eitaa logo
دیمزن
2.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
661 ویدیو
19 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
در نهایت ریلکسی تا حالا سنگ های شیطان کش مون رو جمع نکردیم! رفتیم رو به روی هتل یه کوه بود . نفری شصت هفتاد تا سنگ پیدا کردیم اومدیم . ۴۹ تاش رو بایو بزنیم به جناب شیطان رجیم و بقیه اش هم خشاب اضافه اس ! البته اینا کمی بزرگند دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
اینا بهترند دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
یه پیرمرد ترکیه ای اومده بود کوه هی میگفت : به ما گفتن سنگ هامون از نخود بزرگتر و از فندق کوچیکتر باشه . گفتیم به ما گفتن سنگ هامون از فندق بزرگتر و از گردو کوچیکتر باشه ! خلاصه برادرمون قبول نداشت فقه شیعی با فقه اهل سنت قدری تفاوت داره و سعی در قانع کردن ما داشت . میخواستم بگم ما چون شیعه ایم شیطان خیلی رومون سرمایه گذاری میکنه و برای همین باید سنگ های درشتری بزنیم بهش !🤪🤪 دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
دیشب رفتن مون هم با این اتوبوس ها بود . دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
هم اتاقی م زنگ زده تو حرم که پیش یه خانوم آذربایجانی هستم که یک مهر گذاشته و هی اشاره به مهرش میکنه و هی اشاره به کعبه و یه سوالی میپرسه که من نمیفهمم ! بیا ترجمه کن! گوشی رو داد بهش سلام احوال پرسی کردم در جواب "خوبی"به من غریبه ی پست تلفن گفت مگه ادم میتونه جلوی کعبه خوب نباشه؟ بهتر از این نمیشم . سوالشم این بود ؛موقع نماز خوندن بهتره به مهرم نگاه کنم یا کعبه 😊 دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
دعا ۳۸ ساله و بدون فرزند و دینا حدود ۴۰ ساله و دارای ۲ فرزند ساکن قاهره مصر دعا حافظ قرآن بود و بیولوژی خونده بود در دانشگاه الازهر و دینا پزشک داروساز بود. این دو بزرگوار با مهربانی بیش از حد و اطلاعات زیاد و غلط نسبت به شیعه ، قصد سنی کردن مارا داشتند که متاسفانه موفق نشدند 😁 دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
یادداشت های دعا و دینا دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
مریم اهل شهر مخاچ قلعه از شهر های بندری روسیه بود که کنار دریای خزر هست حدود ۵۰ سالش بود و سه تا بچه داشت زبان انگلیسی و عربی نمی دانست فقط روسی حرف میزد . لذا با زبان ایما و اشاره و کلمات معدود مشترک و تصاویر گوشی ارتباط برقرار کردیم ... به محض این که گفتم ایرانی هستم مکثی کرد و بغلم کرد و گفت همه مسلمانیم الحمدلله . با زیان اشاره از این که تنها آمده ام یا نه پرسید. و چندین بار ابراز ناراحتی کرد از این که نمیتواند ارتباط برقرار کند . قرآن میخواند و بعد از من خواست که برایم سوره فاتحه را بخواند و من به او بگویم درست یا غلط بودنش را و بعد هم از من خواست که برایش بخوانم . و در آخر برایم یک جفت گوشواره هدیه داد خیلی دعا کرد و اظهار خوشحالی کرد . دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
16.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولین مرحله از شروع مناسک حج تمتع گفتن ذکر تلبیه یا همان " لبیک"های معروفه . لبیک را کسی خود به خود نمیگوید . "لبیک" اجابت است یعنی باید کسی تو را صدا کرده باشد و تو در جوابش بگویی "جانم عزیزم " خانوم های کاروان از هتل محرم میشوند. من سحر در حالی که چشمانم به کعبه بود لبیک ها را گفتم و محرم شدم . نمیدانید چه حس و حال باشکوه و عجیبی است . مثل حبیب سریال لیسانسه ها برق توی چشمت بیفته و بگی با من بودی ؟ این همه بنده داری تو دنیا چرا من رو صدا زدی ؟ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
لبیک اللهم لبیک ان الحمد والنعمه لک والملک لا شریک لک لبیک بله عزیزم ؟ بله خدا جانم ؟ با من بودی ؟ همه ی تشکر های عالم همه ی نعمت های عالم همه پادشاهی عالم مال توست . تویی که هیچ شریکی نداری ... با من بودی ؟ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
داریم میریم مدرسه عرفات و منا قرار است چیزهاب زیادی به ما یا بدهند . دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan
تا حالا اتوبوسی سوار شده بودید که در هر ردیفش ۵ صندلی داشته باشه ؟ دوشنبه ۵ تیر ۱۴۰۲ https://eitaa.com/dimzan