#حدیث_روز
💎 #امام_حسن عليهالسلام:
🌼 اَهْـلُ الْمَسْـجِدِ زُوّارُ اللّه ِ وَ حَقٌّ عَلَى الْمَزُورِ أَلتُّحْفَةُ لِزائِرهِ
❄️ اهل مسجد زائران خدايند و برخداست كه به زوارش هديه بدهد.
📚 ارشاد القلوب، ص ۷۲
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
1.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منبر_کوتاه
💠 از دلایل #محرومیت_نمازشب
🎙آیت الله مجتهدی تهرانی ره:
مردى نزد امیر مؤمنان(ع) آمده
و عرض کرد که:
من از نماز شب محروم شدم.
حضرت فرمود: تو کسى هستى که
گناهانت تو را به بند کشیده است.
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
🌴خاطرات کربلا🌴
📍قسمت بیست و ششم (مسلم در کوفه)
☘نبرد شديد در اطراف خانه طوعه
📗مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى :
ابن زياد به جانشين خود، عمرو بن حُرَيث مخزومى دستور داد كه سيصد مرد دلاور را از ياران خود به همراه محمّد بن اشعث بفرستد.
محمّد بن اشعث سوار شد و به خانه اى كه مسلم در آن بود، رسيد.
مسلم صداى سُم اسبان و سر و صداى مردان را شنيد و دانست كه به سراغش آمده اند؛ با سرعت به سمت اسبش رفت و آن را زين كرد و زره پوشيد و عمامه بر سر نهاد و شمشير به كمر بست.
سپاهيان خانه را سنگباران مى كردند و با نى هاى آتش گرفته، آتش مى افكندند.
مسلم لبخندى زد و گفت: اى جان! به سمت مرگ بشتاب كه از آن چاره و گريزى نيست.
آن گاه به زن گفت: خدا تو را رحمت كند و به تو پاداش خير دهد! بدان كه من از جانب پسرت گرفتار شدم، درِ خانه را بگشا.
زن در را گشود و مسلم مانند شير خشمگين در برابر سپاهيان قرار گرفت و با شمشير بر آنان حمله بُرد و گروهى را كُشت.
خبر به عبيد اللَّه بن زياد رسيد.
براى محمّد بن اشعث پيغام فرستاد: سبحان اللَّه! اى ابو عبد الرحمان! ما تو را فرستاديم كه يك مرد را نزد ما بياورى و اينك گروهى از يارانت كشته شده اند؟!
محمّد بن اشعث برايش چنين پاسخ فرستاد:اى امير ! گمان مى كنى مرا به سوى يكى از بقّال هاى كوفه يا كفشدوزى از كفشدوزان حيره فرستاده اى؟ آيا نمى دانى كه مرا به سوى شيرى خطرناك و قهرمانى بزرگ فرستاده اى كه در دست شمشيرى بُرنده دارد كه از آن مرگ مى چكد؟!
ابن زياد برايش پيغام فرستاد كه: به وى امان بده؛ زيرا نمى توانى بر او دست يابى. مگر با دادن امانى كه با قسم هاى سنگين، همراه باشد.
📚مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى : ج ۱ ص ۲۰۸
الفتوح : ج ۵ ص ۵۳
📘البداية و النهاية :
سپاهيان بر مسلم هجوم آوردند و مسلم با شمشير در برابر آنان ايستاد و سه مرتبه آنان را از خانه بيرون راند.
لب بالا و پايين مسلم ضربت خورد، آن گاه سپاهيان به سوى مسلم سنگ پرتاب كردند و طناب هاى حصيرى را آتش زدند [و به طرفش انداختند] ؛ ولى باز هم نتوانستند بر او دست يابند.
مسلم با شمشير از خانه بيرون آمد و به نبرد با آنان پرداخت.
📚البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۵۵
📙العِقد الفريد - به نقل از ابو عبيد قاسم بن سلام - :
[سپاهيان] به سمت مسلم بن عقيل روانه شدند.
مسلم با شمشير به سوى آنان آمد و با آنان مى جنگيد، تا اين كه جراحتهاى سنگين برداشت و او را اسير كردند.
📚العقد الفريد : ج ۳ ص ۳۶۵
المحاسن والمساوئ : ص ۶۰
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ندهد فرصت گفتار به محتاج، کریم...❤️
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است🌱
#امام_حسن
#دوشنبه_های_امام_حسنی💚
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
5.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
گرچهخورشیدِفلکچشموچراغعالماست
روشناییبخشِچشماوستخاکِپایِتو
#آقای_ابا_عبدالله
#حسین_جانم
#دلتنگ_کربلا💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
8.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حدیث_روز
☀️ حدیثی زیبا و پرمغز از امیرالمومنین علیه السلام در مورد اوصاف ظاهری امام زمان علیه السلام و شرایط قیام حضرت
☠ و قدرت تبلیغاتی لشکر سفیانی
👌 لطفاً در نشر بهتر معارف مهدوی ما را حمایت کنید
🤲 با گناهان خود #حجاب غیبت آقاجان مان #امام_زمان نشویم این یعنی قرار گرفتن در #طرح_نور و سربازی آقا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#منبر_کوتاه
⭕️ پست مهم
👈 مهمترین سوال از ۵۰ تا سوال قیامت
👈 نماز نیست روزه نیست حج نیست
🦋 مهمترین سوال قیامت :
يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِم (اسرا_۷۱)
☀️ تو با #امام_زمان (ارواحنافداه) چیکار کردی؟ چه پیوندی داشتی؟
چه رابطه ای داشتی؟
چه کمکی بهش کردی؟
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
به جوونت جوونهارو سامون بده
کسب و کار حلال فراوون بده
خونه میخوای که روضه بگیریم برات
بچه میخوام که واسهات یه روز جون بده
تا همیشه روضههای تو چراغش روشن است
در جوانی پاک بودن شیوهی سینهزن است
#آقای_ابا_عبدالله
#حسین_جانم
#دلتنگ_کربلا💔
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
4.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بیان خاطرهای بسیار زیبا از برخورد مرحوم آیت الله میرزا علیآقا قاضی و علامه طباطبایی و توصیه ایشان به نماز شب و مراقبت از سحر
👌 پیشنهاد می شود
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
🌴خاطرات کربلا🌴
📍قسمت بیست و هفتم (مسلم در کوفه)
☘اسارت مسلم پس از جراحتْ ديدن بسيار
📗الملهوف :
چون مسلم گروهى از آنان را كشت، محمّد بن اشعث بانگ بر آورد: اى مسلم! تو در امانى.
مسلم گفت: چه اعتمادى به امانِ اهل نيرنگ و فجور هست؟!
و باز يورش آورد و با آنان مى جنگيد و سروده هاى حَمران بن مالك خَثعَمى را در روز نبرد خثعم و بنى عامر مى خواند:
سوگند ياد كردهام كه جز به آزادگى كشته نشوم،
گرچه مرگ را ناخوش مى دارم.
خوش ندارم كه به من نيرنگ بزنند يا فريب بخورمو با آب گوارا
آب گرم و تلخ را مخلوط كنم.
هر كسى روزى مرگ را ملاقات مى كند، با شما نبرد مى كنم و از سختى هراسى ندارم.
به وى گفتند: به راستى كه نيرنگ و فريبى نيست. ولى مسلم بِدان توجّه نكرد و پس از ديدن جراحت هاى سنگين، جمعيت بر او هجوم آوردند و مردى از پشت به وى ضربتى زد و به زمين افتاد و به اسارت گرفته شد.
📚الملهوف : ص ۱۲۰
بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۳۵۷
📘الفتوح :
عبيد اللَّه بن زياد براى محمّد بن اشعث پيغام فرستاد كه به مسلم امان بده ؛ چرا كه جز از اين طريق نمى توانى بر او دست يابى.
محمّد بن اشعث پس از آن گفت: واى بر تو اى مسلم ! خودت را به كشتن مده، تو در امانى.
مسلم بن عقيل مى گفت: مرا به امانِ اهل نيرنگ، نيازى نيست. آن گاه به نبرد پرداخت و اين شعر را مى خواند:
سوگند ياد كردهام كه جز به آزادگى، كشته نشوم
گرچه مرگ را جامى تلخ بيابم.
خوش ندارم به من نيرنگ بزنند و يا فريب بخورم
هر كسى روزى مرگ را ملاقات مى كند.
با شما نبرد مى كنم و از سختى نمى هراسم.
محمّد بن اشعث بانگ برآورد و گفت: واى بر تو اى پسر عقيل! به راستى كه به تو دروغ گفته نمى شود و تو فريب داده نمى شوى. اين جمعيت قصد كشتن تو را ندارند، پس خودت را به كشتن مده.
مسلم - كه خداوند رحمتش كند - به سخن پسر اشعث اعتنايى نكرد و به نبرد ادامه داد تا جراحتهاى سنگينى بر او وارد شد و از جنگيدن ناتوان شد. جمعيت بر او يورش بردند و با تير و سنگ بر او مى زدند. مسلم گفت: واى بر شما! آيا به سويم سنگ پرتاب مى كنيد - آن گونه كه به كفّار سنگ مى زنند - در حالى كه من از خانواده پيامبرانِ ابرارم؟ آيا حقّ پيامبر را در باره خاندانش پاس نمى داريد؟
سپس با وجود ضعف بر آنان يورش بُرد و جمعيت را در هم شكست و آنان را پراكنده ساخت. آن گاه برگشت و بر درِ خانه تكيه زد.
سپاهيان به سمت مسلم باز گشتند و محمّد بن اشعث بر آنان بانگ زد كه : او را رها كنيد تا با او سخن بگويم.
پسر اشعث به مسلم نزديك شد و رو به روى وى ايستاد و گفت: واى بر تو اى پسر عقيل! خودت را به كشتن مده. تو در امانى و خونت بر گردن من است.
مسلم به وى گفت: اى پسر اشعث ! گمان مى كنى تا نيرويى براى جنگيدن دارم. دست دراز مى كنم؟ نه ! به خدا هرگز چنين نمى شود. آن گاه بر پسر اشعث، يورش برد و او را تا پيش يارانش عقب راند. سپس به جاى خود باز گشت و ايستاد و گفت: بار خدايا ! عطش، امانم را بُريده است!
كسى جرئت نداشت به وى نزديك شود. يا به او آب دهد.
پسر اشعث رو به يارانش كرد و گفت: واى بر شما ! اين براى شما ننگ و عار است كه اين گونه از يك مرد درمانده شويد. همه با هم بر او يورش بريد.
همه بر مسلم يورش آوردند و او هم بر آنان يورش بُرد.
مردى كوفى به نام بُكَير بن حُمرانِ احمرى به سمت مسلم آمد و دو ضربت ميان آنان رد و بدل شد. بُكَير ضربتى بر لب بالاى مسلم زد و مسلم بن عقيل هم بر او ضربتى زد و او كشته بر زمين افتاد.
آن گاه مسلم از پشت سر مورد اصابت نيزه قرار گرفت و بر زمين افتاد و به اسارت گرفته شد و اسب و سلاحش را هم گرفتند.
مردى از قبيله بنى سليمان به نام عبيد اللَّه بن عبّاس نيز جلو آمد و عمامه اش را برداشت.
📚الفتوح : ج ۵ ص ۵۳
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
1.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | سختیها براتون قابل تحملتر میشه، اگه فقط به همین یک جمله اعتقاد داشته باشید
#انگیزشی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯
1.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر کسی سه روز نماز نخواند...
#آیت_الله_مجتهدی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#دوبانوی_دمشق
╭┅────────────┅╮
🆔@dobanoydameshg
╰┅────────────┅╯