┄═﷽═┄ یاد مرگ،طناب های خیمه(زندگی)دنیا را باز می‌کند وآن را به آخرت پیوند می دهد و هر کس با چنین توصیفی به یاد مرگ باشد لحظه ای نزول رحمت بر او قطع نمی شود وکسی که مرگ و بیچارگی وشدت عجز خود وطولانی بودن اقامتش در قبر وسر گردانی اش در قیامت او را بیدار نکند ،هیچ خیری در او نیست.و مرگ وقبر اولین منزل آخرت وآخرین منزل از منازل دنیاست. 📚المطالب السلوکیه

🍃🌸🍃 آرامش شبها را مدیون شهداییم ❣️ نماز شب امشب به نیابت از شهید عزیز🦋 محمود کاوه✨🌹 #امام_زمان #سرباز_مهدی

🌷 مصداقی از الْعَافُونَ‏ عَنِ النَّاسِ بِلَا حِسَاب‏ اِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مَنْ كَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ فَلْيَدْخُلِ الْجَنَّةَ فَيُقَالُ مَنْ هُمْ فَيُقَالُ ‏ الْعَافُونَ‏ عَنِ النَّاسِ بِلَا حِسَاب‏ شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار - نجف، چاپ: اول، بى تا.؛ ص117 رزمنده ای تعریف می کرد که یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه کم مانده بود سکته کنم؛ سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد. با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند . چون خودم را بی تقصیر می دانستم، آماده شدم که اگر حرفی چیزی گفت، جوابش را بدهم. کاملاً خلاف انتظارم عمل کرد؛ یک دستمال از جیبش در آورد، گذاشت روی زخم سرش و بعد از سالن بیرون رفت این برخورد از صد تا توگوشی برایم سخت تر بود . دنبالش دویدم. در حالی که دلم می سوخت، با ناراحتی گفتم: آخه یه حرفی بزن، چیزی بگو، همانطور که می خندید گفت: مگه چی شده؟ گفتم: 💎من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده. همان طور که خون ها را پاک می کرد، گفت: این جا کردستانه، از این خون ها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست. چنان مرا شیفته خودش کرد که بعدها اگر می گفت بمیر، میمردم. ( یادگاران کتاب شهید کاوه،کورش علیانی)

❣️بودنت برای من... شد زندگی شده دلیل شده عشق شده امید شده لبخند قربون هر لحظه بودنت بشم همه کسم مهدی عج 🥰 ‌ 💫شبتون بخیر پدرم ؛عشقم ؛امیدم مهدی عج ❤️ #امام_زمان #سرباز_مهدی