eitaa logo
دلنوشتـه🇵🇸
8.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
801 ویدیو
11 فایل
بـسـم الله الـرحمن الـرحیم حرمت بس که شبيه است به محراب نماز هرکه آمد به تماشاي تو در سجده فتاد کپی با ذکر صلوات آزاد حرفاتونو اینجا میخونم payamenashenas.ir/delneveshtehrj
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ گفتی: " دو قلم حرفِ حسابی" بنویسم یک حرفِ حسابی به دلم نیست به جز " تو "... #حسینعلی_زارعی♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ گرچه چشمان تو جز از پی زیبایی نیست دل بکن! آینه این قدر تماشایی نیست حاصل خیره در آیینه شدن‌ها آیا دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟! بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را قایقت را بشکن! روح تو دریایی نیست آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد آه! دیگر دمت ای دوست مسیحایی نیست آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست حال وقتی به لب پنجره می‌آیی نیست خواستم با غم عشقش بنویسم شعری گفت: هر خواستنی عین توانایی نیست ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ وصل تو گر در نفس آخر است از همه عمر، آن نفسم آرزوست #السلام‌علیـك‌یا‌ابا‌عبدالله‌الحسین.. ✍ @delneveshtehrj
حورالعین و ازدواج با شیخ علی داستان زیر به وسیله فاضل دانشمند، نویسنده توانا، جناب آقای ناصر باقری بید هندی به دفتر انتشارات مکتب الحسین (ع) رسیده است. ایشان نوشته است. آیت الله شیخ محمد حسن مولوی قندهاری در یکی از مجالسی که شبهای جمعه دارند فرمودند: طلبه ای به نام شیخ علی در نجف می زیست که ازدواج نکرده بود و می‌گفت حالا که می‌خواهم ازدواج کنم حورالعین می‌خواهم! وی چند مدت در حرم امیرالمؤمنین (ع) متوسل به حضرت علی (ع) شد و از حضرت حوریه در خواست کرد و بعد که در نجف مظنون به جنون شده بود به کربلا مشرف گردید و در حرم سید الشهداء و حضرت ابوالفضل (ع) از آن دو برگوار طلب حوریه نمود. اما بعد از مدتی این قضایا را رها کرده به نجف برمی گردد و باز در مدرسه نواب مشغول درس می‌شود، و کلاً از آن تمنا دست برداشته و فقط به درس می‌پردازد. یک شب که از زیارت حضرت امیر (ع) برمی گشته می‌بیند در... یک شب که از زیارت حضرت امیر (ع) برمی گشته می‌بیند در وسط صحن خانمی نشسته است. وقتی از کنار آن رد می‌شود، آن زن برمی خیزد و به او می‌گوید: من در اینجا هیچ کس را ندارم. و غریبم، شما باید مرا با خود ببرید. شیخ علی می‌گوید:امکان ندارد چرا که من مردی مجرد وعزب هستم وشمازن جوانی هستی وبدتر از ان که من در مدرسه ساکنم ان زن دنبال شیخ علی راه افتاد اصرار می‌کند که حتماً مرا امشب به حجره‌ات ببر! خلاصه شیخ علی او را در آن شب به حجره‌اش می بیرد. در موقع داخل شدن به مدرسه، چند تا از طلبه‌ها از حجره‌های خویش بودند، ولی هیچ یک آن زن را نمی‌بیند. شیخ علی به آن زن می‌گوید: شما در حجره استراحت کن، من می‌روم حجره ای یا جایی برای استراحت خود پیدا می‌کنم. اما تا از حجره بیرون می‌آید، نوری از حجره تلالو می‌کند (ظاهراً آن زن چادرش را برداشته بود) لذا فوراً بهکرده و به وی می‌گوید: رفیقت به بستر بیماری افتاده، و فلان ساعت در فلان روز هم از دنیا می‌رود لذا تو باید آن موقع بالای سرش باشی. شیخ محمد می‌گوید: تو عجب زنی هستی، که شوهرت مریض شده، برایش اجل تعین می‌کنی! زن می‌گوید: می‌خواهم امروز سری را به تو بگویم من یک حوریه هستم. در محل و جایگاه خویش قرار داشتم که به من اعلام شد حضرت ابوالفضل (ع) تو را احضار کرده‌اند. و بعد به من خطاب شد که حضرت قمر بنی هاشم (ع) فرمان شخصی بشوی که از حضرات معصومین (ع) حوریه خواسته است. سپس یک تصرفاتی در من شد که با زندگانی در اینجا تناسب پیدا کنم و بعد هم به زمین آورده شدم. اینکه مدت 17 سال است که با شیخ علی زندگی می‌کنم و اخیراً خبر رسیده که شیخ علی تا چند روز دیگر از دنیا می‌رود و من به جایگاه خود برگردانده می‌شوم. 1 1. چهره درخشان قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع)، ج1، ص454. کپی ممنوع ✍ @delneveshtehrj
✨ "روزِ جهانیِ بغل..☺️♥️" ✍ @delneveshtehrj
✨ منتظران را به لب آمد نفس ای ز تو فریاد به فریاد رس #نظامی #صاحبنا #شبتون_مهدوی♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ سر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد: السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ♥️ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌‌ ✍ @delneveshtehrj
✨ السلام ای یگانه حضرت عشق دل من التیام می خواهد مرهمی از نگاه آبی تان یک علیک السلام می خواهد... #السلام_علیک_یاامام_رضا ♥️ ✍ @delneveshtehrj
دلنوشتـه🇵🇸
✨ السلام ای یگانه حضرت عشق دل من التیام می خواهد مرهمی از نگاه آبی تان یک علیک السلام می خواهد...
✨ به چلچراغ های پر از نور خانه ات سوگند "دلم هوای تو را کرده"، خانه ات آباد دلم دوباره دو رکعت نماز میخواهد کنار پنجره فولاد و صحن گوهرشاد... جانم🙂♥️ @delneveshtehrj
✨ اگه کسی در جواب بدی هات خوبی میکنه فکر نکن بلد نیست فقط نمیخواد دنیا خالی از محبت بشه #خودکارنویس♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ صد نامه فرستادم، صد راه نشان دادم یا راه نمی‌دانی، یا نامه نمی‌خوانی ... #مولانا ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ بعضی از آدما خاطراتشون یه جور عجیبی دوست داشتنیه گرم دلنشین و به یادموندنی... دقیقا مثل یه آهنگ قدیمی كه وقتی به آخر می رسه دوباره میزنی عقب تا از اول گوش کنی..!! ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ #حدیث❄️ #امام_رضا عليه السلام: هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد، خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد مَن فَرَّجَ عن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللّهُ عن قَلبِهِ يَومَ القِيامَةِ ميزان الحكمه جلد 5 صفحه 280♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ اگر می خواهید خدا عاشق شما باشد همه چی وهمه چی را برای خدا انجام دهید. ♥️ یادتون نره :) ✍ @delneveshtehrj
✨ عشق مهمان عزیزی ست که با رفتن او  نرده ی پنجره ها "میله زندان" شده است ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ گر من به غمِ عشق تو نسپارم دل دل را چه کنم! بهر چه می‌دارم دل؟ ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ در دفتر سپید تو ای برف می‌بایدم نوشت شعری به گرمیِ گل آتش به جای حرف... ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ پنجشنبه که میشود ؛ یک نفر بی اجازه در خیالم مینشیند و هجوم بغض ها ارتفاع میگیرنـد ، خیالی که تـو در آن نشسـته باشی ، جای خوبی برای گم شــدن است ... ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ یاد ِ عزیزایِ رفته بخیر🍃 و .. ✍ @delneveshtehrj
هیــچ دانی حیـدَر و مـادَر چــرا هـم قــافـیـه ‌سـت؟ در لُغت هم شاهِ مردان مُبتلای فاطمه ‌ست ... 💔 ✍ @delneveshtehrj
✨ فداي صداقت اون بيسوادي كه وقتي ازش پرسيدند عشق چند حرفه؟؟؟ گفت : چهارحرفه!❤️ همه بهش خنديدند امااون زير لب فقط زمزمه ميكرد : ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ ندیدنِ تو تنها که توانِ آن را نداریم..!😔 کاش این برای دیدنت به توافق برسـیم..! ♥️ @delneveshtehrj
✨ سلام بااحترام ختم قرآن جهت تعجیل درفرج و سلامتی ، هدیه به روحِ و شهدا مخصوصا و سلامتی عزیزمان برگزار میکنیم ♥️ لطفا جزء درخواستیتون رو اعلام بفرمایید👇🏻 @Rj_Yafatemeh 1✅ 2✅ 3✅ 4✅ 5✅ 6✅ 7✅ 8✅ 9✅ 10✅ 11✅ 12✅ 13✅ 14✅ 15✅ 16✅ 17✅ 18✅ 19✅ 20✅ 21✅ 22✅ 23✅ 24✅ 25✅ 26✅ 27✅ 28✅ 29✅ 30✅ ✍ @delneveshtehrj