مــٰآ
آقا جان کجایی پس... کجایی بیا تو روخدا بیا دلمون پوکید به مولا ببخشید عین آدم حرف زدن بلد نیستم و
آقا جان
شبِعاشورا هم اومد...
ولی شما نیومدی پیشمون...
روسیاهایم...
السلامُ عَلی المغسّل بدم الجِراحْ ...
سلام بر آنکه با خون ، زخم هایش شستشو داده شد !
[ من سرّ با آنکس توانم گفتن، که او را در او نبینم، خود را در او بینم. ]
مقالات شمس تبریزی