میرزا اسماعیل دولابی:
وقتی نماز میخوانی
فکر کن هیچ کس دیگر نیست!
کاری کن که غریب و تنها باشی و هیچ کس غیر از خودت روی زمین نباشد.
خدا این گونه با بندگانش خلوت میکند...
گویا میگوید:
فقط تو بنده من هستی!
#نماز
#عبودیت
#میرزا_اسماعیل_دولابی
💚💚💚💚💚💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اهتمام به عدالت و برپایی آن
🔹 رهبر انقلاب: خصوصیت حکومت پیامبر این بود که به جای ابتناء بر ظلم، ابتناء بر #عدل داشت. به جای شرک و تفرقه فکری انسان، متّکی بر توحید و تمرکز بر #عبودیت ذات مقدس پروردگار بود. به جای جهل، متّکی بر علم و معرفت بود. به جای کینهورزی انسانها با هم، متّکی بر محبّت و ارتباط و اتّصال و رفق و مدارا بود؛ یعنی یک حکومتِ از ظاهر و باطن آراسته.
#پیامبر_اکرم
#میلاد_پیامبر_اکرم
#رهبر_انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدهبانهوشیار
روزی شهید بزرگوار محمّد بروجردی، که در آن زمان فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهداء را به عهده داشت، با بنده تماس گرفت و فرمود: برنامهریزی کردهایم که محور سردشت به بانه را پاکسازی کنیم و این عملیات از سختترین عملیاتهای جاری ما خواهد بود و ممکن است تلفات سنگینی داشته باشیم. من خودم از طریق بانه به سردشت، رزمندگان را همراهی میکنم، شما هم برای تقویت روحیۀ رزمندگان به سقّز بروید و با آقای مصطفی طیّاره و به وسیلۀ هلیکوپتر به سردشت بروید و روزهای اوّل عملیات را در سردشت باشید.
بنده رفتم سقّز شبی که فردایش عازم سردشت بودیم، دو نفری با شهید طیّاره نشسته بودیم.
تلفن زنگ زد شهید ناصر کاظمی فرمانده سپاه کردستان بود من صدای کاظمی را میشنیدم که به شهید طیّاره برنامههای سردشت را توضیح میداد. شهید طیّاره با جدّیت خاصّی گفت: من همراه موسوی به سردشت میروم و تا روز هفتم عملیات، آنجا هستم.
شهید کاظمی با لحنی مزاحگونه فرمودند: مصطفی توی این موقعیت حساس، هوس اصفهان کردهای؟
گفت: نه! اصفهان نمیروم شهید میشوم.
آن موقع، نه بنده و نه شهید کاظمی گفتۀ ایشان را جدّی نگرفتیم. فردای آن شب همراه ایشان به سردشت رفتم عملیات شروع شد و دقیقاً شهید مصطفی صبح روز هفتم، روی پل «ربط» که بخش حساسی اطراف سردشت است، با گلولهای که به قلبش اصابت کرد، به شهادت رسید!
چند روز بعد از این حادثه بنده خدمت حضرت امام رحمه الله شرفیاب شدم و در آن ملاقات، ماجرای آن شهید بزرگوار را برای امام تعریف کردم.
امام فرمودند: همۀ مراحل را خودت از نزدیک ناظر بودی؟
عرض کردم: بله.
فرمودند: باز تکرار کنید.
وقتی شرح میدادم، اشک، اطراف چشم مبارک امام حلقه زده بود.
.
#دفاع_مقدس
#عرفان
#عبوديت
#ايثار
#شهادت
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷