6.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️«کُلُّیَومٍعاشوراوکُلُّأرضٍکَربَلا» یعنی...
🎙بهروایت امام خمینی(ره)
🕊| @dell_tangi
اونایی که همراهمون بودن
میدونن که اربعینا معمولا
خیلی کانالامون فعالیت داره
گزارش سفر اربعین و...
دعا کنید امسال هم شرایط جور بشه
و گزارش داشته باشیم یه گزارش متفاوت
از ته دلتون برای ما هم دعا کنید...
🕊| @dell_tangi
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نفس میکشم هوای تو رو
میخوام ببینم بازم کربلای تو رو...
🕊| @dell_tangi
از در درآمدی و من از خود به در شدم
گویی کز این جهان به جهان دگر شدم
سعدی
🕊| @dell_tangi
گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
مولانا
🕊| @dell_tangi
مگو آن سخن کاندرو سود نیست
کزان آتشت بهره جز دود نیست
فردوسی
🕊| @dell_tangi
ز کدام رَه رسیدی ز کدام در گذشتی
که ندیده دیده ناگه به درون دل فِتادی
هوشنگ ابتهاج
🕊| @dell_tangi
من خیلی نوشتن خاطرات رو دوست دارم
حتی بدون اینکه مهارت نویسندگی
داشته باشم...
وقتی مینویسی، بعدها یه جایی
یهو چشمت میخوره به نوشتههات
یه لحظههایی برات تکرار میشه
گاهی شیرین، گاهی تلخ، گاهی...
هرچی با توصیفات بیشتری مینویسی
برات لذت بخش تر میشه
اما خب بعضی از لحظات رو
میترسم بنویسم، میترسم بعدا چشمم
بهش بخوره و یادم بیاد، میترسم دوباره
با نوشتههام به این لحظات سفر کنم.
کلا از تکرار اون لحظات میترسم
ان شاءالله که هیچ وقت از این لحظات
توی زندگیاتون نداشته باشید.
همشو نوشتم برای همین دعای آخرشا
آمین گفتی؟
🕊| @dell_tangi
همه ما یه سری از آدما رو تو زندگیامون
داریم که هرچقدم که بگذره ها اما از یاد
نمیـرن و هـربـار که به یـادشـون میـفـتـیـم
دلمون براشون خیلی تنگ میشه
یکی از اون آدما توی زندگی من مادرجانند
که حدودا ده سال میشه که از دنیا رفتند
من بچه اول خانوادمونم، یادمه بچگیام
هروقت میرفتیم شهرستان خونه پدربزرگم
تنها هم بازی من مادرجان بودن و هنوز
تو ذهنمه اون صحنهای که کنار کرسی
با مادرجان نشسته بودیم و شیر یا خط
بازی میکردیم، شاید بازی سادهای به نظر
بیاد اما لذت اون لحظه هنوز زیر زبونمه
و هنوز وقتی یادش میکنم دلم براشون
خیلی تنگ میشه...
یکم که گذشت
خواهر برادرا که به دنیا اومدن ما هم مثل
همه خواهر و برادرای دیگه اهل بحث و
شیطنت بودیم و مادرجان خیلی حرص
و جوش میخوردن از دست ما و کارامون
مزه نونهایی که میپختن هنوز زیر زبونمه
مادرجان یه مریضی تنفسی داشتن که
یادمه وقتایی که میرفتیم زیارت یا شبای
قدر یا هیئتی جایی میرفتیم یکی از
دعاهامون شفای مریضا علی الخصوص
مادرجان بود.
همه اینا گذشت و گذشت و الان گاهی
دلم که میگیره تو دلم با مادرجان درددل
میکنم و توی زندگیم ازشون کمک میخوام.
نمیدونم چی شد که به دلم افتاد امشب
از مادرجان بنویسم شاید باز دلم گرفته
بود میخواستم یکم درد دل کنم باهاشون یه محبت کنید یه فاتحه براشون بخونید...
🕊| @dell_tangi
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای کارگری که عاشق زن شاه شد...
🕊| @dell_tangi