از شهدا
به جاماندهها؛
هنوز هم شهادت میدهند
اما به "اهل درد"
نه بی خیالها🍃
فقط دم زدن ازشهـدا
افتخار نیست...
باید زندگیمان،
حرفمان، نگاهمان،
لقمه هایمان، رفاقتمان
هم بوی شـهدا بگیرد ...
✨ عاقبتتون شهدایی التماس دعا
@dghjkb
🌷صد وصیتنامه شهدا:
وصيت نامه شهيد علي زارعي
به نام كسي كه هستي را آفريد سخنم را با نام او آغاز مي كنم و اين آخرين پيام من است به تمامي عزيزانم كه مرا مي شناسند و به كساني كه مرا دريافتند و مرا به عقل خود ديوانه پنداشتند. پدر و مادر عزيزم! فرزند شما آگاهانه قدم در راه پاسداري از انقلاب اسلامي گذاشت. پدر و مادرم! شهادت وديعه الهي است كه از جانب خداوند تبارك و تعالي براي آن كساني كه لايق هستند مي رسد و اين شهادت ها است كه باعث مي شود احكام اسلام و انقلاب پيشرفت بكند. مذهبي كه ما مسلمانان داريم مذهب شهادت است و اسلامي كه ما در راه آن آمده ايم مي خواهد انساني عادل و كامل به تمام معني بسازد. همانطوريكه در نهج البلاغه آمده است اكرم الموت قتل في سبيل الله شرافتمندانه ترين مرگها شهادت در راه خداست. خواهرانم و برادرانم! همچون حضرت زينب (س) و حضرت امام سجاد (ع) پيام خون شهيد را به همه برسانيد كه مذهب ما مذهب شهادت است. ما چون خدا داريم همه چيز داريم. هيچ وقت خدا را فراموش نكنيد و در هيچ شرايطي از خط امام فاصله نگيريد گرچه دشمن تشنه به خون گلوي ماست. كشته شدن در راه حق آرزوي ماست. وصيت مي كنم شما را ]كه[ دنباله رو آيه ي "يا ايها الذين آمنوا اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منكم " باشيد عبادت خداوند را از ياد نبريد؛ عبادتي كه همراه با جهاد در راه خدا باشد ارزش نماز را بدانيد. نماز جماعت را بخوانيد همانطور كه حضرت علي (ع) مي فرمايد:"كه ما بين كفر و ايمان هيچ فاصله اي نيست جز نماز."
*پایگاه اطلاعرسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران"نویدشاهد"
#وصیتنامه_شهدا ۵۴
#شهید_علی_زارعی
#صد_وصیت_شهدا
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین اجرای سرود "سلام فرمانده" در یزد...
انصافا همخوانی زیبایی داشتند!
#سلام_فرمانده
@dghjkb
📣📣 این بنر به صورت رسمی و قانونی در سر درب ورودی پاساژ ها و مغازه ها در حال نصب هست!
از این به بعد تولید و عرضه ✖️مانتوهای کوتاه، ✖️جلو باز، ✖️آستین کوتاه، ✖️بدن نما و ✖️شلوارهای کوتاه، ✖️دارای پارگی، یک کار غیر قانونی است!! و با مغازه دارها و فروشنده ها برخورد جدی مۍشود❗️
#نشر_واجب
#بی_تفاوت_نباشیم
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده...
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شکست سنگین آل سعود در ورزشگاه آزادی
#سلام_فرمانده
@dghjkb
🔵نه همزمانی مسئله آبادان و ورزشگاه آزادی و نه بقیه مسائل این مدت تصادفی نبوده و نیست ، بلکه اینها غربالهای آخرالزمانی هستند
‼️توجه
الک آخرالزمان بیوقفه در حال حرکت است و ناخالصیها در حال ریزش.....!
⚠️خطر
احتمال ریزش از لیست یاران قائم!!.....
#غربال #امام_صادق علیهالسلام
@dghjkb
••🕊
#امام_زمان
شبی زشـرح فراقـت به ابـرها گفتـم
سحر نیامده ،دیـدم چقـدر باران ریخـت...𑁍'!
@dghjkb
#نماز_شب
♨️نمازشب در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام؛
🔸من ، اصحاب محمد (صلى الله عليه وآله ) را ديده ام و كسى از شما را شبيه به آنان نمى بينم .اصحاب محمد (صلى الله عليه وآله ) شب را در حال سجده و قيام بودند و با چهره ژوليده و غبار آلوده شب را به صبح مى رساندند و پيشانى ها و صورت هاى خويش را به طور متناوب بر زمين مى نهادند.
🔸آن رشد يافتگان با يادآورى بازگشت خويش ، چنان مى شدند كه گويى برگدازه آتش ايستاده اند. از طول سجود، ميان چشمانشان مانند زانوى بز برآمده بود. چشمانشان چنان گريان بود كه گريبان شان را خيس مى كرد، و به جهت ترس از كيفر و اميد پاداش ، مانند درختى در تند باد مى لرزيدند.
📚(نهج البلاغه خطبه 97)
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
نماز شب یادتون نره
#التماس_دعای_فرج
@dghjkb
🌷شهیدی که پدر خود را شرمنده کرد/ دفتر ثبت رفتارهای روزانه به نام طریق پرواز داشت:
ندای "هل من ناصر ینصرنی" سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین(ع) از کربلا به گوش میرسد.رهرو پاک و صدیق حسین(ع)ندای مولایش را لبیک گفته و پس از مدتها کار طاقت فرسا در جبهه هنر اسلامی وخدمتهای فراوان به شهدا و خانواده های شهدا ٫سنگر مدرسه را رها میکند و پرچم به دوش کوچه های شهر را زیر پا گذاشته راهیان قدس کربلا را با شعار *هر که دارد سر همراهی ما بسم الله* رهنمون میشود و به میعاد گاه عروج سرزمین عاشقان الله٫ خطوط مقدم جزایر مجنون میرسد و وصیتنامه ای به خون رنگش را مینویسد و وضویی خونین برای آخرین نماز میگیرد.
شهید علی حیدری از جمله شهدایی بود که در محله خزانه بخارایی به عنوان جوانی پرشور و پرکار در میان دوستان و آشنایان مشهور بود و در این مسجد منشأ تربیت و ساختن نوجوانان و جوانانی شد که بعدها در این نظام اسلامی، ازجمله افتخارآفرینان و قهرمانانی گشتند که همواره مورد سرافرازی و مباهات این انقلاب می باشند.
در بخش اول گفت و گو با محمد حیدری برادر شهید علی حیدری به برنامه ریزی و اهل نظم و ترتیب بودن این شهید بزرگوار رسیدیم. در اینجا به بخش دوم این گفت و گو خواهیم پرداخت.
محمد حیدری برادر شهید صحبت های خود را با پاسخ به این سوال که به نظر شما چه رفتاری از شهید حیدری نسبت به سایر رفتارهای ایشان جلوه و نمود داشت، آغاز کرد و گفت: ایشان همیشه اعضای خانواده را نصیحت می کرد و دائماً در حال تذکر بود و به گونه ای عمل می کرد که کسی ناراحت نشود. علی ما اهل شوخی و خنده بود و در همان قالب، حرف هایش را می زد.
به عنوان مثال اگر یکی از بستگان ما در حال غیبت کردن بود با گفتن جمله، "ای وای دارند گوشت مرده می خورند" بیرون از محفل می رفت که با این اقدام خود می خواست به اطرافیانش بفهماند شما نبایستی دیگر غیبت کنید و واقعاً تا آنجاییکه می توانست تذکر می داد و آنجایی که نمی شد، می رفت و حتی المقدور آن محوطه را ترک می کرد.
علی علاقه زیادی به خانواده داشت و در انجام بسیاری از کارها با من مشورت می کرد. او آیه شریفه "و شاورهم فی الامر" را به صورت عملی در زندگی خود پیاده کرده بود.
علی تمام اعضا و جوارحش را در کنترل خود داشت و دفترچه ای داشت که به حسابرسی از اعمال خود می پرداخت.
درحالیکه در زمان شهادت علی، حدود 2سال از ازدواج من گذشته بود ولی اگرهمسر مرا می دید نمی شناخت. تا این حد از نگاه هایش مراقبت می کرد.
طریق پرواز
علی با امتیازهای منفی و مثبتی که برای خود درنظر می گرفت، اعمالش را تحت نظر داشت و از این طریق به خود تذکر می داد. او دفتر ثبت رفتارهای روزانه داشت که نامش را "طریق پرواز" گذاشته بود.
علی به سه امام معصوم علاقه خاص داشت،امام حسین(ع)، امام رضا(ع) و حضرت حجت(عج). ائمه(ع) هم از همان اول که بچه چهار ساله بود عنایت خاصی به این بچه داشتند.
ما در کرمانشاه بودیم که علی چهار ساله داشت. این قضیه فکر می کنم به سال 1348برمی گردد. یک شب سراسیمه،علی از خواب بلند شد. (اون موقع خانه ها کوچک و بچه ها نزدیک به هم می خوابیدند.) با سروصدای علی، من و پدرم هم یکدفعه سراسیمه از خواب بلند شدیم و پدرم با نگرانی گفت: علی علی چه شده؟!
دیدیم علی با چهره برافروخته و هیجان زده می گوید: آقا نگاه کن همه معصومین و دوازده امام اینجا نشسته اند، حضرت محمد(ص) هم آنجا است و قرآن می خوانند. درحالیکه علی همینطور گریه می کرد، او را در آغوش گرفتیم و سعی می کردیم آرامش کنیم.
پیش بینی شهادت
از زمانیکه من به سربازی رفتم رابطه علی با بنده کم شد. قبل از آن، یک بار علی به من گفت: محمد بیا من یک چیزی برایت تعریف کنم، گفتم چیه؟(این قضیه برمی گردد به سال 62) گفت: محمد، امام رضا(ع) به خوابم آمد و گفت که سال آینده اسفندماه میای پیش ما.
من راستش به خاطره ایمان ضعیفم آن را باور نکردم و گفتم، علی نگران نباش فکر نمی کنم این اتفاق بیافتد. به هر حال هیچ کس تاریخ مرگ خودش را نمی داند. گفت: حالا من به شما گفتم که بدانی امام رضا را به خواب دیدم و با همدیگر خیلی صحبت کردیم.
دقیقاً همین اتفاق افتاد.اسفند سال بعد، علی به شهادت رسید.
*خبرگزاری دفاع مقدس
#شهید_علی_حیدری #طری_پرواز
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
@dghjkb
دلتنگ یاران سفرکرده
علی درخاطره ای برای من تعریف می کرد که یک بار با بچه های مسجد جامع خزانه بخارایی به مشهد رفته بودند. آن موقع هم زمانی بود که من تهران نبودم و خیلی علاقه داشتم که با آنها همراه شوم. بعد علی به اتفاق بچه ها به مسجد جامع گوهرشاد برای شرکت در مراسم دعای کمیل می رود.
مشغول دعای کمیل که می شوند علی میگوید: من یکدفعه امام زمان(عج) را دیدم، آمد با من از نزدیک صحبت کرد و به من گفت:علی به بچه ها بگو من الان اینجا هستم و اگر چیزی می خواهند، از من بگیرند. بعد میگوید: من به فرد کناری خودم که مشغول خواندن دعا بود،(آقای حجت رستمی) گفتم: حجت، الان امام زمان(عج) اینجاست و به من میگوید از بچه بخواهید اگر خواسته ای دارند برایشان برآورده کنم. گفت: این را که گفتم، مجلس دگرگون شد.
یک روز دعای کمیل بود ومن هم شرکت کردم. یک مقدار دیرتر رسیدم، وسط دعا بود. شروع به خواندن دعا کرده بودم که یکدفعه متوجه شدم صدای کسی از وسط مسجد آمد، داد و فریاد میزد، افتاده بود روی زمین و اسم شهدا رو می برد، اصغر، ناصر و... .
نگران شدم و جلو رفتم،علی بود. وقتی دوستان علی، مرا دیدند گفتند: محمدآقا شما ناراحت نباش این اتفاقات در مورد علی خیلی عادی است و ما هر بار این اتفاقات را می بینیم. سپس به او آب دادند و حالش بهتر شد ولی همچنان در حالت خودش بود. باور کنید آنقدر با توجه نماز و دعا می خواند که در آن لحظه انگار هجرت می کرد به آن دنیا و همه را می دید.
کسی که به این رشد فکری میرسد دیگرچه جور آدمی میتواند باشد و این دل به دنیا میدهد؟! دل به خانواده میدهد؟! این غیر از خدمت به خلق خدا و مردم و آنچه که میداند کار دیگری انجام می دهد؟!
روزهای نزدیک به شهادت
علی در اواخر عمر و نزدیک به شهادتش اصلاً رنگ به رخسارش نداشت. رنگش زرد و ضعیف شده بود. خیلی در خوراکش کنترل داشت و به عبادتهای طولانی می پرداخت، طوری شده بود که چهره ملکوتی پیدا کرده بود.همه می دانستند علی جزء بچه هایی نیست که دیگر در این دنیا جایی داشته باشد و با یک دنیای بسیار بزرگتری آشنا شده بود که نمی توانست به این دنیا دل بدهد.
علت اصلی حضورعلی در جبهه این بود که امام خمینی(ره) را خیلی قبول داشت و گفته های رهبری برایش حجت بود. امام خمینی(ره) را نائب برحق امام زمان(عج) می دانست.
یکی از علتهای مهمی که علی علاقه داشت به جبهه برود و جبهه را پلکان ترقی معنوی خویش می دانست این بود که فرمانبرداری کند و احساس وظیفه می کرد.
من یادم هست یک بار پدرم به او گفت: اگر می شود شما دیگر به جبهه نرو، بس است دیگر، چند باررفتی، دیگر وظیفه از شما ساقط شده. علی گفت: آقا جان شما که نمی روید، محمد هم که میگویید زن و بچه دارد، آن یکی هم که نمی تواند برود، من هم که میگویید نروم، پس چه کسی برود؟ چه کسی برود از این کشور دفاع کند؟ دیگر پدرم واقعاً محکوم شد و هیچ چیزنتوانست بگوید.
این بزرگواران در مقابل فرمان رهبری احساس وظیفه می کردند و آن فرمان را به جان و دل می پذیرفتند. دیگر اینکه جبهه های ما فقط جنگ نبود و واقعاً انسان سازی بود.
او می خواست به یک معنویتی برسد و پایگاه معنویتی داشته باشد که این پایگاه معنوی را در جبهه ها می دید. دوستانی که با او بودند نیز به لحاظ اخلاق و عمل جزء بهترین ها بودند و در نهایت به شهادت رسیدند.
من فکر می کنم مهمترین اتفاق در تحول روحی علی در مرحله اول، انقلاب اسلامی و دیگری هم جنگ بود. همان موقع که ایشان فعالیتهای هنریش را در راستای اهداف انقلاب اسلامی شروع کرد، تمام کارهایش در جهت رضای خدا انجام می شد. اینطور نبود که فرض کنید می خواست خطاطی کند، خطی در باب چیز دیگری می نوشت. نه، او دقیقاً از زمانی که شروع به خطاطی کرد، به مسجدجامع و انجمن اسلامی مدرسشان رفت و همان استارت اولیه خطاطی او در خدمت نظام و انقلاب و اسلام و خدا بود. شعارهای انقلاب و جنگ می نوشتند.
علی یک تابلوی بسیار بزرگ در مسجد جامع زده بود.هیچ کس نمی دانست چیست.تابلوی زیبایی بود. جالب است که در آن مدت، متنی را هم پایین تابلو قرار داد که لطفاً سوال نکنید. نمی دانم درحال حاضر آن تابلو در مسجد وجود دارد یا خیر.
علی در وصیت نامه اش دائماً می گوید امام را دعا کنید یعنی خیلی امام را دوست داشت. خیلی اعتقاد به ولایت پذیری داشت. اینکه می گویند ذوب در ولایت، او واقعاً ذوب در ولایت بود. انسان با ارزش ترین چیزی که دارد، جانش است وایشان خیلی راحت جانش را در اختیار امام قرارمی داد.
*خبرگزاری دفاع مقدس
#شهید_علی_حیدری
@dghjkb
درکی از این بهشت ندارند ناکسان🕊
چون تار عنکبوت گرفته است قلبشان🕊
📎 #همه_خادم_الرضاییم
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #استوری | #ریلز
درکی از این بهشت ندارند ناکسان🕊
چون تار عنکبوت گرفته است قلبشان🕊
📎 #همه_خادم_الرضاییم
@dghjkb
توئیت #استاد_شجاعی پیرامون فیلم سیاه جشنواره کن ( Holy Spider )
درکی از این بهشت ندارند ناکسان
چون تار عنکبوت گرفته است قلبشان
دریافت توئیت
@dghjkb
🌷صد وصیتنامه شهدا؛
وصيت نامه شهيد احمد گلزاري
"... و شماها بگوييد به اين جنايتكاران آمريكايي، به اين اسراييل غاصب و آدم كش و به اين روسيه ي حيله گر و به انگليس مكار كه ماها رفتيم و داريم مي رويم تا سيل خون راه بيندازيم تا شماها را در آن غرق كنيم."
*پایگاه اطلاعرسانی بنیاد شهید و امور ایثارگران"نویدشاهد"
#وصیتنامه_شهدا ۵۵
#شهید_احمد_گلزاری
#صد_وصیت_شهدا
@dghjkb
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
☘امام رضا سلام اللّه علیه فرمودند :
اگر فاطمه معصومه سلام اللّه علیها مرد می بود از من سزاوارتر بود به امامت.
رساله فاطمیه :ص 4
#السلامعلیکیافاطمهالمعصومهسلام الله علیه
#امام_رضا علیهالسلام #حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
@dghjkb
#شاه_بیت
مهدی جـاڹ
چاره ایڹ دڸ بیچاره تویي، ميآیي؟
تکیهگـاه مڹ آواره تویي، ميآیي؟
نگـرانم که بیایي و نبـاشـم دیگر
لحظههایـم همه همـواره تویي، ميآیي؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان عج
@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا