هدایت شده از بغض قلم
سه تا نانوایی نزدیک خانهی ما تعطیل کردند درحالی که روز اول جنگ کامیون کامیون آرد خالی کرده بودند. (چقدر نوشتن روز اول جنگ سخت بود، انگار هنوز باورم نشده) دنبال شمارهی اتحادیهی نانوایان هستم.
رفتم نانوایی چهارم که بیست نفری توی صف ایستاده بودند و هر کدام اندازهی فریزر خانهشان نان میخواستند.
با دختر پشت سرم حرف زدیم که زمان بگذرد، اینجا بود که دختر برگی رو کرد که شگفتزده شدم. توی همین پنج روز که خیلی از آدمهای شبیه من گیج شدهاند که وظیفهی ما چیست؟!، او جای ضربه زدن به اسرائیل را پیدا کرده بود. از صبح سومین باری بود که توی صف ایستاده بود. یعنی از ساعت ۶ تا ۹، برای سه تا پیرمرد و پیرزن محله نان خریده بود. نان دانه دانه دست مردم میرسید، خانمی که توی صف یکدانهای ایستاده بود، با خنده میگفت از ترس تبخال زده. به نظرم ترس و استرس از لشکر دشمن بدتر است. پیرزنی که به درخت تکیه داده بود، موهای سفیدش را فرستاد زیر روسری و گفت: دعا بخون، خدا بزرگه مادر!
نوبت من شد. از نانوا تشکر کردم که ایستاده توی جبههی خودش برای آرامش روانی مردم.
نانوا را بقیه، سید صدا میزدند. سید شانه را فرو کرد توی خمیرهای بربری و گفت: الان که وقت تعطیل کردن نیست، لر نمیترسه.
پیرمرد ترک توی صف دندان مصنوعیاش مشخص شد و گفت: ترکها مگه فرار کردن که لرها فرار کنند.
یکدفعه نمایندگان بقیهی استانها هم از شجاعتشان گفتند، خیلی بامزه بود.
#روزهای_جنگی_با_پیروزی_میگذره
#اینروزها_زندگی_عادی_جهاد
#مرگ_بر_اسرائیل
🆔 https://eitaa.com/bibliophil
🆔 https://ble.ir/bibliophils
توصیه یکی از خواننده ها که از قضا مادری نویسنده و قوی و باروحیه است.
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
#روزنوشت_های_خواهرجان
#روز_چهارم_و_پنجم
دیروز تشییع ۸ شهید پدافند قمی از مصلا تا حرم بود.
دیدم بچه ها خبرش را در مسجد شنیده اند و دوست دارند شرکت کنند.
گفتم به این بهانه حرم هم می رویم
به جهت صرفه جویی در مصرف بنزین و نبودن جای پارک و هیجان اتوبوس سواری برای بچه ها پس از مدت هاااا با اتوبوس رفتیم!
در همین اتوبوس هم یک مورد مشکوک دیدیم که خانم و آقایی در دو ایستگاه متفاوت سوار شدند هر کدام کاغذی دستشان بود کاغذ ها را نشان هم دادند و یک سلام دادند و پشت هم نشستند و کاغذ ها رو در کیفشان گذاشتند! آقا هم زیپ کیفش را با سیم مفتول قفل کرد!!
خلاصه بعد از پیاده شدن مورد را به ۱۱۴ که حالت پیغام گیر داشت، گزارش دادیم!
الحمدلله مراسم و حرم شلوغ بود و هیچ مورد خاص یا شرایط غیرعادی نداشت
صبح هم پسرم را فرستادم نان بخرد
با کارت سپه من
ظاهراً امروز اختلالی در این بانک ایجاد شده
نانوایی گفته کارت سپه کار نمی کند
پسرم هم خواسته برگردد و یه کارت دیگر ببرد، بقیه نگذاشتند برگردد
گفتند نمی خواد بری، یکی به جات کارت می کشه
و بعد از یک صفی که خیلی طولانی هم نبود با ۴ تا نان سنگک برگشت
گفتم حالا که ملت پولش رو دادن کاش یه دونه می خریدی
زشته از پول مردم ۴ تا خریدی🙈
خلاصه دم نانوایی و حساب کننده گرم...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
تا قبل از این می خواستم کانال بله رو ببندم چون نمی رسیدم دوتا کانال رو.
حالا رفته ام تلگرام هم کانال زده ام!🤪
دیگه امروز دارم شور احترام به مخاطب رو درمی آرم😅
گفتند می خوایم مطالبت رو فوروارد کنیم تو کانالهای تلگرام، نمی تونیم!
حالا من چیز خاصی که نمی نویسم. ولی خب از بیکاری پسرک استفاده کرده ام و دارم ازش به عنوان ادمین بی جیره مواجب کار می کشم!
مطالب ایتا رو خودم می ذارم و بقیه شون رو پسرک منتقل می کنه.
به خاطر از غربت دراومدن اون یک مشترکی که داخل کاناله برین فالوش کنید😅
https://t.me/dimzan_channel
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://t.me/dimzan_channel
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
اومدم مچّدمون.
با اینکه محله خلوت و سوت و کوره ولی از تعداد مسجدیا کم نشده بود!
اخبار محل اینجا رد و بدل می شه.
نونوایی هایی که بازند. پمپ بنزینایی که خلوتند.
یکی هم رفته بود برای بقیه پول نقد گرفته بود از بانک داشت تخس می کرد. نمی دونم لابد برا اینکه بذارن گوشه کیفشون، خیالشون راحت تر باشه.
پیشنمازمون بعدش یه چند دقیقه حرف زد و سه نکته رو گوشزد کرد.
اول اینکه هرکی داوطلبه بیاد کمک بده بریم کارهای رو زمین مونده رو انجام بدیم.
دوم اینکه اگه برا کسی مشکلی به وجود اومد یا می ترسید در مسجد بیست و چهارساعته به روش بازه.
و سوم اینکه حواستون به موارد مشکوک باشه. مثلا دو مورد خانه تیمی با تماس مردمی کشف شده که همسایه ها از میزان زباله تولیدی یکی شون و از دورتر انداختن زباله ی دیگری، بهشون مشکوک شده بودند.
بعدش هم دسته جمعی دعای توسل خوندیم.
#مسجد
#خانه_خدا
#خانه_امید
#محل_امت_سازی
#نگین_محله
#روز_پنجم_دفاع
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://t.me/dimzan_channel
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
🔴 همه را باخبر کنید
سرویسهای کاربردی مورد نیاز را بشناسیم
🔹 باتوجه به شرایط غیرعادی اینروزها، اینترنت کشور تا اطلاع ثانوی داخلی شده است و دسترسی به سرویسهای خارجی ممکن نیست.
🔸 برای جستجو در فضای اینترنت میتوانید از موتور جستجوی ذرهبین استفاده کنید. همچنین برای استفاده از دیگر سرویسهای داخلی کافیست مستقیما آدرس سایت آن را در نوار آدرس مرورگر خود وارد کنید.
✅ پرکاربردترین سرویسهای فعال داخلی:
موتور جستجوی ذرهبین:
zarebin.ir
مرورگر گردو و گردو لایت:
gerdoo.me
مسیریاب نشان:
neshan.org
مترجم آنلاین:
targoman.ir
✅ پیامرسانها و شبکههای اجتماعی:
ایتا:
Eitaa.com
بله:
Bale.ai
روبیکا:
Rubika.ir
سروشپلاس:
Splus.ir
گپ:
Gap.im
آیگپ:
Igap.net
ویراستی:
Virasty.com
📌 این پیام را ذخیره کنید و برای استفاده از سرویسهای امن داخلی به دیگران نیز ارسال کنید.
بچه ها، رفقا، بزرگواران...
شب، میعادگاه عاشقانه...
هرجا که دری بُوَد به شب دربندند
الّا در دوست را که شب باز کنند...
شب ها کوتاهه...
شبهای کوتاه بهار عبادته...
فکر نکنم هیچ زمانی سرنوشت ما این قدر بسته به دعا و نصرت الهی بوده باشه...
پس چرا از این فرصت ارزشمند استفاده نکنیم؟
خواب هامون رو نگه داریم برای بعد از نماز صبح و یه چند ساعت بشینیم با خدا خلوت کنیم.
باهاش به زبون مادری و جمله های خودمونی حرف بزنیم.
شرایط رو توضیح بدیم. هرچند خودش می دونه. ولی خدا دوست داره سر سفره درد دل ما بشینه.
اسمع السامعینه...
خوب گوش کردن رو بلده.
بعدش هم ارحم الراحمینه...
زودی دلش به رحم می یاد....
در آغوشت می کشه...آرومت می کنه....نازت رو می کشه...
می تونیم قبلش یا بعدش دعای مشلول بخونیم. خدا رو با کلی از اسمهای قشنگش صدا کنیم. (گفتم که دوست داره صدامونو بشنوه. دوست داره ما هی صداش کنیم اون بگه: بله عزیزم؟ جانم بنده ی من؟! چی می خوای؟)
یه روش دیگه هم یادمون دادن واسه دلبری کردن.
اینه که پیشش اسم پنج تن رو بیاریم و اونا رو واسطه قرار بدیم. مخصوصا حضرت زهرا که خدا وقتی می خواد پنج تن رو به جبرئیل معرفی کنه با فاطمه و پدرش و شوهرش و پسراش یاد می ده.
بعد که حسابی توجه خدا رو جلب کردیم دیگه وقت دعا کردنه. حواسمون باشه کم نخوایم. فقط برا خودمون نخوایم.
سلامتی و سربلندی آقامون، پیروزی جبهه ی حق، نابودی باطل به دست ما، افتادن ترس تو دل دشمن، قوی شدن دل های مومنین، گره خوردن این ماجراها به فرج، نقش آفرینی ما در این حوادث...
پاشین...پاشین...خدا منتظره
#یک_دعا_یک_سرنوشت
https://eitaa.com/dimzan
توصیه های این دوستمون هم قشنگه...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://t.me/dimzan_channel
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
سلام. صبح روز ششم ایام دفاع مقدس ۲ به خیر!
بریم تلفیق
#آیه_نوش
و
#یک_تصمیم_یک_سرنوشت
امروز رو ببینیم و بخونیم.
هم عکسی داره، هم متنی.
هر کدومو که حوصله تون کشید انتخاب کنید!
#منو_آزاد
#سلف_سرویس🤭
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan