+وحید جان اگر دمِ دستم بودی که رنده ات می کردم ...یک عدد مربای وحید می پختم ازت.
-گفتی مربا، راستی حاجی خیار شور پختم چه خیارشوری.....
وااااای عالی شده
+اون ترشی های گوجه را یادم آمد...و لقمه های کله گربه ای حرمزه... و دلم هوای یک تن ماهی در پلدختر دارد... و دلم هنوز پیش هوای سیل است...
+ان شاءالله تل آویو سیل بیاد باهم بریم...
اردوی جهادی تل آویو...
همراه با درختان باع انار...
-وسیله ایاب و ذهاب جهت اعزام به تلآویو مهیاست
هر که دارد هوس تلّ و آویو بسم الله....
#تمرین