eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
1.1هزار دنبال‌کننده
40.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
214 فایل
من‌صحنه را می‌‌‌‌‌‌‌بینم چه بکنم اگرکسی نمی‌‌‌‌‌‌‌بیند؟ می‌‌‌‌‌‌‌بینم صف‌‌‌‌‌‌‌آرائی‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌‌‌بینم دهانهای با حقدوغضب گشوده‌شده و دندانهای‌باغیظ‌به هم فشرده شده‌علیه انقلاب‌را ارتباط با مدیر @sarbaaze0 پذیرش تبلیغات @dideban_tabligh22
مشاهده در ایتا
دانلود
خسته ام؛ مثل صدای آمریکا به فارسی که سالانه ۱۷ میلیون دلار خرجش میکنن تا ذهن‌ها رو شستشو بده ولی با این نظرسنجی مواجه میشه و مسئول ویژه امور ایران در وزارت خارجه آمریکا، برایان هوک هم گفته به علت کیفیت پایین، فساد مالی و ناکارآمدی بهتره تعطیل بشه😏 🖋🚩سیمرغ قاف‌نشین🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*⃣ اهمّیّت توجّه به امام زمان (عج) در عزای سیّدالشّهدا 🏴 اَعظَمَ اللّهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَين عليه‌السلام
در انتظار تو چشمم همیشه بارانی‎ست و بی‎تو حال و هوای دلم چه طوفانی‎ست بیا که خیری از این زندگی نمی‎بینم که لحظه لحظه‎ی عمرم پر از پریشانی‎ست هوای خیمه‎ی قلبم بدون تو سرد است بهار پیش دوچشمم شب زمستانی‎ست ز جاده‎ای که گذر کرده ‎ای مسافر عشق ببین که جای قدومت چقدر نورانی‎ست درون سینه‎ی من پر ز آه تبدار است حدیث غیبت تو بین سینه زندانی‎ست دعای ندبه‎ی هر صبح جمعه ام آقا به قصد آمدن تو برای مهمانی‎ست بیاکه بزم عزای شهید کرب و بلاست بیا ببار که هنگام مرثیه خوانی‎ست 💔 حُر کن مرا که جان من از شرم پر شده من را که راه نیست به جمع حبیب ها صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين 🖤🖤🖤🖤🖤🖤
*وقتی شاهرخ سیبیل، حُـر انقلاب شد*🏴 **🌹 تاریخ تولد: ۱۳۲۸ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۹ / ۱۳۵۹ محل تولد: تهران محل شهادت: آبادان *🌹راوی ← کسی جلودارش نبود هرشب کاباره، دعوا❌چاقوکشی🔪پدر نداشت از کسی هم حساب نمی‌برد🥀مادر هم کاری نمی‌توانست بکند اشک می‌ریخت و میگفت خدایا پسرم را ببخش🥀 عاقبت به خیرش کن پسرم را از سربازان امام زمان(عج) قرار بده💚دیگران به او می‌خندیدند🥀آنقدر دعا کرد تا اینکه دعاهای مادر پیرش گرفت⭐ علاقه‌ای که به امام(ره) پیداکرد باعث شد روی سینه‌اش اسم امام را خالکوبی کند✨میگفت میخواهم مثل حُر بشوم🏴 توبه کرد.دیگر نماز، دعای کمیل دعای توسل می‌خواند آن هم با گریه🥀 همرزم← چند تانک دشمن را منهدم کرد💥 برای زدن آرپی‌جی بالای خاکریز رفت اما گلوله به سینه‌اش خورد🥀 دشمنان بالای سرش هلهله میکردند🙌 همان شب تلوزیون پیکر بی سر شاهرخ را نشان داد🥀و میگفت ما شاهرخ را کشتیم🥀۲ روز بعد حمله کردیم و به خاکریز رسیدیم. اما هیچ اثری از پیکرش نبود🥀او از خدا خواسته بود همه گذشته‌اش را پاک کند🍂 می‌خواست چیزی از او نماند🍂 نه نام، نه نشان، نه قبر، نه مزار و نه هیچ چیز دیگر✨خدا هم دعایش را مستجاب کرد و پیکرش هرگز پیدا نشد*🕊️🕋 *مفقودالاثر* *شهید ابوالفضل(شاهرخ) ضرغام* *شادی روحش صلوات* 🌷🌷🌷🌷🌷🌷
مجید شوخ طبع بود به همین جهت در نخستین جلسه آشنایی نظرم را جلب کرد. در میان صحبت‌هایم با نیروها چند بار شوخی کرد که خیلی جدی گفتم «اگر شوخی کردن را ادامه بدهی، بیرونت می‌کنم». در آن روز شهید به پهلوی شکسته حضرت (س)‌ قسمم داد تا او را اعزام کنم. من را در آغوش گرفت و گفت 🌹«با من دعوا کن. کتکم بزن ولی بیرونم نکن. تو را به حضرت فاطمه (س) قسم می‌دهم تا من را اعزام کنی.» گفتم آنجا جنگ است شوخی که نیست، اما باز هم با شوخی‌ سعی کرد تا نظرم را جلب کند. با تایید انجام شده و راضی به اعزامش شدم. این قسم مجید در لحظه شهادت حالم را بد کرد چون 4 تیر به پهلویش اصابت کرده بود. 🌹قبل از شروع عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام سخنانم، گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبی‌ات مشخصه؟» پاسخ داد «این یا فردا می شود، یا می شود» این آخرین شوخی مجید بود. [وقت یک تیر به بازوی سمت چپش خورد و خالکوبی اش پاک شد •| 🕊|• یاد عزیزش با صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✋السلام علی عبدالله بن الحسن بنِ علی الزَّكِی ✋سلام بر عبدالله بن حسن بن علی، پاك طینت،
خدایا 🙏 به حق حضرت زهرا 💖 به مقدار عمر حضرت زهرا 🌹 از عمر ۲۵ ساله ی اسرائیل کم کن 👊 آمین یا رب العالمین 🙏 برای استجابت این دعا صلوات بفرستید 🌷 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 | شهادت عبدالله‌بن‌الحسن در راه دفاع از ابی‌عبدالله ▪️ رهبر انقلاب: عبدالله بن الحسن، وقتی فهمید عمویش در میدان روی زمین افتاده است، با شتاب آمد و رسید بالای سر ابی عبدالله علیه السلام. هنگامی که رسید، یکی از سربازان خبیث و قسیّ القلب ابن زیاد، شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابی عبدالله علیه السلام فرود بیاورد. دستهای کوچک خود را بی اختیار جلوی شمشیر گرفت، دست این بچّه قطع شد. فریادش بلند شد. اینجا بود که امام حسین علیه السلام خیلی منقلب شد؛ کاری هم از او برنمی آید. دست به دعا برداشت و از ته دل مردم را نفرین کرد. صدا زد: «أللَّهُمَّ أَمْسِکْ عَنْهُمْ قَطْرَ السَّمَاءِ»؛ خدایا! باران رحمتت را بر این مردم حرام کن. ۱۳۶۴/۷/۵ ▫️ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا