دمرفتن،زهرا ۜ بہعلے﴿؏﴾گفت:
علےجاندلمبراۍقرآنخوندنتتنگشده
برامیاسـیـنبخون..
حضرتعلے﴿؏﴾شروعکردبهخوندنیاسـیـن..
خببالاخرهاماممعصومبود
میدونستیاسینکهتمومبشهمآدرهمپرمیکشه..💔
همونجوربابغضیاسینمیخوند
بهآخرشکهنزدیكمیشد
دوبارهازاولشروعبهخوندنمیکرد..
زهرا ۜ گفت:
علےجانبسہدیگہ،چقدرازاولمیخونے؟
علے﴿؏﴾گفت:
خودتمیدونےطاقتشوندارم
حداقلبزاربیشترببینمت..💔
[💔]
اینروزهادرکنجخانهیعلینمیدانمچرا
دلمبرایگوشهگیریامامحسنمیگیرد..
هیچشمانشرامیبنددوهیماجرایسیلی
اشکشراسرازیرمیکند..💔
کسی که ربنای او ، تعادل دو عالم است ،
قنوت ربنای او ، چنین شده چرا حسن ؟!
گفتم خیلی گناه کردم
-گفت هنوز با روضهی مادر گریه میکنی؟
+گفتم آره
-گفت پس هنوز راه برگشت داری ...❤️🩹
- ما گدایانِ علي ، ریزه خورِ فاطمهایم
جان فدای #حَسَنَت ؛ حضرتزهرایِ علي ..