eitaa logo
دیده بان انقلاب
5.9هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
15.3هزار ویدیو
87 فایل
شبکه خبری تحلیلی دیده بان انقلاب اسلامی کانال تلگرام T.me/didebane_enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
افسران پیشرفت کشور معلّمان، افسران سپاه پیشرفت کشورند. اگر حرکت عمومیِ پیشرفت کشور را به حرکت یک سپاه بخواهیم تشبیه بکنیم، افسران جوانِ این مجموعه عبارتند از معلّمان عزیز؛ مقام معظم رهبری 🏞️ @didebane_enghelab
🌱 شریان حیات ارزش کارگر ، ارزش حیات جامعه است. مقام معظم رهبری 🏞️ ❤️ @didebane_enghelab
🏞️ | کارگران پای کار | کارگران به عنوان ستون فقرات تولید یک کشور در مطالبه حق خود، هوشمندانه و به‌هنگام ورود کردند. مطالبه‌گری هوشمندانه این جریان، مانع قرار گرفتن آن‌ها در صف دشمنان نظام شد. ❤️ @didebane_enghelab
🔘شنبه (۹ اردیبهشت ۱۴۰۲) خبر شهادت شهید حمیدرضا الداغی اومد، احسان علیخانی تقریبا ۴۸ ساعت در سکوت کامل بود تا دوشنبه ساعت ۱۲ شب یادش افتاد استوری بذاره 🔻دقیقا چند ساعت بعد از اینکه عکس شهید با همسرش که حجابش کامل نیست پخش شد 🔻چقدر یه نفر می‌تونه لجن باشه که از مردن آدم‌ها هم برای مقاصد سیاسی خودش استفاده کنه؟! @didebane_enghelab
🔘تشکیل پرونده قضایی برای «بایگان» و «معتمدآریا» 🔻برای افسانه بایگان و فاطمه معتمدآریا از بازیگران سینما و تلویزیون به دلیل کشف حجاب و تشویش اذهان عمومی پرونده قضایی تشکیل و به مقامات قضایی ارسال شده است. @didebane_enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢رهبر انقلاب هم‌اکنون در دیدار معلمان: 🔹باید هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی را در کودکان کشور زنده کنیم. مساله زبان، ملیت و پرچم از مسائل اساسی و مهم است. دانش آموز باید به ایرانی بودن خود افتخار کند که افتخار هم دارد. @didebane_enghelab
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 رهبر انقلاب هم‌اکنون در دیدار معلمان: 🔹چرا در آموزش و پرورش بی‌ثباتی در مدیریت وجود دارد؟ 🔹ده سال اخیر، پنج وزیر و چهار سرپرست سر کار‌ آمدند؛ این چیز عجیبی است... @didebane_enghelab
مقایسه تعداد توییت های چند کاربر فعال اصلاح طلب در پنج رویداد اجتماعی اخیر. پایان بازه زمانی بررسی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ @didebane_enghelab
اسلام گفت همجنسبازی نکنید، کردند اسلام گفت تنوع طلب نشوید، شدند اسلام گفت ازدواج کنید، نکردند اسلام گفت زنا نکنید، کردند اسلام گفت در جامعه قواعد پوشش بگذارید، نگذاشتند هرآنچه که اسلام گفت، عکسش را انجام دادند امروز که کارشان به تجاوز به کروکودیل رسیده از اسلام راه حل میخواهند! شما هرکار که اسلام گفته رو برعکس انجام دادید حالا پیشنهاد و راه حل هم میخواید؟ @didebane_enghelab
18.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏از زمانی که خبر شهادت شهید الداغی منتشر شد حتی یک فرد یا رسانه مذهبی نگفت که این شهید بسیجی و سپاهی و حزب‌اللهی بوده و همه با عنوان ‎ از او یاد کردند اما براندازان بعد از دو روز سکوت، بلافاصله بعد از انتشار عکس‌های شهید و همسرش که حجاب کاملی نداشت، زبان باز کردند و برای مصادره این شهید بزرگوار گفتند ببینید، حجاب همسرش کامل نیست، برای دختران ایرانی هم جان می‌دهد پس با ماست و علیه جمهوری اسلامی است و اصلا اعتقادی به دین و اسلام ندارد اما صبح امروز مصاحبه‌ای از همسر شهید منتشر شد و او نیز همسرش را باغیرت و مرد خواند و از مصادره‌های بی‌جای جریانات سیاسی گله کرد. جالب اینکه براندازانی که تا دیروز هشتگ ‎ می‌زدند امروز می‌خواهند ‎ را مصادره سیاسی کنند! @didebane_enghelab
رهبری ۲۶ آبان ۱۴۰۰ در دیدار با نخبگان: باید تلاش کنیم تا در میان ۱۰ کشور برتر هوش مصنوعی قرار بگیریم. ➕ بد نیست بدونید براساس جدیدترین گزارش موسسه سیاست استراتژیک استرالیا(ASPI)، ایران بالاتر از ژاپن، در میان ۱۰ کشور برتر قدرت علمی و فناوری و هوش مصنوعی قرار گرفت. @didebane_enghelab
‌🔻شهادت روی پیاده‌رو توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها» 🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. 🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. 🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند. 🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک 🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما. 🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ 🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟».. @didebane_enghelab