به خاک پای حضرت شهربانو(س)مادر امام سجاد(ع)
برتر است از بانوان شهر،بانوی حسین
وَه چه نام دلنشینی، "شهربانوی حسین"
از تعلق های دنیا چشم میپوشد کسی
که به گوشش خورده باشد نام دلجوی حسین
بر تنش رخت اسارت نیست،این آزادگی است
شهربانو را کشانده عشق تا کوی حسین
آن جهانشاهی که در اثبات عشقش کرده است -
-کل دنیا را فدای تاری از موی حسین
از همان شب که مسلمان شد به دست فاطمه
روزهای شهربانو پر شد از بوی حسین
آبشاری وصل میگردد به اقیانوس عشق
تا نگاه خسته او میرود سوی حسین
در جواب خواستگاری "یاعلی" دارد به لب
پاسخش وا میکند گل از گلِ روی حسین
عرش غرق شادی و افلاکیان کف میزنند
مینشیند چون زمان عقد پهلوی حسین
تحفه ناقابلی جز شعر در دستم نبود
کاش قدرش را بسنجد با ترازوی حسین
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند بیت از غزلی نو سروده به خاک پای پسر ارشد ارباب
همانگونه که در سیما ، پیمبر بودنش پیداست
میان کارزار جنگ ، حیدر بودنش پیداست
کسی که خون مولا در رگش جاریست،معلوم است
که در جولان شمشیرش ، دلاور بودنش پیداست
علی ابن حسین ابن علی ابن ابیطالب
در این اصل و نسب، از عالمی سَر بودنش پیداست
پدر دریای نور و مادرش دریای احساس است
در این پیوند ارزشمند گوهر بودنش پیداست
پدر خورشید افلاک و عمو ماه بنی هاشم
میان آسمان قوم ، اختر بودنش پیداست
چنان با شور میگوید اذانش را که در معنا
زمانِ گفتنِ الله،اکبر بودنش پیداست
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۲ اسفند ۱۴۰۲
او شاهد اشک گاه و بیگاه من است
آرامش روز و هفته و ماه من است
عمریست که در نبودنش هر لحظه
دلتنگی عصر جمعه همراه من است
#مهدوی
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۴ اسفند ۱۴۰۲
پیش منی که هستی ام از دست رفته است
شنبه غروبِ جمعه ترین روز هفته است!
تکرار می شویم ، شروعی دوباره را
هر شنبه ترجمان غمی نوشکفته است
حسی برای زندگی تازه بی تو نیست
پای دلم برای دویدن گرفته است
بی تو چقدر ثانیه ها طول میکشند
بی تو چقدر ساعت من خواب رفته است
هر شنبه ی بدون تو آغاز مُردگی است
تکرار داغهای عمیق نگفته است
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۵ اسفند ۱۴۰۲
10.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به ساحت مقدس مادر امام زمان(عج)،حضرت نرجس خاتون (س)
.
.
خدا در اوج شادی،گاه غم بخشیده انسان را
در آغوش بهار انداخته سوز زمستان را
میان تار و پود پیله ها پروانه خواهد شد
تحمل میکند هرکس مصیبتهای زندان را
به حکم البلاء للولای عشق تن داده
اگر شهزاده ای بر تن کند رخت کنیزان را
تو را در خواب،زهرا خواستگاری کرده از مریم
که حق داده است پیوند از ازل انجیل و قرآن را
عروس خاندان عصمتی آنگونه که خالق
گزیده از میان سوره های خویش "رحمان" را
تو راضیه،تو مرضیه،تو نرگس هستی و بی شک
گرفتی از خود زهرا کرامات فراوان را
سه شنبه عطر تو در جمکران می پیچد و جمعه
تحمل میکنی مانند ما اندوه هجران را
شبی از راه می آید سوار سبزپوش تو
کویر تشنه میفهمد از آن پس طعم باران را
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۵ اسفند ۱۴۰۲
#عاشقانه
درمیان سایه ها تنهای تنها با خودش...
هی قدم زد زیر باران نیمه شبها با خودش
مثل طفل بی کس و کاری که بازی میکند
در میان بچه های کوچه اما با خودش
کنج کافه روی میزش باز فنجان ها دوتاست
درد را سر میکشد هر روز اینجا با خودش
هیچ کس هم صحبت تنهایی دریا نشد
موج مُرد و ابر رفت و ماند دریا باخودش...!!
.
.
.
رفته اما خانه هر لحظه مرورش میکند
برده حتی خاطر آیینه ها را با خودش!!
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۱۵ اسفند ۱۴۰۲
#عاشقانه
شاید شبی قسمت کنم دارایی ام را
تنهایی ام تنهایی ام تنهایی ام را
آیینه ی نقش و نگار دیگرانم
اما نمیبیند کسی زیبایی ام را
چون موج رفتی از کنارم؛نه ندیدی...
اشک غروب غربت دریایی ام را
با رفتنت دنیای بی تصویرم انگار
می ریخت از چشمان من بینایی ام را
هرگز نفهمیدی برایت شعر گفتم..
من مادری لالم که تو لالایی ام را....!!
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۱۷ اسفند ۱۴۰۲
#عاشقانه
فکری به حال این دل چشم انتظار کن
تقویم سرد و یخ زده ام را بهار کن
دستی بزن به گیسویت آن را به هم بریز
این قوم متحد شده را تار و مار کن
"لا یمکن الفرار من العشق" پس بیا
خود را به این مصیبت شیرین دچار کن
آهوی شعر، نظم جهان را به هم بزن
این شیر دلسپرده ی خود را شکار کن
باشد،قبول! عشق تو را منفعت نداد
این بار را برای دل من قمار کن
ماه و ستاره چشم تو را دید میزنند
فکری به حال این همه شب زنده دار کن
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۱ فروردین ۱۴۰۳
سلام
ان شاءالله امشب برای دقایقی در برنامه سرزمین شعر از شبکه چهار سیما مهمان نگاهتان خواهم بود
ساعت ۲۲:۳۰
#مادرانه
@denj_tanhaii
۲ فروردین ۱۴۰۳
۳ فروردین ۱۴۰۳
دنج تنهایی
🔵شعرخوانی #عباس_جواهری_رفیع #سرزمین_شعر #مادر #مادرانه #عاشقانه @denj_tanhaii
برای مادرم
ببین که روزیِ ما بعد تو فراوان نیست
که سهم خانه ما عطر نان و ریحان نیست
تو رفتی و همه جا بذر مرگ پاشیدند
بهار های پس از تو کم از زمستان نیست
بدون مهر تو مرگ است زنده ماندن من
شبیه شاخه گلی آن زمان که باران نیست
چه آتشی زده بر جان خانه رفتن تو
دریغ، آخر این شعله ها گلستان نیست
شبیه نامه بی مقصدی شده است دلم
به هر که میرسد افسوس صاحب آن نیست
تو پرکشیدی و معلوم شد که پیله تن
برای قامت پروانه غیر زندان نیست
###
تو را به خاک ندادم ،به آسمان دادم
تو را به دست خداوند مهربان دادم
زمین که جای قشنگی برای گلها نیست
تو را به رسم امانت به آسمان دادم
دلیل بارش چشمان ابری ام مادر...!
همیشه لحظه باران تورا نشان دادم
پس از تو زنده نماندم،پس از تو هی مردم
سر مزار تو هر روز سال جان دادم
چه پشت ابر چه پیدا،همیشه پر نور است
کسی که جای ستاره به کهکشان دادم
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۳ فروردین ۱۴۰۳
دنج تنهایی
🔵شعرخوانی #عباس_جواهری_رفیع #سرزمین_شعر #مادر #مادرانه #عاشقانه @denj_tanhaii
تا دید به زحمتش ثمر دادم رفت...
با اشک به دست و پایش افتادم،رفت
آنقدر که غرق التماسش بودم
انگار خداحافظی از یادم رفت....
#عباس_جواهری_رفیع
@denj_tanhaii
۳ فروردین ۱۴۰۳