♻️امام زمان (عج) #رنج میبرد..😔
🍂 امام زمان منتظر ظهور است. او به هیچ وجه از غیبت خود لذت نمی برد. او آسوده نخوابیده است. او #نگران است. او ناراحت است. او خونریزی ها و جنایت ها و خیانت ها و ظلم و ستم ها و ناراحتی هایی که بر مردم و محرومین و مستضعفین عالم می گذرد، او همه را مشاهده می کند و رنج می برد و #شکنجه می بیند😞
🍂 او می خواهد که هر چه زودتر ظهور کند و ریشه #ظلم و فساد را از این عالم براندازد و عدل و داد را به جای آن برقرار کند. اما انسان های ما به آن درجه ی #تکاملی نرسیده اند که وجود او را هضم کنند، بتوانند عدل و داد او را تحمل کنند، بتوانند #نظام_اسلامی او را بپذیرند..
🍂ما #وظیفه داریم که در روزگار خود این تغییر و تحول نفسانی را تسریع کنیم و هرچه زودتر اجتماع ما و #اجتماعات دیگر به آن درجه از رشد و آگاهی و تکامل برسد که امام حجت با تکیه بر این انسان ها #ظهور بفرماید.
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
بچه ها #دعا کنید
#دعا کنید...
#دعا کنید #شهیـــد " باشیم"
نه اینکه فقط #شهیــــد" بشویم".
اصلا تا #شهیـــد نباشیم،
#شهیــــد نمیشویم. .
تا حالا فکر کرده اید،
پشت بعضی دعاهای #شهادت،
یک جور فرار از کار و تکلیف است.
سریع #شهیـد شویم
تا راحت شویم!
اما ..
دعا کنید
قبل از #شهیـــد بشویم،
یک عمر #شهیــــد باشیم.
مثل #حاج_قاسم_سلیمانی
که #رهبر به او می گوید تو خودت #شهید زنده ای برای ما.
مثلا هشتاد سال
#شهیـد باشیم.... !!!!
#شهیـد که " باشیم"، خودش مقدمه میشود تا #شهیـد هم "بشویم"
ان شاءالله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سلام آخر؛ نحوه شهادت شهید مرتضی ابراهیمی در اغتشاشات اخیر به روایت مادر شهید
برای #آگاهی عموم #نشر دهید
🌷صلوات
سربـاز ولیعصــر (عج) • • •
ابراهیم در اكثر مواقع لباس خاكی رنگ میپوشید و همیشه سعی داشت با لباس سپاه از پادگان خارج شود. آنقدر متواضع بود كه حتی در پوشیدن لباس مراعات میكرد.یك روز دژبان مقابل درب جلوی ما را گرفت و گفت: برادر! چون شما سرباز هستید, نمیتوانید ازپادگان خارج شوید.من فوراً در مقابل ابراهیم ایستادم و گفتم: ایشان كارمند رسمی سپاه است،و لیكن لباس خاكی رنگ پوشیده استاما ابراهیم بدون آنكه ناراحت شده باشد گفت:ایشان راست میگویند،من سربازم
سربازِ حضرت ولیعصر (عج).
راوی: دوست شهید
#شهید_تفحص 🌹
#شهید_ابراهیم_احمد_پوری
📎 ڪلاه نیمسوخته
💠قبل از عملیات #بیت_المقدس بخاطر گرمای هوا ، همراه با تعدادی از بچه های ذخیره کلاه پارچه ای تهیه کردیم و هر کدام اسم و مشخصات خود را روی لبه کلاه نوشتیم و به شوخی میگفتیم اگر چیزی از بدنمان نماند لااقل از روی کلاهمان شناسایی بشویم !
💠این شوخی ما در مورد این شهید عزیز واقع شد ، یک روز بعد از بازپس گیری جاده دوم ، وقتی ما برای جستجوی مفقودین رفتیم ، تنها قسمتی از کلاه شهید عبدالحسین پیدا شد...
✍ به روایت همرزم شهید
#شهید_عبدالحسین_نوروزینژاد🌷
5.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆🔆🔆🔆🔆
🎥 در امتحان سختت پیروز شو!
🎙شما صدای سردار شهید مهدی زین الدین را میشنوید ...
💠 شهدا را یاد کنیم با ذکر یک صلوات🌷
#دفاع_مقدس #شهداء
🌹🍃🌹🍃
🌱مثل هميشه حلال مشكلات شده بود.
🍁🍁
🖋|از جبهه برميگشــتم. وقتي رسيدم ميدان خراسان ديگر هيچ پولي همراهم نبود. به سمت خانه در حرکت بودم. اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند. تازه اجاره خانه را چه كنم؟ ســراغ کے بروم؟ به چه کسي رو بيندازم؟ خواستم بروم خانه برادرم، اما او هم وضع خوبي نداشت. سر چهارراه عارف ايستاده بودم. با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمڪ کند. من اصلا نميدانم چه كنم! 🔹در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم ابراهيم ســوار بر موتور به ســمت من آمد. خيلي خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد. چند دقيقه اي صحبت كرديم. وقتي ميخواســت برود اشــاره کرد: حقوق گرفتي؟ گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولي مهم نيست. دســت کرد توي جيب و يڪ دسته اســکناس درآورد. گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داري. گفت: اين قرض الحسنه است. هر وقت حقوق گرفتي پس ميدي. بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت.
📝|آن پول خيلي برکت داشت. خيلي از مشکلاتم را حل کرد. تا مدتي مشکلي از لحاظ مالي نداشتم. خيلي دعايــش کردم. آن روز خدا ابراهيم را رســاند. مثل هميشــه حلال مشكلات شده بود
🍁🍁
🌷#شهید_ابراهیم_هادی
🌹🍃🌹🍃