانوادم ایجاد شده. و واقعا نمیدونم باید چکارکنم از طرفی دوستش دارم و وابسته اش هستم و از طرف دیگه هم میترسم از اینکهمسئولیت پذیر نیست و اینکه آیا فایده داره من با ایشون برم سر خونه زندگی.؟ و بنده باکره هستم. خواهش میکنمکمکم کنید از این دو راهی بیام بیرون.😔
💕 @Delbarongi 💕
#تجربه_اعضا 👇🏻👇🏻
#ایده
بیستمین سالگرد ازدواجمون بود .هیچ وقت به غیر از سال اول سالگرد نگرفته بودیم .با متنهای توی گروهها تصمیم گرفتم کار غیر منتظره انجام بدم .
رفتم کیک سفارش دادم وبافشفشه به یک کافی شاپ سپردم .پیراهن وشلوار خریدم ویواشکی با خودم بردم .بعد به همسرم گفتم بیا امروز بیا دونفری بریم بیرون با لباس مهمونی .همسرم می خندید میگفت می خوای کجا بری ؟؟
گفتم امروز حرفمو گوش کن بعد باهم از اون خیابون که کافی ساپ داشت رد شدیم .گفتم میای بریم داخل .آخه تاحالا اصلا باهم نرفته بودیم کافی شاپ .از قبل جای دنجی رزرو کرده بودم دسته گل هم داده بودم .خلاصه شوهرم سفارش قهوه منم بستنی .همین که فشفشه را روشن کرد اون آقا همسرم گفت تولد یه نفره منم میخندیدم وکیک بعدش کادو بعدش آخرسر دسته گل کلی شوهرم خوسحال شد تاحالا اصلا قیافشو اینطوری ندیده بودم .😊😊😊😊😊😊😊😊
💕 @Delbarongi 💕
#چالش_خواستگاری
سلام عزیزم ممنون از مطالب مفیدت🌹
ما توی روستامون محرما خیلی شلوغ میشد .منم همیشه هیات میرفتم .یه پسره بود هروقت میدیدمش از قیافش چندشم میشد.این بماند...
پسرخاله بابام یه پسر داشت که منو واسش پسندیده بودن و به بابام اصرار که ما میخایم بیایم منم کلا نسبت به ازدواج مقاومت داشتم هرکاری کردم بابام راهشون نده فایده نداشت میگفت چون فامیله حرف مفت زنه نمیشه راه نداد بذار بیان فوقش بگو نمیخام.
خلاصه که وقتی اومدن تا زنگ ایفون رو زدن من از توی تصویرش دیدم همون پسرچندشس...
حالا منم قد و لجبازکه هستم هیچ وقتیم از کسی بدم بیاد نمیتونم ریا کنم خوشرو باشم قشنگ اخمام رفت تو هم.
منم لج کردم به مامانم گفتم نه من میام بیرون نه این بیاد پیش من برا صحبت.استقبال که اصلا نرفتم ،چایی نبردم،از تو اتاقم بیرون نیومدم.اونا اصرار کردن پسره ما میخاد صحبت کنه بزور پسرو فرستادن تو اتاق منم از قبل گفتم بیاد ولی من حرف نمیزنم.
پسره اومد با خاهرش همه حرفاشونو زدن دریغ از یه اوهوم از طرف من.بعد بمن گفتن ما میریم بیرون تو تا یک ربع دیگه بما جواب بده.
اخه ادم میره لباس هم بخره دو ساعت میکشه تا فکر کنه اینام تا سه ساعت نشستن اصرار که جواب بده که ما نریم خونمون فردا مستقیم بریم ازمایش و عقد که پسره مجبور نشه دو سه بار از تهران بیاد قم(عنکبوت دراز چارچنگولی)
اخرش مادرم گفت تا فردا بهتون خبر میدیم اونام گفتن نه دیره ،موقع اذان صبح میزنگم جواب میگیرم.وقتی جواب رد شنیدن به مادرم گفتن به کسی نگید ما اومدیم خاستگاری تو روستا پر میشه .درست سه روز بعد که ما رفتیم روستامون دیدم اشناها بما چپ نگا میکنن.بعد از پرس و جو فهمیدیم اینا رفتن به همه گفتن که ما دخترو نامزد کردیم ولی بعدش بهم زدیم مثلا میخاستن بگن دختر ایراد داشت. و برامون حرف درست کردن خیلی خانواده..... بودن.الان ده سال از اون موقع میگذره پسره یه دختر از روستامون گرفت که دختره دورش زد و کل روستا فهمیدن ولی اونا واسه ابروشون طلاقش ندادن.اخرش پسره با همدستی زنش فیلم بازی کردن که مثلا زنه مهریه میخاد باباش مجبور بشه زمین بفروشه که با این کارا باباشونو سکته دادن.وتا الان هم خدا شاهده هروقت خواهرش تو مسجد یا جایی منو میبینه قشنگ مسیرشو کج میکنه میاد تو پهلوی من میکوبه و میره
💕 @Delbarongi 💕
💕دلبرونگی💕
#سوال_اعضا 👇🏻👇🏻 سلام بانو جان...... خانمی هستم ۳۰و شوهرم ۳۱ سه سال و نیم هست که عقد کردیم اوایل
#پاسخ_اعضا 👇🏻👇🏻👇🏻
سلام فاطمه بانو جان..... ممنون کانال قشنگتون🌹
خدمت خواهر عزیزی که گفتن 3 سال و نیم عقد هستن و همسرشون اصرار دارن که ایشون هم شاغل بشن بعد برن سر خونه و زندگیشون خواهر عزیزم دوران نامزدی و عقد دوران شناخت وقتی همسرتون الان اینقدر راحت دارن برای شما شرط تعیین می کنن که باید شاغل بشید در حالی که شرعا و قانونا از لحظه ی عقد نفقه ی شما به گردنش هست و باید هزینه های زندگی شما رو تقبل کنه چطوری می خواهید باهاش وارد زندگی بشید؟چرا فکر می کنید ممکن رفتارشون یا طرز فکرشون تغییر کنه ؟حق با خانواده ی شماست بهتر همین الان به این رابطه خاتمه بدین تا فردا گرفتار مشکلات بیشتری نشدین. وقتی یه نفر کسی رو دوست داشته باشه همه ی تلاشش رو برای رسیدن به اون آدم انجام میده و همه ی موانع رو از سر راه بر می داره نه اینکه خودش مانع تراشی کنه .3 سال و نیم زمان کمی نیست برای سر و سامان دادن به زندگی اگر تا الان تلاشی نکردن مطمئن باشید از این به بعد هم نخواهند کرد ودر نهایت این شما هستین که مجبور میشید به خواسته های ایشون تن بدید و قطعا در این زندگی خوشحال نخواهید و حال دلتون خوب نخواهد بود یه فرصت کوتاه بهشون بدید و اگر در این مدت مقدمات ازدواج رو فراهم نکرد به دور از هر گونه احساسات یه تصمیم عاقلانه برای آیندتون بگیرید و راهتون رو ازهم جدا کنید تا در آینده دچار افسوس و پشیمانی نشید.براتون آرزوی بهترین اتفاق ها رو دارم
💕 @Delbarongi 💕