⭕️ شاید باور نکنی!
یکبار فاطمه به من گفت؛
بـاور نکردم!
اما حالا ایمان دارم... ❤️
ایمان دارم که فرق میکند؛
ایمان دارم تاثیر دارد؛
دین آدمها روی مسئولیتپذیریشان
فاطمه گفت وارد مطب دکتر که میشوم🏥 چشمم به پشت در اتاقش که میافتد👀 چادر مشکیاش را که روی چوب لباسی میبینم؛
آرام میشوم...
فاطمه گفت هر دکتری که بروم اول پشت در اتاق دنبال چادرمشکی اش میگردم که دلم آرام بشود
باور نکردم که میتواند چادرمشکی این اطمینان را به من بدهد ❤️
اما حسش کردم
با تمام وجود...💓
هر بار که دکتری با بسم الله شروع به کار کرد دلم آرام شد؛ فهمیدم اگر سوگندنامهی روز دکترشدنش به وظیفهشناسیاش کمک نکند، دین داریاش به او کمک میکند که تمام سعیاش را بکند که اشتباه نکند! 💉
هر بار وارد مطب دکتری شدم چشم به چوب لباسیاش دوختم و دنبال چادر مشکیاش گشتم که بدانم قرار است سلامتیام را به دست چه کسی بسپارم؟؟🌡
فرقی نمی کند که بخندید! یا مثال نقض بیاورید که محکوم بشوم...🙂
چون میدانم باورش سخت است.
خود من هم آن روز به این حرف فاطمه از ته دل خندیدم. 😂
اسمش را شانس بگذارید یا اتفاق، فرقی نمیکند!
من ایمان آوردم که دینداری آدمها به وظیفهشناسیشان کمک میکند حتی بیشتر از سوگندنامهی روز فارغ التحصیلی! 📰🎖
اگر همه هم به دنبال لوح تقدیر قاب شده روی دیوار بگردند من هنوز وارد مطب که می شوم به چوب لباسی خیره می شوم و گوش هایم را به صدای بسم الله می سپارم!
نویسنده ریحانه
🌐خاطرات چادرمشکی
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
از دلداده ی روسیاه
به
صاحبدل کریم
روسیاهم و اسیر گناه ، از من جسارت و پرده دری، از تو سخاوت و پرده پوشی .
چشم دلم را به روی تو یگانه عاشق بسته و از تو ،گسسته به زرق و برق دنیا
دلبسته ام.
کی خسته می شوم ازین بی حیائی ؟
کی زنجیر پاره می کنم به سوی
خانه ی دوست؟؟؟
نازنین بی چشمداشت
زنجیری سرای خود کن مرا .
برده ام ،بنده ام کن .در حجابم بی حجابم کن و بصیرت بندگی عطا.
عزیزا
عریانم کن از غیر.
لختی مرا وامگذار به خود که حقیرم و تنها تو هستی که پناه این اسیر گناهی.
همه ایام از آن توست و درهای رحمتت همه گاه گشوده .
رهایم کن از این همه تعلق.
خالق من
دریاب این بنده ی پشیمانت را.
پروا می کنم پر پرواز دوباره می خواهم و پیمان تازه می بندم تا عبد باشم و نه عصیانگر و جسور و طغیانگر.
خالق مهربانم
توبه ام را بپذیر و بر من ببخش آنچه از سر نادانی و غرور جفا کردم.
دلنوشته ی اختصاصی کانال دلدادگی💙
دلدادگی💙
@deldadegi
اگر سر سوزنی به خون شهدا پایبندید و اگر نه در ادعا که در عمل خود را انقلابی و مدیون شهدا می دانید از تلگرام و اجزایش مانند هاتگرام و تلگرام طلایی و موبوگرام و... خارج شوید.
کاری نکنیم که فردای قیامت بیش از این شرمنده شهدا باشیم.
مائی که لاف پیروی از ولایت و ارزشها می زنیم در این امتحان بی مقدار تا به حال مردود شدیم ...
وای به روزی که مولا و صاحبمون مهدی فاطمه ظهور کنند و از ما مدعیان دروغین و تهی از باور ،ترک امری را بخواهند 😔😔😔
بیاییم یک بار هم شده ثابت کنیم ما مثل شیخ کلیدساز و دولتش وطن فروش و دشمن ایران و ایرانی نیستیم.
اگر به واقع منتقد و انقلابی هستیم و ترسی از بیان حق نداریم باید که در چهارچوب نظام و انقلاب قرار بگیریم و اقتدا کنیم به اربابمان سیدالشهدا و در پیامرسانهای داخلی سبب رسوایی دینفروشان و خائنین به وطن شویم.
تلگرام ابزار دشمن است در زمین دشمن بازی نکنیم.
اختصاصی کانال دلدادگی💙
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
#پاره_هاى_دل ....
#اذان_بى_وقت!
🌷آخرین روزهای سال ٧٢ بود. بچه های تفحص همه به دنبال پیکرهای مطهر شهدا بودند. مدتی بود كه در منطقه خیبر(طلائیه) به عنوان خادم الشهدا انتخاب شدیم. با دل و جان به دنبال پاره های دل این ملت بودیم.
🌷قبل از وارد شدن به منطقه، تابلویی نظرمان را جلب کرد: با وضو وارد شوید این خاک آغشته به خون شهیدان است. این جمله کلی حرف داشت. همه ایستادیم نزدیک ظهر بود. بچه ها با آب کمی که همراهشان بود وضو گرفتند ناگهان....
🌷ناگهان، صدای اذان، آن هم به صورت دسته جمعی به گوشمان رسید! به ساعت نگاه کردم، وقت اذان نبود! همه این صدا را می شنیدند. هر لحظه بر تعجب ما افزوده مى و دسته جمعی وجود دارد !!!
🌷نوای اذان بسیار زیبا و دلنشين بود. این صدا از ميان نیزارها می آمد. با بچه ها به سوی نیزارها حرکت کردیم. این منطقه قبلاً محل عبور قایق ها بود. هر چه جلوتر مى رفتيم، صدا زیباتر مى شد. اما هر چه گشتیم، اثری از مؤذنين نبود! محدوده صدا مشخص بود، لذا به همان سمت رفتیم. در میان نیزارها قایقی را دیدیم، قایق را به سختی از لا به لای نی ها بیرون
🌷آنچه می دیدیم بسیار عجیب و باور نكردنى بود. ما مؤذنين ناآشنا [را] پیدا کردیم! درون ث. پيكر مطهر ١٣ شهید داخل قایق بود. آنها را یکی یکی خارج کردیم. عجیب تر اینکه همه آنها شهداى گمنام بودند.
راوى: شهید علیرضا غلامی مسئول تفحصِ
لشگر امام حسین (ع)
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
https://eitaa.com/deldadegi
مبلغ اسلامی بود .
در یکی از مراکز اسلامی لندن.عمرش را گذاشته بود روی این کار.
تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می
پردازد . راننده بقیه پول را که برمی گرداند 20 سنت اضافه تر می دهد .
می گفت : چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را
برگردانم یا نه !
آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این
را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم
پرسیدم بابت چی ؟
گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما و مسلمان شوم
اما هنوز کمی مردد بودم .
وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .
با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم
فردا خدمت می رسیم
تعریف می کرد :
تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد .
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت
می فروختم ...
این ماجرارا که شنیدم دیدم چقدر وضع ما مذهبی ها خطرناک است .
شاید بد نباشد که به خودمان باز گردیم و ببینیم که روزی چند بار و به
چه قیمتی تمام اعتقادات و مذهبمان را می فروشیم ؟!
دلدادگی💙
مناجات با خدا-اخرماه شعبان
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم
زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا
من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله
پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا
من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم
من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا
شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده
مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا
از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین
گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا
حاجیِّ احرام توام، ممنونِ اکرام توام
من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا
هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب
هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا
دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد
پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا
من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم
مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا
یا رب به حق مصطفی، حق علی مرتضی
بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا
دلدادگی💙
⭕تفاوت نگاه زنانی چون #علینژاد کجا ، #نابغه_پزشکی_جهان کجا❗
به خاطر اعتقاداتم کمک چند میلیاردی هلند را رها کردم و به وطنم برگشتم
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
....ده سال حرم را ندیده ام
🔸استاد شیخ حسین انصاریان نقل می کند:
خدمت آيت الله العظمی سيستانی در نجف رفتم. دلم می خواست ببينم زندگی ايشان که پول شيعه برايش می آيد، چگونه است؟!
.
🔸شيعيان هند، خواجه های هندی در آفريقای جنوبی که ثروتمندترين مردم کره زمين هستند، و بخشی از شيعيان پاکستان، هند، ايران و عراق، پول خمس خود را به ايشان می دهند.
.
🔸اولين بار بود که ايشان را می ديدم. کوچه ای که منزل ايشان در آن بود، کوچه ای برای ۴۰۰ ـ۵۰۰ سال پيش نجف بود. خانه ايشان هم چند پله داشت كه از کوچه پايين تر می رفت!
.
🔸خانه ای بود با چهار گليم و فرش کهنه در اتاق. سران کشورها همان جا خدمت ايشان می آمدند و يک صندلی هم نبود که يک رئيس جمهور يا نخست وزير بنشيند، همه بايد روی گليم پاره ها بنشينند.
.
🔸ما هم روی گليمی نشستيم. به ايشان عرض کردم: من هيچ نياز مالی ندارم.
.
🔸گفتم: بنده هم اهل خمس دادن هستم. اول خيال ايشان را راحت کردم که هديه ای به من ندهند. گفتم: من از شما يک درخواست دارم. فرمود: بگو، گفتم:
.
🔸درخواستم اين است که اجازه دهيد برای شما روضه بخوانم، گفتند: دلم خيلی گرفته است. ده سال حرم امام علی (علیه السلام) را نديده ام، روضه بخوانيد!
.
🔸من هم روضه را شروع كردم، ايشان چنان ضجّه می زد و گريه می كرد كه جلوی لباس ايشان از گريه زياد، خيس شد. بعد گفتند ۴۰ سال است در اين خانه هستم؛ مثل چنين روزی برايم پيش نيامد.
.
🔸بعد صحبت ما شد، نگاهی به من کردند و فرمودند: می دانی از تمام کره زمين برای من پول می آيد. گفتم: می دانم. گفتند: به اين اميرالمؤمنين يک ريال آن در خانه من نمی آيد!
.
🔸من از اين پول يک دانه نان نمی خرم؛ چون در قيامت، طاقت جوابش را ندارم. اما هزينه زندگی من و زن و بچه ام از نذورات مردم است.
.
🔸آنان مشکلی دارند، می گويند: خدايا ۱۰۰ هزار تومان نذر می كنيم به ايشان بدهيم، مشکل ما حل بشود. نذرهايی که برای من می آورند از زندگی ماهيانه اضافه می آيد.
.
🔸لباس که هر چهار يا پنج سال يک بار می خرم. خوراک ما هم که خوراک معمولی است؛ به اندازه ای که در قيامت به من نگويند در دنيای تشيع کسانی بودند از اين غذا نداشتند!
.
🔸من به اندازه ای که فقرا می خورند، می خورم. پول های اضافه را هم جمع می کنم، ماه به ماه چهار پنج نفر را استخدام کرده ام:
.
🔸پول های نذری را می دهم به آن ها که برای همه فقهای شيعه که از دنيا رفته اند در حرم اميرالمؤمنين علی(علیه السلام) قرآن بخوانند.
سیره علما
دلدادگی💙
1524911655562.mp3
3.64M
خوشبختی یعنی'' تو زندگیت امام حسین داری''
محمد حسین حدادیان
دلدادگی💙
#الـــلـــه_اکــــــبـــر........
اگه پرسیدن چرا مدافعان میرن سوریه
این عکسو نشون بده بگو بخاطر اینکه این اتفاقا تو ایران نیوفته😔
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
4_6041601397156217611.mp3
5.17M
#جوانان_تا_زنده_هستید_گناه_نکنید
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
هدایت شده از دلداده انقلاب
🌹 #شهید_حسن_قاسمے
بہ موتور تریلش و اسلحه ش خیلی وابستہ بود
قبل از شهادتش موتورش واسلحه ش ، هر دو را فروخت و رفت سوریہ،
بعد از هفده روز هم بہ شهادت رسید .
#سالروزشهادتش🕊
دلداده انقلاب
🌹 #شهید_حسن_قاسمے بہ موتور تریلش و اسلحه ش خیلی وابستہ بود قبل از شهادتش موتورش واسلحه ش ، هر دو را
💐 #هنــوز_وقتــش_نشــــده
🌹شهید حسن قاسمی دانا
🌸تعریف میکرد تو حلب شبها با موتور ، حسن غذا و وسائل مورد نیاز را به گروهش میرسوند .
ما هر وقت می خواستیم شبها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم .
🌺یه شب که با حسن می رفتیم غذا به بچه هاش برسونیم چراغ موتورش روشن می رفت .
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند . خندید . من عصبانی شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم ما رو می زنند .
🌸دوباره خندید و گفت : مگه خاطرات شهید کاوه رو نخوندی که گفته شب روی خاک ریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتن: فرمانده بیا پایین تیر میخوری . در جواب میگفت: اون تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده .
🌺👈حسن می خندید و می گفت: نگران نباش اون تیری که قسمت من باشه ؛ هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهای براش افتاد ، و بعد چه خوب به شهادت رسید ...
✍راوی : #شهید_مصطفی_صدرزاده
مزار شهید حسن قاسمی دانا:مشهد الرضا، خواجه ربیع
#یادش_باصلوات 🕊
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
🌹🍁 🌺عصر برهنگی و بی بندوباری🌺🌺🌺
چقدر زیباست آیه 30 سوره نور که خدا میفرماید «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ... » و چقدر غریب است کلام خدا در بین زمینیان....
بدون شک در عصر ما که بعضی نام آن را عصر برهنگی و آزادی جنسی گذارده اند و افراد غرب زده، بی بند و باری مردان و زنان را جزئی از #آزادی او می دانند،
سخن از #حجاب گفتن برای این دسته، ناخوشایند و گاه افسانه ای متعلق به زمان های گذشته است؛ ولی مفاسد بی حساب و مشکلات و گرفتاری های روز افزون که از این آزادی های بی قید و شرط به وجود آمده، سبب شده که به تدریج گوش های شنوایی برای این سخن پیدا شود.
مسأله این است که آیا زنان باید برای بهره کشی از طریق سمع و بصر و لمس در اختیار همه مردان باشند یا این کارها مخصوص همسران آن هاست. اسلام میگوید: کامیابی های جنسی، اعم از آمیزش و لذایذ سمعی و بصری و لمس مخصوص به همسران است و غیر از آن، گناه و مایه آلودگی جامعه است.
#فلسفه_حجاب، چیز پنهانی نیست؛ زیرا:
👌1.# برهنگی زنان که پیامدهایی همچون #آرایش و عشوه گری و امثال آن دارد، مردان به ویژه جوانان را در یک حال تحریک دائم قرار می دهد، تحریکی که سبب کوبیده شدن اعصاب آنها و ایجاد هیجان های بیمار گونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می گردد.
👌2. آمار قطعی و مستند نشان می دهد که با افزایش برهنگی در جهان، شمار #طلاق و از هم گسیختگی زندگی زناشویی در دنیا به طور مداوم بالا رفته است.
👌3. گسترش دامنه #فحشاء و افزایش فرزندان نامشروع، از دردناک ترین پیامدهای بی حجابی است و عوارض آن به ویژه در جوامع غربی کاملا نمایان است.
دلدادگی💙
https://eitaa.com/deldadegi
🍁🌹🌀🌀🌀🌈🌈💙🍃💙🍂
👈خدای دنیای حقیقی
✅همان خدای دنیای مجازی است
#ارتباط_با_نامحرم
https://eitaa.com/deldadegi
دلدادگی 💙
4_5877224262774817124.mp3
3.02M
🎼در می زنم به خانه ی معبود با حسین
(مناجات با خدا)
🎤حاج میثم مطیعی
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ زیبای. دعای امن یجیب
بارالها یاریم کن توانم ده لذت بندگیت را دریابم چون دهانم تک تک اعضای بدنم روزه باشند اللهی آمین
دلدادگی 💙
https://eitaa.com/deldadegi
🍃پيامبر(ص)
✍اى على
هرگاه وقت #نمازت رسيد
آماده آن شو
وگرنه شيطان تو را سرگرم میكند
و هرگاه قصدكار خيرى كردى
شتاب كن
وگرنه شيطان تو را از آن بازمیدارد.
📗ميراث حديث شيعه،ج۲،ص۲۰
دلدادگی 💙