eitaa logo
مــٰآ
216 دنبال‌کننده
842 عکس
34 ویدیو
0 فایل
سلام! همین. ¹³⁹⁹.⁰⁷.²⁸
مشاهده در ایتا
دانلود
حافظه چیست؟ خانه‌ی محبوب چیزهای غایب. آدونیس
هدایت شده از نَهج‌ُالبَلاغِه
قلب، کتابِ‌ چشم است.. - آنچه چشم بنگرد، در قلب می نشینَد - هماهنگیِ قلب و چشم - حواسمون به دیده و دیده هامون باشه..... [ | ۴۰۹ ]
هدایت شده از مــٰآ
[شبت‌بخیر‌رفیق💙]
و گور آدمى خود اين باشد كه در دوگانگى مقيم است، اما يگانگى خواهد. خواجه عبدالله انصارى
‏شب است و هر کَس، به تَعَلُقی گرفتار... [حضرت سعدی]
- فَلا تُخَيِّبْ ظَنِّي مِنْ رَحْمَتِكَ گمانی را که به رحمتت دارم نومید مکن
امروز حاج‌آقا میگفتن: - مومن کسیِ‌که‌مرگ‌مثل امر یقینی‌توی وجودش‌نقش‌بسته‌باشه..
میگفتن: وقتی‌داری از مرگ‌فرار می‌کنی؛ در واقع داری به سمت‌ش قدم بر میداری... [یادِ یه داستانی که توی یه فیلم شنیدم افتادم]
بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ و جَنّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین. 🍃
+خدایا شکرت که امسالم تونستیم‌ روزه بگیریم❤
مــٰآ
میگفتن: وقتی‌داری از مرگ‌فرار می‌کنی؛ در واقع داری به سمت‌ش قدم بر میداری... [یادِ یه داستانی که ت
‌ روزگاری تاجری در بازار بزرگی در بغداد بود. روزی غریبه‌ای دید که با تعجب به او نگاه میکند و تاجر میدانست که غریبه، مرگ بود. تاجر رنگ پریده و لرزان، از بازار گریخت و به جای خیلی خیلی دور در شهر سامرا فرار کرد. و آنجا مطمئن بود که مرگ پیدایش نمیکند. ولی زمانی که بلاخره به سامرا رسید دید که چیزی منتظر اوست. پیکر ترسناک مرگ.. تاجر گفت: خیلی خب. من تسلیمم و متعلق به تو هستم ولی بگو چرا تعجب زده بودی زمانی که من را امروز صبح در بغداد دیدی؟ مرگ گفت: چون که من امشب با تو قرار داشتم، در سامرا.. ‌ چه زمانی مسیری که در آن قدم میزنیم زیر پایمان قفل میشود؟ چه زمانی جاده به رودی تبدیل میشود فقط با یک مقصد؟ مرگ به انتظار تمام ما در سامراست. ولی آیا سامرا اجتناب‌ناپذیر است؟