👏 👏 👏 👏 👏 👏 آفرین ... این درستشه ... چیزایی که آرامشت رو، ازت میگرن بریز بیرون از ذهنت و نذار دیگه وارد شن 🚫 📢 کنترل ذهن برا آقایونم خیلی کارایی داره هاااا ... بــــــله، چی فکر کردی ؟؟؟ 🌐 تو این جامعه ای که پره از حجاب های متنوع و جذاب و رنگاوارنگ، یک آقا اگه کنترل نکنه چشمش رو و اجازه بده از ورودی چشم هر تیپ و هر صحنه ای وارد ذهنش بشه ... میدونی چه فاجعه ای به بار میاد ؟؟؟ 😢🤕 🔻🔻🔻🔻🔻

🗣 فکر میکنید چرا انقدر #طلاق زیاد شده ؟؟؟؟ حداقل یکی از دلایلش اینه که خانما یا آقایون کنترل ذهنی که باید داشته باشن رو ندارن و 🙋🙋‍♂ جنس مخالفشونم از همه رنگ تو خیابونا هستن ❓ خب که چــی؟ چه ربطی به افزایش آمار طلاق داره؟ ✊ ربطش اینه که خانم یا آقا این جذابیت را کف خیابون میبینه، و همسر خودش را مقایسه میکنه با اونا و همین #باعث_دلسردی از همسرش میشه ... به همین سادگی😵 🔻🔻🔻🔻🔻

پس آقا 👈 مــــــواظب چشمات باش خانم 👈 شمام مواظب چشمات باش هر چـــیزی از راه 👁چـــــشمات👁 نباید بره تو ذهـــــــــنت 😍 میدونم که حتما یادتونه : کنترل چشم یکی از راه های مهمه کنترل ذهنه... 🙏آقای عزیز اگر اتفاقی هم یه خانم بد حجاب را دیدی نذار تصویرش تو ذهنت بمونه ... سریع از ذهنت #پاکش_کن ... نذار ذهنتا با خودش ببره و بازیت بده 🔻🔻🔻🔻🔻

👫 خــــــــیلی از #دعواهای زن و شوهری سر اینه که کنترل ذهن نیست تو زندگی هامون ... یه دفه از کوره در رفتن و عصبی شدن برا اینه که توی ذهن آرامش نیست که نیست ⚡وبا یه جرقه منفجر میشه آدم⚡️ ✅ یه نمونه دیگه با عرض پوزش ؛ یه جوان بیست ساله اومد سراغ من و گفت ؛ مدت هاست اسیر خود ارضایی شدم 😔 واقعا کار نابودکننده ای هست، چه از لحاظ جسمی و بدترش از لحاظ روحی 🔻🔻🔻🔻🔻

😰 میگفت دلم میخواد ترک کنم ولی صحنه های محرک میاد تو ذهنم ... این نوع مشکلات هم بــــــــه راحتی با مجهز شدن به کنترل ذهن حل میشه 💔 افرادی که #دچار_ضربه_عاطفی شدن و زندگیشون مختل شده و دیگه کلافه شدن از این وضعیت و دنبال یه نقطه شروع هستن ؛ 👌 " کــــــــنترل ذهــــــــن " هـــمون #نقطه_شروعیه که دنبالشن 🔻🔻🔻🔻🔻

💢 پس تا الان فهمیدیم کنترل ذهن هم به درد آقایون میخوره هم به درد خانوما ... 😎 در اصل به درد همه میخوره. من فقط ۳_۴ تا مثال زدم از کاردکرد های کنترل ذهن ... اووووو انقدر مثال دارم بزنم که چقدر از مشکلات ما سر #نبود کنترل ذهنه که نگـــــــــــو ✋ فعلا تا همینجا باشه امشب ... دعا برای سیل زدگان فراموش نشه،،، شبتون بخیر عزیزان🌹💐🌻

مشاوره 👇 @zehnebartar180

عمریست که از حضور او جا ماندیم در غربت سرد خویش تنها ماندیم او منتظرست تا که ما برگردیم ماییم که در غیبت کبری ماندیم https://sapp.ir/deldadegi دلدادگی💙

این تصویر نمادی از جامعه ی ماست بخش بزرگی از جامعه دچار فقدان #صفات عالیه ی انسانی شده اند #بی دردی و بی تفاوتی و تماشاگر بودن https://sapp.ir/deldadegi دلدادگی💙

🔴🔴دولتی که یه جو غیرت و مردونگی نداره برسه به دست شیخ بنفش https://sapp.ir/deldadegi دلدادگی💙

💠 هرکس به اتاقش مےآمد از پشت میز بلند مےشد و درجلو فرد می نشست و کارهایشان را انجـام می داد. یک روز از او پرسیـدم کہ چرا پشت میز کارهایش را انجام نمےدهد؟ با لبخنــد همیشگے اش گفت : برادر من ! میز ریاست یک حال و هوای خاصے دارد که آدم را می گیرد. پشت آن میز من رئیسم و مخاطبم ارباب رجوع هستن، من مےآیم این طرف و کنار مردم مےنشینم تا توی آن حال و هوای خاص با آنها برخورد نکنم، این طرف میز من برادر مردم هستم و مثل یک برادر به مشکلاتشان رسیدگی مےکنم... پی نوشت: چقدر فاصله گرفتند برخی مسؤلین از این روحیه اخلاص و تواضع... ❤️شهید سردار #محمد_بروجردی دلدادگی💙https://sapp.ir/deldadegi

🔴🔴🔴🔴#ابراهیم-هادے 🔴🔴🔴پوریاے ولے 🎤راوے:ایرج گرائے ✳مسابقات قهرمانے باشگاه ها در سال5⃣5⃣3⃣1⃣بود.مقام اول مسابقات،هم جایزہ نقدے مے گرفت هم بہ انتخابے ڪشور مے رفت.ابراهیـــم دراوج آمادگے بود.هرڪس یڪ مسابقہ از او مے دید این مطلب را تأیید مے ڪرد.مربیان مے گفتند:امسال در ۷۴ڪیلو ڪسے حریف ابراهیـــم نیست. ❇مسابقات شروع شد.ابراهیـــم همہ را یڪے پس از دیگرے از پیش رو برداشت با چهار ڪشتے ڪہ برگزار ڪرد بہ نیمہ نهائے رسید.ڪشتے هارا یا ضربہ مے ڪرد یا با امتیاز بالا مے برد. 🗣بہ رفقایم گفتم:مطمئن باشید،امسال یہ ڪشتے گیر از باشگاه ما میره تیم ملے.در دیدار نیمہ نهائے با اینڪہ حریفش خیلے مطرح بود ولے ابراهیـــم برنده شد.او با اقتدار بہ فینال رفت. 👨حریف پایانے او آقاے «محمود.ڪ» بود.ایشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاے جهان شده بود. 🔻قبل از شروع فینال رفتم پیش ابراهیــــم توے رختڪن و گفتم:من مسابقہ هاے حریفت رو دیدم.خیلے ضعیفہ،فقط ابرام جون،تو رو خدا دقت ڪن.خوب ڪشتے بگیر،من مطمئنم امسال براے تیم ملے انتخاب مے شےـ ↩مربے آخرین توصیہ هارا بہ ابراهیـــم گوشزد ڪرد.در حالے ڪہ ابراهیــــم بندهاے کفشش را مے بست.بعد با هم بہ سمت تشڪ رفتند. 🔶من سریع رفتم بین تماشاگرها نشستم.ابراهیـــم روے تشڪ رفت.حریف ابراهیــــم هم وارد شد.هنوز داور نیامده بود.ابراهیــــم با لبـــــ😊ــخند بہ حریفش سلام ڪرد و دست دادـ 🗣حریف او چیزے گفت کہ متوجہ نشدم اما ابراهیـــم سرش را بہ علامت تأیید تڪان داد.بعد هم حریف او جایے را دربالاے سالن بین تماشگرها بہ او نشان داد! من هم برگشتم و نگاه ڪردم.دیدم پیرزنے تنها.📿تسبیح بہ دست،بالاے سڪوها نشستہ. 🔴نفهمیدم چہ گفتند و چہ شد.اما ابراهیـــم خیلے بعد ڪشتے را شروع ڪرد.همہ اش دفاع مے ڪرد.بیچاره مربے ابراهیـــم،اینقدر داد زد😲 و راهنمائے ڪرد ڪہ صدایش گرفت.ابراهیـــم انگار چیزے از فریادهاے مربے و حتے دادزدن هاے من را نمے شنید.فقط وقت را تلف مے ڪرد❗ ♦حریف ابراهیـــم با اینڪہ در ابتدا خیلے ترسیده بود اما جرأت پیدا ڪرد.مرتب حملہ مے ڪرد.ابراهیــــم هم با خونسردے مشغول دفاع بود. ❌داور اولین اخطار وبعد هم دومین اخطار را بہ ابراهیـــم داد.در پایان هم ابراهیـــم سہ اخطار شد و باخت و حریف ابراهیـــم قهرمان۷۴ڪیلو شد❕ وقتے داور دست حریف را بالا مےبرد ابراهیــم خوشحال بود!😎انگار ڪہ خودش قهرمان شده!بعد هردو ڪشتے گیر یڪدیگر را بغل ڪردند. 💟حریف ابراهیـــم در حالیڪہ از خوشحالے گریہ مے ڪرد خم شد ودست ابراهیـــم رابوسید❕دو ڪشتے گیر درحال خروج از سالن بودند. من از بالاےسڪوها پریدم پائین.😡با عصبانیت سمت ابراهیـــم آمدم. 🗣داد زدم و گفتم:آدم عاقل،این چہ وضع ڪشتے بود؟بعد هم از زور عصبانیت مشت زدم بہ بازوے ابراهیـــم و گفتم:آخہ اگہ نمے خواے ڪشتے بگیرے بگو،مارو هم معطل نڪن. 😊ابراهیـــم با لبخند همیشگے خیلے آرام گفت:اینقدر حرص نخور❕ 🔷بعد سریع رفت توے رختڪن،لباس هایش را پوشید.سرش را پائین انداخت و رفت.از زور😡عصبانیت بہ در ودیوار مشت مے زدم.بعد یہ گوشہ نشستم.نیم ساعتے گذشت.کمے آرام شدم.راه افتادم ڪہ بروم. 🔶جلوے در ورزشگاه هنوز شلوغ بود.همان حریف فینال ابراهیـــم با مادر و کلے از فامیل ها ورفقا دور هم ایستاده بودند.خیلے خوشحال بودند.یڪدفعہ همان آقا مرا صدا ڪرد.برگشتم و با اخمگفتم:بلہ؟!آمد بہ سمت من و گفت:شما رفیق آقا ابرام هستید.درستہ؟با عصــ😠ــبانیت گفتم:فرمایش؟! 🗣بے مقدمہ گفت:آقا عجب رفیق با مرامے دارید.من قبل مسابقہ بہ آقا ابرام گفتم،شڪ ندارم ڪہ از شما مے خورم،اما هواے مارو داشتہ باش،مادرو برادرام بالاے سالن نشستند. کارے ڪن ما خیلے ضایع نشیم. ◀بعد ادامہ داد رفیقتون سنگ تموم گذاشت.نمیدونے مادرم چقدر خوشحالہ.بعد هم گریـ😢ـہ اش گرفت و گفت:من تازه ازدواج ڪرده ام.بہ جایزه نقدے مسابقہ خیلے احتیاج داشتم،نمیدونے چقدر خوشحالم. ⚪مانده بودم چہ بگویم.ڪمے سڪوت ڪردم وبہ چهره اش نگاه ڪردم.تازه فهمیدم ماجرا از چہ قرار بوده.بعد گفتم:رفیق جون،اگہ من جاے داش ابرام بودن،با این همہ تمرین و سختے ڪشیدن این ڪارو نمے ڪردم.این ڪارا مخصوص آدماے بزرگ مثل آقا ابرامه. ⏪از آن پسر خداحافظے ڪردم.نیم نگاهے بہ آن پیرزن خوشحال و خنـ😍ـدان انداختم حرڪت ڪردم.در راه بہ ڪار ابراهیـــم فڪر مے ڪردم،اینطور گذشت ڪردن اصلاً با عقل جور در نمیاد❗ 🤔با خودم فڪر مے ڪردم،پوریاے ولے وقتی فهمید حریفش بہ قهرمانے در مسابقہ احتیاج دارد حاڪم شهر،آن ها را اذیت ڪرده،بہ حریفش باخت.اما ابراهیـــم.... 🌴یاد تمرین هاے سختے ڪہ ابراهیـــم در این مدت ڪشیده بودافتادم.یاد لبخند هاے آن پیرزن و خوشحالے آن جوان،یڪدفہ گریہ ام گرفت.عجب آدمیہ این ابراهیــــم! https://sapp.ir/deldadegi دلدادگی💙