[تو خضرِ واقف از غیبی و من موسای بی صبرم!]

-داشتم یه جزوه‌ای که به دستم رسیده بود رو مطالعه میکردم که توش هفتصدتا از لذت‌های رایگان دنیارو جمع کرده بود: بوی بدن نوزاد، خاروندن جای کش جوراب، خنکی اون طرف متکا، وقتی میرسی یه جای شلوغ و همون موقع یکی از پارک در میاد، وقتی میرسی به چراغ راهنما همون موقع سبز میشه، وقتی تو جیب شلوار پارسالت پول پیدا میکنی و... اما راز پشت تمام این هفتصد تا نکته این بود که تو توی اون لحظه درگیر لحظه‌هایی! اگه در همون لحظه تو به گذشته یا آینده فکر میکردی لذتش خراب می‌شد. زندگی هم همینه؛ زندگی هنر زندگی کردن در لحظه‌ست. هیچکس نمیدونه فردا رو می‌بینه یا نه و اگه کسی اینو بدونه که شاید فردایی نباشه، معنی زندگی رو میفهمه. -مجتبی شکوری

صورت نبست، ور دلِ ما کینهٔ کسی آیینه هرچه دیده فراموش می‌کند سلیم تهرانی

امام حسین(ع) در دعای عرفه میخواهد:«اَوْقِفْني عَلی مَراکِزِ اِضْطِراري»؛ خدایا مرا به مرکزها و ریشه‌های اضطرار و بی‌چارگیم واقف کن؛ که این اضطرار و این توسل و تضرع و اعتصام و چنگ‌زدن، باعث عصمت و نجات تو از آفت‌هاست و همراه معرفت و ایمان و تقوا، می‌تواند حتی هنگام عجز، تو را راه ببرد. استاد علی صفائی‌‌حائری، نامه‌های بلوغ

-عمریست که ما شیشه ی یک پنجره ی روبه زوالیم ما شیشه ی باران زده ایم،سنگ بداند! -حسنا زرین

همه را دیده‌ام به غیر از خویش راست گفتی که دیده را مانَم! -مسیح کاشانی

که مرا طاقتِ نادیدنِ دیدارِ تو نیست. - سعدی

«زاهدِ ظاهرپرست، از حالِ ما آگاه نیست‌!»

[و أمرُ الله ڪله خیر] و هر چھ ‌او امر‌ کند تماما خیر است ... (:🍃 #یک_جرعه_نور |ئھ وینار|

غمگین مباش... شاید تو در طلب ستاره ای و خداوند ماه را برایت در نظر گرفته! «وَاعْطِنا بِهِ فَوْقَ رَغْبَتِنا...»

| جانم فدای آن دو چشم زیبایت^^