[نه مرا طاقت غربت نه تو را خاطر قربت
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم]
@ma_va_zendegi
[دردا و دریغا که درین بازی خونین
بازیچه ی ایام دل آدمیان است…]
#ابتهاج
@ma_va_zendegi
[هنوز در غم جانان نداده ام جان را
گمان نبود كه صبر اين قدر توان كردن]
#فروغی_بسطامی
@ma_va_zendegi
-نه از جمال تو قطع نظر توان كردن
نه جز خيال تو فكر دگر توان كردن
#فروغی_بسطامی
@ma_va_zendegi
-ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست
من نشاطی را نمیجویم به جز اندوه عشق
من بهشتی را نمیخواهم به غیر از کوی دوست
@ma_va_zendegi
{جانا سرى به دوشم و دستى به دل گذار
آخر غمت به دوش دل و جان كشيده ام..}
#شهریار
@ma_va_zendegi
{خوشدلم در غم او با همه ویرانی دل
که بسی گنج در این خانه ی ویران دارم…}
#فروغی_بسطامی
@ma_va_zendegi
[شکفته بر دو لبم داغ درد تنهایی
که رازدار غم بیشمار خویشتنم]
#جمشید_واقف
@ma_va_zendegi