5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نه عکس حق مطلب رو نمی رسونه
احساس می کنم تو هند سوار کجاوه ی فیل شده ام🤪😬
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از 🏡 خانه اهالی روایت انسان
12.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️ ما در دوره اقامه ایم و بعضی هنوز در مناسک مانده اند!
الان زمان این سوال است چه لگدی به طاغوت زده ای؟
#جنگ_وجودی
#روایت_انسان
#خط_خیبر
🆔️ @Revayate_ensan_home
دیروز برای روایت روضه سیدالشهدا
بیت رهبری بودم.
روایتش رو هم نوشتم.
منتشر شد می ذارم اینجا.
حرف و حدیث ها رو همه جا پیرامون حضور نداشتن آقا خوندم. ولی اصل مطلب همینه که تو یه کانالی دیدم و الان می ذارم اینجا.
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
اومدم #روضه_خانگی خونه دوستم...
حیفه این ایام...
خونه هامون رو با روضه ها و اسم امام حسین پرنور و بیمه کنیم.
گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین
خانه آباد شدم، خانه ات آباد حسین
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
دارم می رم اینجا.
اگه تهرانید مراسمات شهدا رو شرکت کنید.
شهدا جبران می کنند.
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
مراقب خودمان باشیم.
مراقب ورودی های مغزمان
افکار و ایمان و آرمان هایمان
#آیه_نوش
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
4.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم شهدا را می خواندند و مردم به نشانه ی حاضر بودنشان الله می گفتند...
عکس شهدا هم حضورشان را یادآوری می کرد...
از برنامه هایی که خلاقیت در اجرا دارند خوشم می آید.
#بنیاد_شهید_پالیزوانی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
گوش دادن به قرائت دلنشین قرآن هم یکی از برنامه های اصلی مراسم بود. نه یک بخش تزئینی و کلیشه ای برای شروع مراسم.
#بنیاد_شهید_پالیزوانی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
خانواده شهدا مثل عزادارها روی صندلی نشسته بودند و مردم بهشان سرسلامتی می دادند.
من مادر این شهید را بغل کردم. گفت بعد از ۱۷ سال خدا یک دوقلو بهشان داده بود. دعا کنید شش ماهه های پسرم را بتوانیم درست تربیت کنیم.
فاطمه و علی اند.
😭😭
#به_حق_شش_ماهه_ارباب
#بنیاد_شهید_پالیزوانی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 #روایت | ما روی آیههای قرآن حساب کردهایم
👈 گزارشی از مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در حسینیه امام خمینی در شب هفتم محرم ۱۴۴۷؛ چهارشنبه، ۱۱ تیر ۱۴۰۴؛ به قلم خانم فائضه غفارحدادی نویسنده ادبیات مقاومت و پایداری.
▪️دیروز خدا تنظیمات هوای تهران را گذاشته بود روی «برشته کردن» و هنوز تا ساعت چهار و نیم عصر که صف درازی جلوی ورودی خیابان کشوردوست منتظر باز شدن درهای حسینیه بودند، روی همان حالت بود. به هر کس میگفتم: «چرا این قدر زود اومدی تو این گرما؟ مگه مراسم شب نیست؟» میگفت: «برای این که برم داخل حسینیه و آقا رو ببینم.» شوق عجیبی توی صورت همهشان بود. شاید هم اثرات گرما بود که لُپها را گل انداخته بود.
▪️درها باز شدند. ولی صف به کندی پیش میرفت و فرصت بود من همچنان سؤال بپرسم. «به نظرتون آقا امشب میان؟»
جوابها مختلف بود. از «بله حتما میان.» و «نمیدونیم.» تا «چرا نیان؟» وقتی میگفتم: «خب معلومه به خاطر تهدیدها دیگه.» جوش میآوردند که «اونا رو بدید ما خودمون ریز ریزشون کنیم! دونهدونه موهاشونو بِکنیم!» روحیهها عجیب بالا بود. بهنظرم رسید همین یک صف زن و بچهی هلاک شده از گرما برای اجرای فتوای علما کفایت میکند!
▪️صدای اذان که بلند شد من هم یک جای کوچک جلوی نردهها پیدا کردم و نشستم. وقت خوبی برای دعا کردن بود. به خدا گفتم مگر خودت در قران نگفتهای که یک جمع کوچک با کیفیت میتواند بر حجم بزرگی از دشمن پیروز شود؟ بیا برایت یک جمع متراکم با کیفیت پیدا کردهام! این حجم از توکل و امید و شهادتطلبی را کجا میخواهی پیدا کنی! دو قطره اشک هم ضمیمه کردم که راضی شود با همین جمع کار صهیونیست را تمام کند. مطمئن بودم خدا از باباها مهربانتر است و زود راضی میشود.
🔎 مطالعه متن کامل روایت:👇
https://farsi.khamenei.ir/others-report?id=60592