🍁🍁°|قسمت‌‌پنجم_خطبه‌فدکیه‌|°🍁🍁 |🍃🏴| 💌و دهان‌هاى شما به كلمه اخلاص باز شد، در میان گروهى كه سپید رو و شكم به‌پشت چسبیده بودند. و شما بر كناره پرتگاهى از آتش قرار داشته و مانند جرعه‌اى آب بوده و در معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، 🔻همچون آتشزن‌هایی بودید كه بلافاصله خاموش مى‌گردید، لگدكوبِ روندگان بودید، از آبى مینوشیدید كه شتران آن را آلوده كرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده می‌كردید، خوار و مطرود بودید، میترسیدند كه مردمانى كه در اطراف شما بودند شما را بربایند 🔻تا خداى تعالى بعد از چنین حالتى شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنكه از دست قدرتمندان و گرگ‌هاى عرب و سركشان اهل كتاب ناراحتی‌ها كشیدید. هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام كه شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشركین دهان بازكرد، پیامبر برادرش را در كام آن افكند، و او تا زمانى كه سرآنان را به زمین نمی‌كوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمی‌كرد، باز نمى گشت، فرسوده از تالش در راه خدا، كوشیده در امر او، نزدیك به پیامبر خدا، سرورى از اولیاء الهى، دامن به كمر بسته، نصیحتگر، تالشگر، و كوشش‌كننده بود، و در راه خدا از ملامت ملامت‌كننده نمی‌هراسید. 🔻و این در هنگام‌هایی بود كه شما در آسایش زندگى می‌كردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مى بردید تا ناراحتیها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام كارزار عقبگرد می‌كردید، و به هنگام نبرد فرار می‌نمودید... #خطبه_فدکیه #دلنوشته ‼️ #نشردهید #فاطمیه 🔻🔺ادامه دارد... |❗️| @delneveshteh

رفقا ببخشید بابت نبودنمون☹️🙈

هر کجا کم آوردی ، حوصله نداشتی، گرفته بودی ، پول نداشتی ، باطریت تموم شد .. زیاد بگو ؛ | استغفرالله ربی و اتوب الیه | #پای_منبر🍃 #آیت‌الله‌بهجت @delneveshteh

همیشه آیه ی وَجَعَلْنا... را زمزمه می کرد... . گفتم: آقا ابراهیم ! این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه؛ اینجا که دشمن نیست!! . نگاهی کرد و گفت: مگه دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد... . #شهید_ابراهیم_هادی وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا و َمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَا هُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ... آيه ی(٩) يٰس... @delneveshteh🌱

#شب‌هاى‌جمعه سر به هوا ميشود دلم، از بس كه ميزند به سر من هواى تو... #حسينِ‌من❤️ #شب‌زیارتی‌ارباب @Delneveshteh

#کربــلا‌هم‌دلتنگِ‌ماست...

*به نام حضرت مادر*

. +شهدا این جوری مشتری خدا شدن... "برای ارتباطش با خدا، یک لحظه را هم از دست نمی داد...؛) حتی سرکار، توی مغازه یک جلد قرآن گذاشته بود روی میز، وقتی مشتری نداشت سرش توی قرآن بود و آرام آرام زمزمه می کرد... همین که مشتری می آمد،نشانه بین قرآن می گذاشت و به کار مشتری می رسید، مشتری که می رفت، محمود هم می رفت سراغ قرائتش...!:) #شهید_محمود_ادب #شهیدانه‌زندگی‌کنیم! (کتاب زندگی به سبک شهدا ص66) |🌹| @Delneveshteh

. برو بگرد تو زندگیت! بیین چقدر وقت هدر دادی تا الان... چقد مشتریِ خدا هستی؟

. خوشا به ما درماندگان زمینی که در جستجوی خودمان به جوار شهدا می آییم ... #میشودپیداشویم؟! لطفا ... @delneveshteh

امروز...