و بعد، انگار با خودش حرف بزند، زیر لب گفت:
«نَرقَعُ دُنيانا بتَمزيق ديننا؛ فَلا ديننا يَبقى وَ لا ما نَرقَع.»
با پاره کردن دینمان، دنیای خود را وصله کردیم؛ پس نه دینمان باقی ماند و نه آنچه که وصلهاش کردیم.
احمد محمود
عکسی متنی چیزی هم درخواستی داشتین به گوشمهاا
مبادا گمان کنید ناشناس رو چک نمیکنم.
#سخنادمینحرفگوشکنتان🌿
سپس نگاهش را از من گرفت و گفت: جناب گلشیری میگوید “این ریشهها که این همه سَنگش را به سینه میزنیم در خودِ آدم باید باشد، نه در آب و خاک یا آداب و مناسِکی که به آنها عادت کردهایم.. “. عریضه کم کردم. حرف حقی بود..