هدایت شده از محمد ایمانی l مصاف عقل و جهل
.
ما در هیجان المپیک
آنها در هراس هایپرسونیک
🔹همین روزها و ساعت ها که ما در ایران، پیگیر رقابت های کاروان ورزشی کشورمان در المپیک پاریس هستیم و از طلا و نقره و برنز بودن مدال های ورزشکاران عزیزمان حرف می زنیم؛
🔹سایه وحشت و دلهره ای پایان ناپذیر بر مناطق صهیونیست نشین سرزمین های اشغالی -از حیفا و تل آویو گرفته تا هرتزلیا، نهاریا، بئر سبع، طبریا و...- حاکم است؛
🔹این که ایران و متحدانش، انتقام ترورها در تهران و بیروت و حدیده و دمشق و غزه را روز می گیرند یا شب؟ با پهپادها می زنند یا با موشک های خیبر شکن و هایپرسونیک فتاح، و یا با روشی کاملا متفاوت و غافلگیرانه تر؟ مراکز امنیتی و پایگاه های نظامی را در هم می کوبند، یا مجتمع های صنعتی و بنادر صهیونیستی را؟ از جبهه شمالی می زنند، یا جنوب و شرق و غرب (مدیترانه)؟ فقط در داخل سرزمین های اشغالی یا ضمنا خارج از آن؟
🔹آنها بیش از یک هفته است که خواب و خوراک راحت ندارند؛ چنان که شهردار حیفا به رویترز گفت: "از اضطراب و ترس حمله ایران، خوابم نمیبرد".
نتانیاهو یا رئیس موساد و رئیس ستاد کل ارتش و برخی وزیران متهم در جنایات اخیر، چند روز می توانند در پناهگاه های مثلا امن پنهان شوند یا در انظار ظاهر نشوند؟ و چقدر می توانند نظامیان را پنهان سازند، یا پدافند را در حالت آماده باش ۲۴ ساعته... ۴۸ ساعته... سه روزه... یک هفته ای و بیشتر نگه دارند؟
🔹همین روزها که ما پای تلویزیون نشسته ایم و با رقابت های سنگین قهرمانان مان در المپیک، آدرنالین خون مان بالا و پایین می شود و ضربان قلب مان تندتر می زند، صهیونیست های جنایتکار، هیجانِ ترسی تلخ را مزمزه می کنند و هر شبکه تلویزیونی را که می زنند، بر تلخکامی شان افزوده می شود؛
🔻خبرنگار شبکه ۱۲ اسرائیل: «ایرانیان در حال مدیریت یک جنگ روانی علیه ما هستند».
🔻شبکه ۱۳ اسرائیل : «رهبران ایران، حزبالله و جنبش حماس موفق شدند در جنگ روانی بر ما پیروز شوند. رسانههای ایرانی ما را فریب میدهند و دیوانهمان کردهاند. آنها موفق شدند از نظر روانی ما را شکست دهند».
🔻شبکه ۱۴ اسرائیل: «از ترس حمله ایران، نزدیک به صد هزار اسرائیلی در خارج گیر افتادهاند. در ۵۰ سال گذشته چنین وضعیتی را ندیدهایم که در یک سال سه بار، در ۷ اکتبر، در ۱۴آوریل و اکنون که به نظر میرسد در آستانه حمله ایرانی همراه با تمام نیروهای متحدش هستیم، مورد حمله قرار بگیریم».
🔻کانال عبری کان: اسرائیل تخمین می زند که احتمالا مقر ستاد کل ارتش و وزارت امنیت در تل آویو، هدف احتمالی ایران و حزب الله باشد.
🔻یعقوب عمیدرور رئیس سابق شورای امنیت ملی اسرائیل: باید منتظر حمله بسیار بزرگ ایران باشیم.
🔻یدیعوت آحارنوت: بازدارنگی اسرائیل به کلی از بین رفته و اسرائیلی ها همگی ترسیده اند. سازمان های امنیتی اسرائیل تخمین می زنند که حزب الله اولین حمله کننده خواهد بود. پاسخ ایران ممکن است شلیک صدها موشک و پهپاد به سمت اسرائیل باشد. بدترین سناریو برای اسرائیل حمله دوگانه ایران و حزب الله است.
🔻عاموس یادلین، رئیس سابق اطلاعات نظامی اسرائیل: در یک جنگ فرسایشی گرفتار شدیم. ایرانیها از ایجاد تنش و اضطراب تا حد وحشت در اسرائیل لذت میبرند، زیرا بدون شلیک یک گلوله تاثیری راهبردی میگذارند. اسرائیل خود را در یک جنگ فرسایشی طولانی گرفتار خواهد دید؛ به اقتصاد خراب خود ادامه خواهد داد و جایگاه ما در جهان به سطح پایینتری سقوط خواهد کرد. گرفتاری در دادگاههای بینالمللی ادامه خواهد داشت. حقیقت این است که استراتژی «پیروزی همهجانبه نتانیاهو» در خدمت راهبرد ایران برای سرنگونی و فروپاشی کامل اسرائیل در یک جنگ فرسایشی طولانی و در چندین عرصه درآمده است.
روزنامه کیهان
@IMANI_mohammad
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضرت آقا فرمودند اگر میخواهید مشکل #کشف_حجاب حل بشه این کار را انجام دهید ...
#حجاب
━━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━━━
لطفا عضو بشید :
Eitaa.com/efshagari57
🔰آقا امیرالمومنین علی (ع) در سفارش به امام مجتبی(ع) چنین نوشت :
💢بدان كه تو راهى دور و دراز و پر مشقّت در پيش دارى و در پيمودن اين راه از عمل پسنديده و توشه اى چندان كه تو را سبكبار به منزل رساند بى نياز نيستى. پس بيش از توانت بر پشت خود بار مَنهِ كه سنگينى آن تو را بيازارد و هرگاه نيازمندى يافتى كه توشه تو را تا روز قيامت بر دوش كشد و فردا كه به آن نياز دارى آن را به تو تحويل دهد، وجود او را غنيمت دان و بار خويش را بر دوش او نِه و تا جايى كه مى توانى او را بار كن؛ زيرا چه بسا كه او را دگر باره بجويى و نيابى و نيز وجود كسى را كه در روزگار توانگريت از تو وام خواست غنيمت بدان تا در روز تنگ دستيت [روز قيامت] آن را به تو پس دهد...نامه 31 نهج البلاغه
🟢 باسلام و درود
♨️پدر خانوادهای که مبتلا به دیسک کمر و ضعف تنفسی است، تا حصول بهبودی، توانایی و رمق کار کردن نداره و در شرایط فعلی، تنها منبع درآمدش یارانه است. پدرخانم پیر و بیماری دارد که لازم است هزینه داروهای او را تأمین کند و خودش هم فرزندی داره که حوالی چهارم دبستانه و باید هزینه ثبتنام مدرسه و تدارک کیف و دفتر و ... را تهیه کند.
🔸نیازمندیهای این خانواده زیاده اما در حال حاضر تنها به 3 میلیون و 300 هزار تومان نیاز جدی دارند.
🙏از هرگونه کمک و دعای خیر و ارسال این پیام به خیرین، مضایقه نفرمایید.
💳
6063731085059633✍️باسپاس و درود، رستمی 🙏کمترین یاری شما ارسال این پیام به دیگران به حداقل یک نفر به نیت قمر منیر بنیهاشم(ع)، باب الحوائج الی الله باشد. 🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین 🌷
حرمتِ #داشتن_حساب اینستا و توئیتر و نیز #استفاده از آن
1️⃣ قانون مصوب مجلس در ۱۲/۲/۶۹ و مؤید ش. نگهبان در ۱۹/۲/۶۹:
👈 «ماده هشتم: هر نوع #برقراری_رابطه اقتصادی و تجاری و #فرهنگی با کمپانیها و موسسات و شرکتهای #وابسته به صهیونیستها در سطح جهان ممنوع میباشد.»
2️⃣ قانون واحده اسلامی مصوب ۲۹/۶/۷۱ در مجلس با تأیید ش. نگهبان در ۵/۷/۷۱:
👈«ماده ۱- عقد #هرگونه_قرارداد چه مستقیم و چه از طریق واسطه با شرکتها یا اشخاص مقیم اسرائیل یا با افراد تبعه اسرائیل یا افرادی که برای اسرائیل #یا_به_نفع_آن_کشور کار میکنند، صرف نظر از محل اقامت آنان، برای کلیه افراد #حقیقی یا #حقوقی، ممنوع میباشد و ...»
👈«ماده ۲. هرگونه کالا و اجناسی که در تولید آن، حتی #بخشی از محصولات اسرائیلی به کار رود، صرف نظر از نوع و میزان مصرف آن ...، به عنوان یک #کالای_اسرائیلی محسوب میگردد»
👈«ماده ۶- عرضه کالاها و محصولات منظور در ماده دو، یا فروش، خرید و #اکتساب این گونه کالاها ممنوع میباشد، #هر_گونه_معامله به صورت #هبه یا #اکتساب ممنوع است. #هر_معامله به صورت هبه یا #صرفا_معامله، در اجرای مفاد این ماده، به عنوان 👈 #فروش_و_یا_خرید #محسوب میگردد.»
امام خامنه ای: «بر آحاد مسلمين واجب است که از خريد و #استفاده از کالاهايى که منفعت توليد و خريد آنها عائد صهيونيستها که محارب با اسلام و مسلمين هستند، مىشود، اجتناب کنند.». اجوبة الاستفتائات، سوال ۱۳۵۳.
📛 جلسه با فرد اسرائیلی فقط کار روحانی نبود، ما هم ممکن است، هر چند ناخواسته، با یک اسرائیلی توافق کنیم!
🌻مرجع ابرفقه
@abarin
حجت الاسلام محبوبی_01.mp3
8.46M
💢 00:58 یکی از نکات اساسی در موضوع حکومت اسلامی، آشنایی به حاکمیت اسلامی و موانع پیش روی آن است.
💢 3:38 مواجهه نبی مکرم اسلام ص در 15 غزه با فتنه یهود
💢 5:12 فتنه هایی که تنها پیش روی حکومت اسلامی قرار میگیرد
💢 10:03 چند نمونه از فتنه های حکومتی
🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحامدیا)
🆔 @rahamedia
🔻مهجوریّت نظریۀ نظامِ انقلابی:
نهادهای «نظام» یا «انقلاب»؟!
🖊مهدی جمشیدی
۱. یکی از دوستانم که از پژوهشگرانِ متعهد و کاربلد در زمینۀ ارتباطات و فرهنگ است میگفت چند ماه اخیر، همکاری علمیِ اندکی با مرکز پژوهشهای مجلس داشتم و چند مطالعۀ جدّی در این باره برای آنها انجام دادم، اما در نهایت، واکنش آنها این بود که نوشتههای تو، جنبۀ ایدئولوژیک دارند، درحالیکه ما به مطالعات تکنیکی و کارشناسی نیاز داریم و بدینجهت، نمیتوانیم با شما همکاری کنیم. این دوستِ پژوهشگر میگفت مقصود آنها از ایدئولوژیکنویسی، ارجاعدادن به امام خمینی و رهبر انقلاب و بزرگان فکریِ انقلاب بود، ولی من افزون بر این، تمام مقالات جدیدِ غربی در زمینۀ پژوهشم را نیز میخواندم و به آنها نیز ارجاع میدادم، اما استفادۀ نهاییام در مقام نتیجه و تجویز، مبتنی بر گفتمان انقلاب بود، و همواره نیز بر سرِ این روش من، مناقشه وجود داشت و با برچسب نگاه ایدئولوژیک، طرد و تخطئه میشدم. دوستِ پژوهشگر در پاسخ به آنها، استدلال کرده بود که اینجا، نهادِ سیاستگذارِ نظام است و باید به صورت مستقیم و صریح، در خدمات غایات انقلاب باشد و نباید خطوط اصلیِ سیاستنامهنویسی را از جای دیگری به آن تحمیل کرد. جالب اینکه مدیر این بخش، هیچ تخصصی در زمینۀ ارتباطات و فرهنگ نداشته و بااینحال، هم بر کرسی مدیریت، تکیه زده و هم دربارۀ نوشتههای اصحاب نظر و معرفت، اظهار فضل میکند. بههرحال، گفتگوی وی به سرانجام نرسید و پروندۀ تجربۀ تلخ او در این مرکز، بسته شد. وقتی مرکزی که باید نقش قوّۀ عاقلۀ مجلس را ایفا کند، اینچنین گرفتار علوم انسانیِ تجدّدی است، توقع دارید کدام گره گشوده شود؟!
۲. بنده نیز به سفارش یکی از دفاتر این مرکز، پژوهشی با عنوان «طراحی رویکردهای تحوّلزا در حکمرانی فرهنگ: پیشنهادهای برای فصل فرهنگ در لایحۀ برنامۀ هفتم» نگاشتم که حاصل سالها مطالعهام بود و عصاره و چکیده محسوب میشد، اما بدون ارائۀ هیچ توضیح مکتوبی به من، کار را رد کردند. این مهم نیست، بلکه مسأله این است که پس از ارائۀ کار، مبلغ چهار میلیون تومان از ده میلیون تومان به حسابم واریز کردند که با وجود گذشت چندین ماه، همچنان در اختیار من است و مرکز پژوهشهای مجلس، واکنشی برای عودتدادن این مبلغ نشان نداده است. حتی یکبار هم در اینجا، همین مسأله را نوشتم اما دریغ از هیچ واکنشی. همچنان که تجدّدزدگی و وادادگی نسبت به نظریههای غربی، برخلاف اقتضای انقلابیگری است، سهلانگاری در قلمرو بیتالمال نیز چنین حکمی دارد. دلیل این بیاعتناییها چیست؟! در سالهای نخستین انقلاب، نمایندگان مجلس از گرفتن حقوق، پروا داشتند و آن را برخلاف انقلابیگری میشمردند، اما اینک، ورق برگشته و حاشیههای گزندهای پدید آمدهاند که سرمایههای اجتماعی را میسوزانند. حسّاسیّتهای دهه شصتی، تاریخنشین و منزوی شدهاند و لقمههای آلوده، سکۀ رایج.
۳. دوستان دیگری نیز دربارۀ این مرکز و وضع هویّتی آن، روایتهای تأسّفباری داشتهاند که نقل نمیکنم. من و شما در تجربههای خویش، شاهد همین تکهواقعیّتها هستیم و از کنار هم نشاندن آنها، ذهنیّت سیاسیمان شکل میگیرد. البته این تکهواقعیّتهای ناموجّه، موردی و ناچیز نیستند، بلکه در ظرف تجربه و ادراک ما، تجلّیِ تکهای دارند، اما در واقعیّتِ فینفسه، بیماریهای ساختاریِ مزمنی هستند که به جان نظریۀ نظامِ انقلابی افتادهاند. نهادهای رسمی، محتاج خانهتکانی هستند؛ چون غبار عادات دیوانی و تعلّقات تجدّدی، بر روی آنها نشسته است. در همهجا، عدّهای تکنوکرات و بوروکرات نشستهاند و دربارۀ نظام، تصمیم میگیرند، اما در وجه بیرونی و رسانهای، اینگونه بازنمایی میشود که نظام در اختیار انقلابیهای آنچنانی است. دهههاست که اقلّیّتِ مؤمنِ انقلابی، حاشیهنشین و بیاختیار شدهاند و سکولارهای اداری یا شبهانقلابیهای محافظهکار، سلطنت میکنند. بدنۀ قدرت، چنین وصفی دارد و از انقلابیگری، جز رگههای باریک و ناچیزی مشاهده نمیشود. نظریۀ نظامِ انقلابی، در درون خودِ ساختار، با چالش مواجه گردیده و کسانی از قدرتنشینان میکوشند از انقلاب به نظام عبور کنند. عادیسازی، ایدهای نیست که فقط سعید حجاریان بر زبان براند، بلکه در عمل، همین شبهانقلابیهای تکنوکرات، بهترین هوادار آن هستند. مسألۀ این دو جریان سیاسی با یکدیگر، قدرت است و نه معرفت. هر دو، به جمعبندی مشترک رسیدهاند و در مقام احیای لیبرالیسم مذهبی هستند و فقط نزاعشان معطوف به این است که کدامیک، عهدهدار انجام و اجرا بشوند. روایتی که شبهانقلابیهای تکنوکرات از حکمرانی نو و عقلانیّت انقلابی دارند، چیزی از طرح عادیسازی کم ندارد؛ آنها برای مقاصد یکسان، اصطلاحات مختلف جعل میکنند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻زوال شریعت در روایت شریعتی
🖊مهدی جمشیدی
۱. استاد مطهری در نامۀ محرمانهای که در سال ۱۳۵۶ برای امام خمینی نوشت، اینگونه دربارۀ کسانیکه از تفکّر شریعتی دفاع میکنند، توضیح داد: میخواهند با انديشههايی که چکيدۀ افکار ماسينيون، مستشار وزارت مستعمرات فرانسه در شمال آفريقا و سرپرست مبلغان مسيحی در مصر، و افکار گورويچِ يهودی ماترياليست و انديشههای ژان پلسارترِ اگزيستانسياليستِ ضدخدا و عقايد دورکهايم، جامعهشناسِ ضدمذهب است، اسلام بسازند، پس و علی الاسلام السلام. به خدا اگر روزی مصلحت اقتضا کند که انديشههای اين شخص حلاجی شود، صدها مطلب به دست میآيد که «ضد اصول اسلامی» است.
اما استاد مرتضی مطهری بر بسیاری از کتابهایی که مطالعه میکرده، حاشیهنویسی داشته است، به این معنی که در کنارههای صفحهها، نظر و برداشت خویش را مینگاشته است. از جمله دربارۀ برخی از آثای دکتر علی شریعتی، ایشان چنین کاری انجام داده است. این حاشیه، تاکنون در قالب سه کتاب با عنوان «حاشیههای استاد مطهری بر آثار دکتر شریعتی» منتشر شدهاند. در واقع، این حاشیهها حاکی از موضع صریح و بدونتعارفِ مطهری دربارۀ نظرات شریعتی است که ما را به اندرونیِ تفکّرِ مطهری میبرد. برایناساس، بسیار گرهگشا و معتبر هستند و اینک که بحث دربارۀ هویّتِ فکریِ شریعتی، دوباره جان گرفته، میتوان به آنها مراجعه کرد و قضاوت معرفتیِ مطهری را یافت.
۲. در جلد اوّل، این حاشیهها میتوانند روشنگر باشند: «غرور نویسنده» (حاشیههای استاد مطهری بر آثار دکتر شریعتی، ج۱، ص۱۸ و ص۲۴)؛ «غرور بیحد و نهایتش»(ص۱۰۳)؛ «اینگونه تأویلات [دین]، به انکار [دین] نزدیکتر است تا توجیه [آن ...] . [... از اینکه] نویسنده، دین را مولود عصر مالکیّت فردی میداند، معلوم میشود که عقیدۀ او دربارۀ اصل دین، این است که [دین،] یک خدعه است»(ص۲۶)؛ «نویسنده، دین را مساوی خدعه میداند»(ص۲۷)؛ «اصل پیدایش مذهب را – همانطور که کمونیستها میگویند – خدعهای میداند که مالکین آن را ابداع کردهاند»(ص۱۰۹)؛ «این خود نوعی تأویل، بلکه انکار قرآن است»(ص۱۰۷)؛ «این بیانات، نفی خدای غنیّ علیالاطلاق و غایت علیالااطلاق و کامل علیالاطلاق است»(ص۱۰۷)؛ «مسألۀ لقاءالله را منکر میشود»(ص۱۰۹)؛ «نویسنده، مفهومی اسلامی دربارۀ انسان را، نیمی فدای اگزیستانسیالیسم و نیمی را فدای مارکسیسم و منطق دیالکتیک کرده است»(ص۱۰۸)؛ «نویسنده، کورکورانه، از منطق مارکسیستها پیروی کرده است»(ص۱۱۰). عبارتهای مطهری نشان میدهد که او، شریعتی را حتی در قلمرو تحلیل بنیانهای دین نیز متأثّر از مارکسیسم میداند؛ چنانکه خاستگاه دین را همانند مارکسیسم، فهم میکند و آن را خدعۀ طبقاتی میداند و روشن است که چنین برداشتی، در حکم انکار قرآن است.
۳. در جلد دوّم، حاشیههایی که میتواند نسبت شریعتی را با مارکسیسم نشان بدهد، عبارتند از: «در این کتاب، تا حد زیادی به مذهب به عنوان یک امر زودگذر که فقط در شرایط خاصی (مثل دورۀ لوتر در اروپا و دورۀ ما در ایران و آسیا) باید وسیله برای روشنفکر واقع شود توجه شده است و این برخلاف نظریۀ ماست که جهان باید به سوی مذهب بازگردد»(حاشیههای استاد مطهری بر آثار دکتر شریعتی، ج۲، ص۸-۹)؛ «تنها چیزی که [از نظر نویسنده برای کار روشنفکری] لازم نیست، مذهبیبودن خودِ روشنفکر است و اعتقاد ماورائی داشتن اوست، و از اسلام، تنها چیزی که روشنفکر باید بر آن تکیه کند، رهبری و عدالت و مبارزه با ستم و بالاخره، جنبۀ دنیایی آن است»(ص۲۵)؛ «این همان توجیه تاریخ بر اساس مارکسیسم است»(ص۳۲)؛ [...سخن نویسنده، مستلزم] تکذیب قرآن و تولید بدبینی افراطی به تاریخ برای توجیه نظریۀ ماتریالیسم تاریخی است(ص۶۴-۶۵)؛ «این جزوه، توجیهی است مادّی و مارکسیستی از تاریخ بر اساس ماتریالیسم تاریخی و روضهای است مارکسیستی برای امام حسین [...] . از نظر مذهبی، صفر بلکه زیر صفر یعنی ضدمذهبی است»(ص۹۵)؛ «بخش اصلی آن، فلسفۀ تاریخ است؛ بالخصوص، فلسفۀ تاریخِ مذهب بر اساس نوعی بینش مارکسیستی دربارۀ تاریخ و مذهب [...]»(ص۱۲۳)؛ «مذهب را جزء فرهنگ شمردن و فرهنگ را بهطور کلّی، چیزی دانستن که یا زاییدۀ خاصیّت نژادی است و یا زاییدۀ خاصیّت نژاد بشری بهطور کلّی، مساوی است با نفی مذهب به مفهوم الهی و چیزی که زاییده از افق غیب است»(ص۱۳۴). در اینجا نیز، روشن میشود که دین در دیدۀ شریعتی، منزلتی ندارد و فقط ابزاری برای بسیج اجتماعی در دورههای تاریخیِ خاص است و باید به سراغ بخشهایی از دین رفت که میتواند به آرمانهای فرادینی، کمک کند. روایت او از مناسبات دین و تاریخ، در چهارچوب نظریۀ ماتریالیسم دیالکتیک است؛ نظریهای که هستۀ مرکزیِ مارکسیسم را تشکیل میدهد و به نفی غیب و ملکوت میانجامد. بدینجهت است که مطهری، برداشت او را ضددین معرفی میکند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻مهجوریّت نظریۀ نظامِ انقلابی:
نهادهای «نظام» یا «انقلاب»؟!
🖊مهدی جمشیدی
۱. یکی از دوستانم که از پژوهشگرانِ متعهد و کاربلد در زمینۀ ارتباطات و فرهنگ است میگفت چند ماه اخیر، همکاری علمیِ اندکی با مرکز پژوهشهای مجلس داشتم و چند مطالعۀ جدّی در این باره برای آنها انجام دادم، اما در نهایت، واکنش آنها این بود که نوشتههای تو، جنبۀ ایدئولوژیک دارند، درحالیکه ما به مطالعات تکنیکی و کارشناسی نیاز داریم و بدینجهت، نمیتوانیم با شما همکاری کنیم. این دوستِ پژوهشگر میگفت مقصود آنها از ایدئولوژیکنویسی، ارجاعدادن به امام خمینی و رهبر انقلاب و بزرگان فکریِ انقلاب بود، ولی من افزون بر این، تمام مقالات جدیدِ غربی در زمینۀ پژوهشم را نیز میخواندم و به آنها نیز ارجاع میدادم، اما استفادۀ نهاییام در مقام نتیجه و تجویز، مبتنی بر گفتمان انقلاب بود، و همواره نیز بر سرِ این روش من، مناقشه وجود داشت و با برچسب نگاه ایدئولوژیک، طرد و تخطئه میشدم. دوستِ پژوهشگر در پاسخ به آنها، استدلال کرده بود که اینجا، نهادِ سیاستگذارِ نظام است و باید به صورت مستقیم و صریح، در خدمات غایات انقلاب باشد و نباید خطوط اصلیِ سیاستنامهنویسی را از جای دیگری به آن تحمیل کرد. جالب اینکه مدیر این بخش، هیچ تخصصی در زمینۀ ارتباطات و فرهنگ نداشته و بااینحال، هم بر کرسی مدیریت، تکیه زده و هم دربارۀ نوشتههای اصحاب نظر و معرفت، اظهار فضل میکند. بههرحال، گفتگوی وی به سرانجام نرسید و پروندۀ تجربۀ تلخ او در این مرکز، بسته شد. وقتی مرکزی که باید نقش قوّۀ عاقلۀ مجلس را ایفا کند، اینچنین گرفتار علوم انسانیِ تجدّدی است، توقع دارید کدام گره گشوده شود؟!
۲. بنده نیز به سفارش یکی از دفاتر این مرکز، پژوهشی با عنوان «طراحی رویکردهای تحوّلزا در حکمرانی فرهنگ: پیشنهادهای برای فصل فرهنگ در لایحۀ برنامۀ هفتم» نگاشتم که حاصل سالها مطالعهام بود و عصاره و چکیده محسوب میشد، اما بدون ارائۀ هیچ توضیح مکتوبی به من، کار را رد کردند. این مهم نیست، بلکه مسأله این است که پس از ارائۀ کار، مبلغ چهار میلیون تومان از ده میلیون تومان به حسابم واریز کردند که با وجود گذشت چندین ماه، همچنان در اختیار من است و مرکز پژوهشهای مجلس، واکنشی برای عودتدادن این مبلغ نشان نداده است. حتی یکبار هم در اینجا، همین مسأله را نوشتم اما دریغ از هیچ واکنشی. همچنان که تجدّدزدگی و وادادگی نسبت به نظریههای غربی، برخلاف اقتضای انقلابیگری است، سهلانگاری در قلمرو بیتالمال نیز چنین حکمی دارد. دلیل این بیاعتناییها چیست؟! در سالهای نخستین انقلاب، نمایندگان مجلس از گرفتن حقوق، پروا داشتند و آن را برخلاف انقلابیگری میشمردند، اما اینک، ورق برگشته و حاشیههای گزندهای پدید آمدهاند که سرمایههای اجتماعی را میسوزانند. حسّاسیّتهای دهه شصتی، تاریخنشین و منزوی شدهاند و لقمههای آلوده، سکۀ رایج.
۳. دوستان دیگری نیز دربارۀ این مرکز و وضع هویّتی آن، روایتهای تأسّفباری داشتهاند که نقل نمیکنم. من و شما در تجربههای خویش، شاهد همین تکهواقعیّتها هستیم و از کنار هم نشاندن آنها، ذهنیّت سیاسیمان شکل میگیرد. البته این تکهواقعیّتهای ناموجّه، موردی و ناچیز نیستند، بلکه در ظرف تجربه و ادراک ما، تجلّیِ تکهای دارند، اما در واقعیّتِ فینفسه، بیماریهای ساختاریِ مزمنی هستند که به جان نظریۀ نظامِ انقلابی افتادهاند. نهادهای رسمی، محتاج خانهتکانی هستند؛ چون غبار عادات دیوانی و تعلّقات تجدّدی، بر روی آنها نشسته است. در همهجا، عدّهای تکنوکرات و بوروکرات نشستهاند و دربارۀ نظام، تصمیم میگیرند، اما در وجه بیرونی و رسانهای، اینگونه بازنمایی میشود که نظام در اختیار انقلابیهای آنچنانی است. دهههاست که اقلّیّتِ مؤمنِ انقلابی، حاشیهنشین و بیاختیار شدهاند و سکولارهای اداری یا شبهانقلابیهای محافظهکار، سلطنت میکنند. بدنۀ قدرت، چنین وصفی دارد و از انقلابیگری، جز رگههای باریک و ناچیزی مشاهده نمیشود. نظریۀ نظامِ انقلابی، در درون خودِ ساختار، با چالش مواجه گردیده و کسانی از قدرتنشینان میکوشند از انقلاب به نظام عبور کنند. عادیسازی، ایدهای نیست که فقط سعید حجاریان بر زبان براند، بلکه در عمل، همین شبهانقلابیهای تکنوکرات، بهترین هوادار آن هستند. مسألۀ این دو جریان سیاسی با یکدیگر، قدرت است و نه معرفت. هر دو، به جمعبندی مشترک رسیدهاند و در مقام احیای لیبرالیسم مذهبی هستند و فقط نزاعشان معطوف به این است که کدامیک، عهدهدار انجام و اجرا بشوند. روایتی که شبهانقلابیهای تکنوکرات از حکمرانی نو و عقلانیّت انقلابی دارند، چیزی از طرح عادیسازی کم ندارد؛ آنها برای مقاصد یکسان، اصطلاحات مختلف جعل میکنند.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
▫️مطالعۀ تحلیلی روایت فرهنگی دیلتای از علوم انسانی
🔹جناب آقای #مهدی_جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه در کرسی علمی عنوان کرد:
🔸چرا مسألۀ ماهیّت «علوم انسانی»، ارتباط جدّی با «فرهنگ» دارد؟ میان این دو، چه نسبت و تعاملی فرض شده که ما، ناگزیر از مطالعۀ آنها هستیم؟ اگر به تاریخ تکوینِ فلسفۀ علوم انسانی بنگریم، درمییابیم که مسألۀ نخستین، حیثیّتبخشی و اعتباردهی به علوم انسانی در برابر علوم طبیعی بوده است و برخی فلاسفه کوشیدهاند اثبات کنند که هستیهای جهان انسانی، تفاوت جوهری با هستیهای جهان طبیعی دارند و انسان را چونان شیء انگاشتن، خطاست.
🔍 ادامه را اینجا بخوانید👇
🌐 iict.ac.ir/diltay
#کرسی
🆔 @iictchannel
هدایت شده از سید جواد سلیمانی
#توییت #ویراستی
سایمون شرکلیف، سفیر پرحاشیه #انگلستان ماموریتش در تهران تمام شد.
این روزها آخرین عکس های خودش را در ایران و بخصوص لاهیجان گرفت.
فکر کرد کسی از سفر بدون تشریفات او بویی نمیبرد اما شهر ما بیدار است مِستر!!!
دوستان ما حواسشان به این سفیران تاریخ گذشته باشد
•┈••┈•••┈•✾••┈••┈••┈•
🆔 @sjsoleymani
#سیدجوادسلیمانی
#سید_جواد_سلیمانی
#امام_جمعه_لاهیجان
#حجت_الاسلام_سلیمانی