eitaa logo
「ندبہ‌هاۍدݪٺنگے」
260 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
648 ویدیو
17 فایل
بسمـِ اللّٰھ🌸•• سَھم‌ما،‌در‌وسطِ‌مَعرڪہ‌؏ــشق‌چہ‌بود؟ غم‌و‌'دلتنگے‌'و‌حسرٺ‌همہ‌یڪجا‌باهم . . . -آیدی‌جهٺ‌ارٺباط؟!📞•° +گمنام‌بمانیم‌بهتࢪاسٺ¡ -کپی؟!📻•• +حلالت‌رفیق‌فقط‌فروارد‌یادت‌نره꧇) ٺقدیم‌به‌کسے‌‌ڪھ‌مانعے‌‌شدم‌برا؎‌ظهورش‌ واوپدࢪانه‌دعایم‌میڪند🌱'
مشاهده در ایتا
دانلود
❥••●❥●••❥ 💠 در تنهایی از درد دلتنگی به خودم می‌پیچیدم، ثانیه‌ها را می‌شمردم بلکه زودتر برگردند و به‌جای همسر و برادرم، تکفیری‌ها با بمب به جان زینبیه افتادند که یک لحظه تمام خانه لرزید و جیغم در گلو شکست. از اتاق بیرون دویدم و دیدم مادر مصطفی گوشه آشپزخانه از ترس زمین خورده و دیگر نمی‌تواند برخیزد. 💠 خودم را بالای سرش رساندم، دلهره حال ابوالفضل و مصطفی جانم را گرفته بود و می‌خواستم به او دلداری دهم که مرتب زمزمه می‌کردم :«حتماً دوباره انتحاری بوده!» به کمک دستان من و به زحمت از روی زمین خودش را بلند کرد، تا مبل کنار اتاق پاهایش را به سختی کشید و می‌دیدم قلب نگاهش برای مصطفی می‌لرزد که موبایلم زنگ خورد. 💠 از خدا فقط صدای مصطفی را می‌خواستم و آرزویم برآورده شد که لحن نگرانش در گوشم نشست و پیش از آنکه او حرفی بزند، با دلواپسی پاپیچش شدم :«چه خبر شده مصطفی؟ حالتون خوبه؟ ابوالفضل خوبه؟» و نمی‌دانستم این انفجار تنها رمز شروع عملیات بوده و تکفیری‌ها به کوچه‌های زینبیه حمله کرده‌اند که پشت تلفن به نفس‌نفس افتاد :«الان ما از حرم اومدیم بیرون، ۲۰۰ متری حرم یه ماشین منفجر شده، تکفیری‌ها به درمانگاه و بیمارستان زینبیه حمله کردن!» 💠 ترس تنهایی ما نفسش را گرفته بود و انگار می‌ترسید دیگر دستش به من نرسد که مظلومانه التماسم می‌کرد :«زینب جان! هر کسی در زد، در رو باز نکنید! یا من یا ابوالفضل الان میایم خونه!» ضربان صدایش جام وحشت را در جانم پیمانه کرد و دلم می‌خواست هر چه زودتر به خانه برگردد که من دیگر تحمل ترس و تنهایی رو نداشتم. 💠 کنار مادرش روی مبل کز کرده بودم، نمی‌خواستم به او حرفی بزنم و می‌شنیدم رگبار گلوله هر لحظه به خانه نزدیک‌تر می‌شود که شالم را به سرم پیچیدم و برای او بهانه آوردم :«شاید الان مصطفی بیاد بخوایم بریم حرم!» و به همین بهانه روسری بلندش را برایش آوردم تا اگر تکفیری‌ها وارد خانه شدند حجاب‌مان کامل باشد که دلم نمی‌خواست حتی سر بریده‌ام بی‌حجاب به دست‌شان بیفتد! 💠 دیگر نه فقط قلبم که تمام بدنم از ترس می‌تپید و از همین راه دور تپش قلب مصطفی و ابوالفضل را حس می‌کردم که کسی با لگد به در خانه زد و دنیا را برایم به آخر رساند. ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 『@deltangemontazer313』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمی‌خواد کسی رو از خودتون راضی کنید! 🌱 در همه حال رضایت پدر و مادر💖 👤(استاد الهی حفظه‌الله) پیشنهاد می‌کنم حتما دان کنید.👌 『@deltangemontazer313』
اي فرزند آدم هنگامي که متولد مي شوي در گوش تو اذان گفته مي شود بدون آنکه برتو نماز خوانده شود و هنگامي که از دنيا مي روي برروي تو نماز گزارده مي شود مي شود بدون آنکه اذاني گفته شود بدان که طول عمر تو در اين دنيا بيشتر از فاصله اذان تا نماز نيست پس زندگيت را با چيزي که براي تو ارزش ندارد تباه نکن 『@deltangemontazer313』
" شهادت " ، نوعی ‌" مدیریت " است آدمهای معمولی خیلی هم که موفق باشند ، زندگی خود را مدیریت می کنند ! اما " شهدا " ، خود را نیز ، مدیریت میکنند ... " شهادت " ، یعنی: زندگی مان را کجا ، خرج کنیم که زندگی دیگران معنی پیدا کند 『@deltangemontazer313』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••❀〇⃟🌺❀•• میلادت اِۍ عقیلہ‌ۍ قبیلہ‌ۍ نوڕ🌟 بر ذره ذره‌ۍ هستے مبارڪ ❥ ازتو ڪه مینویسم اندیشہ‌ام💭 تا خدا بالا میـڕود🕊 و نیڪ میدانم آنان کہ در طریق معرفٺ و عشق دنبالہ ڕویٺ هستند، هڕگز راه گم نمےکنند… زیرا همچون خورشیدے تابناڪ روشنے رابہ همگان هدیہ داده‌اے ... عقیلہ‌ی بنےهاشم و داناے طریق معرفٺ و عشق 🦋 زمینے شدنٺ، بهانہ‌اۍ شد براۍ مهرورزے🌱 و چہ نیڪ فرشتگان سپید پوش، از مهڕت لبـڕیز شده و جان بر ڪف گڕفتہ و جان و تن بیماران دلخستہ و رنجور را پرستارۍ مےکنند و...🌿 خوش آمدے دردانہ‌ۍ فاطمه زهرا سلام الله علیہا♥ 『@deltangemontazer313』
🔸رفته بودم سفری سمت دیار " شهدا " 🔸كه بكنم گرد مزار "شهدا " 🔹به امیدی كه دل خسته💔 هوایی بخورد  🔹 شود از گرد و غبار " شهدا " 💐 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 『@deltangemontazer313』
〖یاصآحِبُنا؛دقیقھ‌؎آخر،پاییزتقویم‌را معطݪ‌می‌کند‌شاید‌برگرد؎؛ یݪدامگر‌همین‌نیست؟!🌿•°〗 『@deltangemontazer313』