ممنونمم😅 😊
واقعا هدفم از نوشتن خاطرات دقیقا همین بود؛ دلم میخواست دلاتون رو با خودم بیارم که انشالله همه تون از خدا بخواین زودتر این سفر نصیب تون بشه...
حالا من خودم واقعا فکر می کنم زبانم از انتقال اون همه احساس عمیقی که به روح و قلب یه حاجی (مخصوصا جوان ترها) وارد میشه عاجزه. اما انشالله همین مقدار کم بیشترین تاثیر رو بذاره❤
نفری سه صلوات برای حل همه مشکلات کوچیک و بزرگی که برام فرستادین بفرستیم؟
چله زیارت عاشورای شهید نوید رو هم بهتون توصیه می کنم. چون خیلیا ازشون حاجت گرفتن. این کانال چله اش هست 👇
https://eitaa.com/shahidonline
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام سلااااام
بعد از انجام سنگ مرحله سوم و انشالله دراوردن پدر شیطان 😅
و با چند ساعت پیاده روی دیشب ساعت هفت و نیم برگشتیم هتل
اینم وضعیت مطاف البته از روی تلویزیون 👆
(این ویدیو مال دیشبه ولی سرعت اینترنت بازم کم شده یاری نکرد همون دیشب بیاد🙄)
#منا
خلاصه که همونطور که دوستام اشاره کردن کوله خوشگلم با وسایلش گمشده👀 چون وسایل رو شب قبل دادیم با ماشین اوردن احتمالاً مال من چون فرق داشته رفته طبقات دیگه🫠
باید برم همه جا رو بگردم پیداش کنم.
#منا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت حدود ۴.۳۰ عصر نزدیک جمرات. واقعا حجم جمعيتي كه داشتن به سمت جمرات میرفتن اصلا قابل نمایش نبود.
یه چیزی تو مایه های قیامت اندازه کوچیکش🧐 از هر ملیتی با هر رنگی؛ با لباسهای تقریبا یک جور به دنبال کار و بار خودت...
همه این جمعیت وارد یه فضای هم کف یه پارکینگ طوری میشن که دیوارها اونجان.
#منا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
اینم از حماسه ای که من افریدم و هفت تا سنگی که من زدم😅 که چهارتاش نخورد و در واقع ۱۱ تا زدم که هفت تاش خورده باشه👊
باید به سه تا دیوار هر کدوم هفت تا سنگ میزدیم. جالب اینه وقتی سنگ میزنی بین اون همه سنگ، سنگ خودت رو اکثراً میبینی.
بهتره موقع زدن الله اکبر بگی و نیتت دوری از شیاطینی باشه که باهات قرین شدن ...
#منا
این داخل چادر منا بود.موقعی که داشتیم میومدیم بیرون واستادم و عکس گرفتم براتون. چه خانومای باسلیقه و منظمی داره کاروانمون انصافا یه جوری تمیز کردن و رفتن که حتی به دستمالم رو زمین نمونده👌😍
۱۱۳ تا خانوم با وسایلشون برای سه روز تو این فضا جا شدیم. قاعده اش این بود هر کس اندازه فقط خوابیدن و نه بیشتر جا داشته باشه و فضای چادرها از بالا به هم راه داشت و همین باعث میشد خیلی صداها باهم قاطی بشه.مثلا اگه غافل میشدی با امام جماعت چادر بغلی ها میرفتی رکوع😅 باید تمام تمرکزتو به کار میگرفتی تا حواست به صدای مکبّر خودتون باشه. توفیق اجباری توجه کامل در نماز😉
#منا
چیزهایی که برای منا خیلی واجب بود:
دمپایی برای دستشویی(شریکی با دوست میشه اورد)؛ کفش اسپورت راحت برای مسیرهای پیاده روی؛ افتابگیر و عینک؛ بادبزن دستی؛ پماد سوختگی(مخصوصا برای پوستهای حساس)؛ تخم شربتی و خاکشیر؛ کیسه پلاستیک دسته دار برای دمپایی و حمام رفتن و... ؛ تنقلات مقوی برای توی راه(برای توی روز دایما اب و خوراکی میدادن. خرما اجیل و میوه وخاکشیرتخم شربتی جزو میان وعده ها بود) قلاب s؛
؛ لباس دو دست حداقل+ لباس احرام (گرمه و به خاطر شلوغی خیلی امکان لباس شستن نیست یا سخته)؛ بالش نمیخواد داره خودش. ملحفه در صورت حساسیت(ما از چادرامون به عنوان ملحفه استفاده کردیم)
پی نوشت: اینم پاهای خسته دو دوست در انتهای مسیر به سمت هتل؛ زمانی که کنار خیابون نشستیم تا خستگی بگیریم.چادر چروکم تو عکس کم معلومه🤣
#منا
#عرفه
اینم بادبزن خیلی لاکچری من😁😅
برای مسیرهای پیاده روی و داخل چادرهای منا خیلی کاربردی بود.
از مامانم گرفتم چون معمولا مامانا از اینا دارن😅
کلا من خودم برای این سفر خیلی چیزهای این مدلی که فقط برای سفره رو امانت گرفتم یا با دوستم شریکی آوردیم.(شریکی مثل بند پهن کردن لباس؛گیره لباس؛سبدکوچیک برای پهن کردن لباس؛بسته پلاستیک فریزر و..) لازم نیست مصرف گرایی کنیم همه چی رو بخریم. تازه اینجوری هم زیاد یاد بقیه میفتیم هم اونا تو ثواب و اثر خیر مکه ما شریکن😁
.
#منا
.
کوله خوشگلم پیدا شد😁
رفته بود طبقه ۴ ام هتل 👀
.
حالا یکی بیاد لباسامونو بشوره🙄
سلااااام😇
من بعد شستن اون حجم لباس اومدم پیشتون. تو هتل ماشین لباس شویی از این دستی دوقلوها هست ولی تا جمعه گفتن رختشوی خانه بسته است به خاطر صرفه جویی در مصرف آب چون ظاهرا اینجا آب هتل با تانکر تامین میشه👀
پس فعلا داریم خودمون زحمت می کشیم😅 چقدر تو زندگی روزمره نعمت داریم و حواسمون نیستا؛ همون ماشین لباسشویی تو خونه هامون یه نعمت بزرگه👌
#مکه
امروز کلا تو هتل موندیم. چون مطاف خیلی خیلی شلوغه و از طرفی بدنمونم خیلی خسته است. هر چند دلم خیلی پر میکشه ولی چون اتوبوس نیست و با تاکسی هم باید گروهی بریم صبر کردم.
ولی به جاش بعد از لباسا؛ کتاب نوش بندگی رو خوندیم؛ چند صفحه از کتاب «دورت بگردم» رو خوندم و یه جلسه تفسیر قرآن با دوستام تو نمازخونه برگزار کردیم که بقیه خانومای کاروانم بهمون پیوستن و خیلی خوب بود خداروشکر👌
امروز چون تو هتل بودیم خاطراتمون کمتر بود اکه میخواستم عکس بذارم باید از لباس سابیدن براتون تولید محتوا میکردم 🤣
یه چیز تعریف کنم؛ یکی از خوبی های بودن با خانومای کاروان تو عرفات و منا این بود که خیلی باهم اخت شدیم و بیشتر باهم دوست شدیم. الان موقع غذا یا تو راهرو ها که هم رو میبینیم مثل یه مادر حالمون رومیپرسن و هوامونو دارن که خیلی خوبه💚💌
پیام دوم؛ من فکر می کردم ۳٠ روزه اس ولی مدیرکاروان گفتن احتمالا ممکنه بیشتر بشه. خدا به همه کمک کنندکان در نگهداری بچه های ما صبر و توان بده🥲🥺
پیام سوم: الهی شکر که همش از لطف خودشه
باعث افتخارمه که در خدمتتونم💌
امروز مطلب خیلی قشنگ توی کتاب نوش بندگی خوندم؛ میگفت حالا که اعمال حج تموم شده شیطون میگرده ببینه هر کسی از کجا داره به خدا نزدیک میشه از همون جا میره سراغش تا وسوسه اش کنه.
همه مون ببینیم از کجا به خدا وصل میشیم قطعا اونجا شیطون برامون برنامه داره.
شما که با بزرگواری دارین زحمت همسرتون رو میکشین صبوری به خرج بدین و توی خلوت هم چیزی نگین و اجرش رو انشالله برای خودتون محفوظ نگه دارین.
توصیه روانشناسانه هم: به نعمتهای دیگه مثل بچه هاتون نگاه کنید تا حالتون بهتر باشه و شاکر بشید و از طرفی ظرف محبت و حال خوبتون رو از جاهای مختلف پر کنین(مثلا دورهمی با دوستاتون؛دردل با خواهر زیارت و... هرکاری که علاقه شماست) که انرژی که با نگهداری همسرتون ازتون گرفته میشه اینجوری جبران شه.
دید باز و مطالعه و حال معلوم نیست کی بیاد. شما اقدام کنید خدا خودش کمک می کنه. بعدم جو اینجا خیلی حال آدم رو میزون می کنه نگران نباشید.
جلسه های کاروان قبل سفر خیلی کمک می کنه برای امادگی و...
خلاصه اگر مستطیع هستید(یعنی شرایط اومدن رو دارید) اصلا عقب نندازید.
حدیث داریم که هرکسی بدون دلیل زیارت خانه خدا رو عقب بندازه و در اون فاصله از دنیا بره به مرگ یهودیت یا مسیحیت از دنیا رفته.
چون حج یکی از اصول دینه و مثل نماز اصلا نباید ترک بشه.
✓از نظر زبان انگلیسی که یکی از لذت ها دقیقا ارتباط با ملتهای دیگه است برای من. خیلی از عکس های مشترک با خانومای خارجی رو نرسیدم براتون بذارم 😉
مریم خانوم اهل نیجریه بود؛ کاملا انگلیسی رو مسلط بود. اول با تعارف اجیل شروع کردم و سجادمو زیرش پهن کردم چون سجاده نداشت(کلا قلاب من برای ارتباط با ادما تو این سفر اول خوراکی بود😅)
بعد اسمشو پرسیدم و تا کفت مریم گفتم عههه اسم خواهر منم مریمه. بچه داری؟ گفت دوتا منم گفتم عههه منم دوتا؛ عکس بچه ها رو دراوردم نشون دادم و اخرش درمورد فلسطین باهم حرف زدیم و دعاکردیم و تیر اخرم برچسب موبایل بهش هدیه دادم که خودش خودجوش گقت بیا باهم عکس یادگاری بگیریم و با موبایلش اینجوری عکس گرفتیم😇
#هدیه_مودّت
داشتم پیامهارو میدیدم از زبان و کلاس زبان و اینا درسیده بودین؛ من توی دوران مدرسه کلاس زبان میرفتم ولی بعد از اون اصلا نرفتم. قبل از اومدن به مکه خیلی دغدغه ارتباط با کشورهای دیگه رو دلشتم و بکوب توی وقتای خالیم مکالمه کار کردم.
چه جوری مکالمه کارکردم؟ با کلاسهای خانم شاهدی که انصافاً فوووق العاده بود. یه نرم افزار خیلی خوب و روون دارن با تدریس عالی که واقعا بالارفتن سطح مکالمه ام رو مدیون ایشونم.
اینه کانال خانوم شاهدی 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2434335338Cec2e38c6b3
اموزشای رایگانشونم کلی میتونه شما رو جلو بندازه چه برسه به کلاسشون که برای من واقعا کاربردی و عالی بود🥰
میدونید که تبلیغات هیچ وقت نداشتم و اگر کسی رو معرفی کنم کاملا دلی و از روی صداقته؛ ایشونم خبر ندارن که من کانالشون رو اینجا معرفی کردم💌
فرقی نمی کنه مادرید یا مجردید و...
چون پایه ای یاد میدن و متدشون علمیه کاربردیه انشالله براتون.