بچگیامون تموم ِترسمون این بود؛ که تو حرم گم شیم ...🥺 حالا همین ترس، شده آرزو💔!:)

نرونرو💔:) #فاطمیه|#حسین‌‌ستوده

مثل زهرا زدنت 💔

ولۍهرچۍفڪرمیڪنم‌.. میبینم‌چقدرفاطمیه‌وعاشورا‌شبیھن! دروآتیش‌زدن.. خیمه‌هارو‌آتیش‌زدن(:💔' چندتانانجیب‌مادروهرجورتونستن‌زدن.. لگد‌..سیلۍ!🥺💔! تویہ‌گودال؛پسرِهمین‌مادروهم..

ما محرم‌ها يک غمی داريم كه میشه به صورت ممتد براش گريه کرد ؛ اما داغ مادر اينطوری نيست . مثلاً تو محرم‌ها می‌تونیم پشت سر هم گریه کنیم اما امکان نداره فاطمیه‌ها مدام گریه کنیم ؛ اشک لونه می‌کنه توی ذهنمون ! بعد اينطور ميشه كه مثلاً داريم وضو می‌گیریم بی‌اختيار ميزنیم زير گريه:) داريم کتاب می‌خونیم يهو يادمون میاد كه مادر رفته و شونه‌هامون می‌لرزه یا زنی دست به دیوار می‌بینیم و تو خودمون هزاربار می‌شکنیم . انگار پخش میشه درون زندگی ! انگار تماماً در جون و خون‌مون حل میشه

میگه روزی امام رضا از مسجد اومد بیرون ی مرد عرب جلوشو گرفت گفت آقا شنیدم مادرتون پهلو شکسته بود امام سرشو میندازه می‌ره دوباره جلوشو میگیره میگه آقا شنیدم مادرتون چادرش سوخت لگد خورد بچش سقط شد امام دوباره سرشو میندازه پایین می‌ره مرد دوباره جلوی امام رو میگیره میگه شنیدم مادرتون صورتش کبود شده شنیدم مادرتون سیلی خورده شنیدم مادرتون رو جلوی بچه ش زدن شنیدم با غلاف زدن امام گفت بسه نامرد آخه کی جلوی بچه ش میگه مادرت رو زدن 💔🩸

آه دستت بشکنه😭😔 این که داری میزنی ناموس منه🖤 کی زنُ جلویه شوهر میزنه🖤 آه دستت بشکنه😭😔

در آخرالزمان ؛ آنقدر به بلا دچار میشوید ، که بفهمید تنها نداشته‌تان مهدی ِموعود است:)

_