eitaa logo
دیمزن
2.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
661 ویدیو
19 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ریحانه
🖥روایت‌های زنانه از قلب ایران ❤️ ایرانی کم نمیاره 👈الهی پیر شی خانم دکتر! 📝تک‌نگاری‌هایی به قلم زنان ایرانی از روزهای دفاع مقدس ملت ایران در برابر رژیم صهیونی در خرداد و تیر ۱۴۰۴ 📝 فاطمه رهنما 📖 دندانپزشک متخصص اطفال بود. روسری‌اش را مدل لبنانی می‌بست و لبخند از روی لبش نمی‌رفت. تنها دندانپزشکی بود که دخترک زیر دستش آرام بود. در مراجعه‌های بعدی متوجه شدم عضو هیات علمی دانشگاه است و همین‌طور مدیر یک کلینیک دندانپزشکی. صفت متواضع را هم به فهرستم اضافه کردم. خیلی وقت بود منتظر نوبت ۳۱ خرداد بودم. حالا جنگ شده بود! وضعیت دندان دخترک اورژانسی نبود، اما حدس می‌زدم دکترها به‌خاطر سروصدای جنگ، مطب‌ها را تعطیل کرده باشند. تلفنم زنگ خورد، منشی خانم دکتر پرسید: «امروز نوبت داشتید، تشریف میارید؟» با تعجب گفتم: «بله، حتماً» مطب برخلاف روزهای قبل شلوغ نبود. کار دندان دخترک انجام شد. وقت رفتن طاقت نیاوردم و گفتم: «خانم دکتر، خیلی ممنون که امروز اومدید مطب.» لبخند زد و گفت: «خیلی از مامان‌ها نوبتشون رو کنسل کردن، ولی من با خودم گفتم حتی اگر یکی دو مورد اورژانسی داشته باشیم، من باید اینجا باشم که تو این شرایط کارشون انجام بشه.» صفت شجاع را به فهرست صفات خانم دکتر اضافه کردم. چقدر دلم می‌خواست به سبک مامان‌بزرگ‌ها دعایش کنم. 📩روایت‌های خود را برای انتشار در رسانه ریحانه به حساب‌های زیر ارسال کنید. 🖥 ایتا | بله | روبیکا | سروش پلاس 🖥 @khamenei_reyhaneh
روایت اولین فتح وطنِ من ایران.pdf
حجم: 6.4M
🌱بسم الله 🔰روایت اولین فتحِ وطنِ من ایران پرونده دوم از پرونده‌های جنگ 🔺این نوشتار، تلاشی ست برای دیدن آنچه دشمن سعی کرد از چشم‌ها پنهان بماند... فتحی که روزی آرزو بود اما امروز حقیقت پیدا کرد... 🔸با همکاری حوزه‌‌ هنری‌ انقلاب‌ اسلامی/اصفهان @art_esfahan 🔹 پرونده‌ی اول را از اینجا بخوانید! 📚مجموعه ادبی روایتخانه📚 ○● @revayat_khane ●○
غروب جمعه ای که مسجد پیامبر اعظم میزبان مهمانان حاج رمضان بود، غبارآلود و سنگین بود. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
مردم تهران امروز برای حاج رمضان کم نگذاشتند. خیلی باشکوه و پرجمعیت بود مراسمش. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
تنها بودم. تا انتهای مسجد رفتم تا کمی خلوت باشد و جایی بنشینم. دوستان فلسطینی م را دیدم. یکی شان آن قدر گریه می کرد که خانم کناری م پرسید: دخترشه؟ گفتم نه. گفت: چه نسبتی داشته با حاج رمضان؟ گفتم: هیچی. فلسطینیه. گفت: پس آهان. حق داره.😭 دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
از مسجد که بیرون اومدم جای خالی خانه ی دکتر عباسی فرو می رفت توی چشمم... بمیری اسرائیل...بمیری باور کن این خون های پاک و مقدس تو رو نابود می کنند. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
من هرجا می رم روضه ی حضرت رقیه روزی م می شه. و می دونم که تصادفی نیست. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
خانومه خیلی تعریف کرد از کتاب که نتیجه سه سال پژوهش اساتید دانشگاه تهران درباره ظلمیه که دیدگاه غربی نسبت به زن انجام می ده. دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
مردم خدا مراقب ماست... دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از بغض قلم
آدم کم حوصله‌ای هستم! شاید این خاصیت ما مجازی‌بازهاست. رمان که می‌خوانم فصل اول و آخر را باهم می‌خوانم. دوست دارم زود ببینم خوب آخرش چی؟! سریال نمایش خانگی را وقتی می‌بینم که تمام قسمت‌هایش رسیده باشد و حوصله ندارم هفته به هفته منتظر آخرش باشم و آن هم گاهی روی 2x که فقط بفهمم ماجرا چیست. قبول دارید روضه‌های محرم خیلی تکراری‌ست! شب‌اولش همه از بی‌وفایی کوفه می‌خوانند و شب آخر همه به صبح التماس می‌کنند طلوع نکند. ولی هیچ‌کس از این تکرار خسته نیست بلکه لذت هم می‌برد. این محرم برای من با همه‌ی محرم‌های قبل فرق داشت، نه به خاطر اینکه قبل آن جنگ شده بود. نه! به نظرم محرم‌ با محرم فرق دارد. هیچ محرمی شبیه محرم قبل نیست. روضه و ماجرا تکراری است ولی یک چیزی به نظرم فرق می‌کند که بی‌حوصله‌ای مثل من را مشتاقانه می‌کشاند پای این ماجرای که همه آخرش را بلدیم. تا حالا فکرکردید چرا هر سال پای این تکرار اشک می‌ریزیم؟! پای داستانی که می‌دانیم نقطه‌ی پایان آن در کدام جمله و فصل خواهد بود. نویسنده‌ها دنبال کشش و جذابیت و تعلیق داستان هستند. داستان کربلا که تک تک صحنه‌ها و دیالوگ‌هایش را حفظ هستیم چه کشش و تعلیقی دارد؟ آن محرمی که شهید حججی شهید شد یادتان هست؟ محمود کریمی خواند: عجب محرمی شد امسال، شهید بی‌سرم برگشته! محرمی که حاج قاسم نداشتیم یادتان هست؟ محمود کریمی خواند: با اینکه غم داشتیم صاحب علم داشتیم، عمومون رو کشتن همین رو کم داشتیم. امسال شب عاشورا یادتان هست؟! محمود‌کریمی زانو زد کنار کوه بلند ایران و بعد ای ایران خواند. هر عاشورا انگار با عاشورای قبل فرق دارد. هر محرم داستان یکی‌ست ولی انگار یک عنصر خاصی آن را متفاوت می‌کند. عاشورای امسال جای غم همیشگی شب عاشورا، رنگ شعف داشت. انگار شهید حججی و شهید سلیمانی و خیلی‌های دیگر نقش خودشان را در محرم‌های قبل پیدا کرده بودند و داستان برای آن‌ها به فصل شیدایی رسیده بود. شب عاشورای امسال، چشم‌های تک تک‌مان برق می‌زد. انگار شب عاشورای امسال تجلی این زاویه بود که امام‌حسین توی همان خیمه‌ی تکراری جمع‌مان کرد، فرموده بود اگر ماندید این راه شهادت و سختی دارد و ما گفته بودیم نمی‌رویم و او بالیده بود به داشتن یارانی چون ما! انگار توی این روضه‌های تکراری هر سال ما نقش خودمان را پیدا می‌کنیم. انگار در این قوی‌ترین داستان تعاملی دنیا، امام‌حسین یکبار شهید نشده بلکه هر سال دوم محرم به کربلا می‌آید. نقش‌ها را تقسیم می‌کند و مثل تعزیه شمرخوان و حسین‌خوان را جدا می‌چیند. آدم‌ها براساس پیشنه و شخصیتی که دارند توی داستان نقش می‌گیرند. امام هر سال قیام می‌کند و هر سال براساس نقشی که ما در داستان گرفتیم، داستان یکبار دیگر تعریف نمی‌شود، بلکه اتفاق می‌افتد. انگار هر سال نقش‌ها پررنگ‌تر می‌شوند و هرسال هم حسین‌خوان‌ها حسینی‌تر و هم مخالف‌خوان‌‌ها شمرتر. امام‌حسین کارگردان و نویسنده‌ی تاریخ و سال‌هاست. داستان‌ش را هر سال از یک زاویه و با مدیریت نقش‌ها برای رسیدن به بلندای جایی که آن روز یاران‌ش ایستاده بودند تا سکانس آخر که آماده کردن شخصیت‌ها برای ورود منتقم به کربلاست ادامه می‌دهد. شاید یکی از تعریف‌های همه‌ی زمین‌ها کربلا و هر روز عاشورا همین باشد. شهیدآوینی قشنگ‌ترین وصف را کرد؛ آری هنوز صبح عاشورا به شب نرسیده! ما کدام محرم به فصل شیدایی می‌رسیم؟! کدام محرم اذن میدان می‌گیریم و مثل قاسم شیرینی احلی‌من‌العسل را در مرگ‌خونین من کجایی درک می‌کنیم؟! 🆔 https://eitaa.com/bibliophil 🆔 https://ble.ir/bibliophils