eitaa logo
دوبانوی دمشق(س)
221 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
63 فایل
دوبانوی دمشق(س) ادمین۱: @alikashi110 ادمین۲: @Sabergp313
مشاهده در ایتا
دانلود
23.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چجوری خدا خیرت میده؟ 🌷 🌙 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
4.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-شِنیدَم‌خَرابِه‌تَحویل‌میگیری‌ آباد‌تَحویل‌میدی‌سِیِدی..! مَنَم‌میشِه‌تَحویل‌بِگیری‌؟(:💔" 🌷 🌙 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
3.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎀استوری روز شمار عید غدیر🎀 يا عَلِيُّ أَنْتَ هَادِي أُمَّتِي خوشبخت کسی است که امیرالمومنین را دوست دارد و بدبخت کسی است که با او مخالفت کند... [بحار الانوار ، جلد ۲۱، صفحه ۱۴۳] ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
🌴خاطرات کربلا🌴 📍قسمت سی و دوم (مسلم در کوفه) ☘شهادت هانى بن عُروه‏ ☄هانى بن عُروه مُرادى مَذحِجى: از كسانى است كه جاهليت و اسلام را درك كرده بودند و به همين جهت او را «مُخَضرَم» ناميده ‏اند. وى هنگام وفات پيامبر صلى اللَّه عليه و آله بيش از چهل سال داشته است. هانى از ياران ويژه امام على عليه السلام بوده و در جنگ‏هاى جمل و صِفّين ايشان را همراهى كرده است. وى از بزرگان يمن بود كه به كوفه آمد و رياست قبيله مُراد را بر عهده داشت و از اين رو نيروهاى فراوانى در اختيار او بوده است. در جريان نهضت كوفه هانى يكى از اصلى ‏ترين حاميان مسلم عليه السلام بود كه خانه خود را مركز استقرار وى و هدايت نهضت قرار داد؛ امّا ابن زياد او را با نيرنگْ دستگير كرد و سرانجام در نهم ذى حجّه سال شصتم هجرى فرداى آن روزى كه امام حسين عليه السلام به طرف كوفه حركت كرده بود. به شهادت رساند. وى هنگام شهادت حدود نود سال داشت. 📗تاريخ الطبرى - به نقل از عَون بن ابى جُحَيفه -: محمّد بن اشعث نزد عبيد اللَّه بن زياد رفت و در باره هانى بن عروه با او حرف زد و گفت: تو به موقعيت هانى بن عروه در اين شهر واقفى و جايگاه خانواده‏ اش را در ميان قبيله مى‏ دانى بستگان او باخبر شده‏ اند كه من و همراهانم، او را نزد تو آورده ‏ايم. تو را به خدا سوگند او را به خاطر من ببخش من از دشمنى بستگان او ناراحتم آنان گرامى ‏ترين مردمانِ اين شهر و پشتوانه اهل يمن هستند. ابن زياد وعده داد كه او را ببخشد؛ ليكن قضاياى مسلم كه اتّفاق افتاد، تصميمش عوض شد و از وفا كردن به وعده‏ اش سر باز زد. وقتى مسلم بن عقيل به شهادت رسيد، ابن زياد، دستور داد هانى بن عروه را به بازار ببرند و سرش را از بدنش جدا كنند. هانى را با دستان بسته به بازار خريد و فروشِ گوسفند بردند و او پيوسته مى ‏گفت: اى قبيله مَذحِج ! امروز براى من، مَذحِجى نيست ! اى قبيله مَذحِج ! قبيله مَذحِج كجاست؟ آن گاه چون ديد كسى او را يارى نمى ‏كند، دستش را كشيد و از طناب بيرون آورد و گفت: آيا عصايى، كاردى، سنگى، استخوانى يافت نمى‏ شود تا آدمى از جان خود دفاع كند؟ بر او حمله بردند و او را محكم بستند، آن گاه به وى گفتند: گردنت را دراز كن. گفت :من نسبت به گردنم سخاوتمند نيستم و شما را بر كشتن خويش يارى نمى‏ كنم. غلام عبيد اللَّه بن زياد - كه تُرك بود و نامش رشيد بود - با شمشير ضربتى بر او زد؛ ولى اثر نكرد. هانى گفت: بازگشت به سوى خداست، بار خدايا! به سوى رحمت و رضوان تو مى ‏آيم. آن گاه [آن غلام] ضربه‏اى ديگر زد و او را كشت. عبد الرحمان بن حُصَين مرادى او (غلام عبيد اللَّه) را در منطقه خازِر به همراه عبيد اللَّه بن زياد ديد. مردم گفتند: اين قاتل هانى بن عروه است. پسر حُصَين گفت: خداوند مرا بكشد. اگر او (غلام عبيد اللَّه) را نكشم يا در اين راه كشته نشوم ! آن گاه با نيزه بر او حمله كرد و بر او نيزه زد و او را كشت. 📚تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۸ الإرشاد : ج ۲ ص ۶۳ 📘الفتوح : آن گاه عبيد اللَّه بن زياد، دستور داد هانى بن عروه را بيرون ببرند و به مسلم بن عقيل ملحق سازند [و بكشند]. هانى دانست كه كشته مى ‏شود. از اين رو فرياد مى ‏زد: «اى مَذحِج، اى قبيله من! [كمك !]». آن گاه دستانش را از طناب در آورد و گفت: چيزى نيست كه از خودم دفاع كنم؟ او را زدند و دستانش را محكم بستند و به وى گفتند: گردنت را دراز كن. هانى گفت: نه، به خدا سوگند! من شما را بر كشتن خودم يارى نمى ‏كنم. يكى از غلامانِ عبيد اللَّه به نام رشيد، جلو آمد و او را با شمشير زد؛ ولى اثر نكرد. هانى گفت: بازگشت به سوى خداست. بار خدايا! به سوى رحمت و رضوان تو [مى‏آيم‏]. خدايا! اين روز را كفّاره گناهانم قرار ده. به راستى كه من براى پسر دختر پيامبرت محمّد تعصّب به خرج دادم. رشيد پيش آمد و ضربه‏اى ديگر زد و او را كشت. آن گاه عبيد اللَّه بن زياد دستور داد مسلم بن عقيل و هانى بن عروه - كه خداوند آن دو را رحمت كند - را وارونه به دار آويزند و تصميم داشت سر آن دو را براى يزيد بن معاويه بفرستد. 📚الفتوح : ج ۵ ص ۶۱ مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى: ج ۱ ص ۲۱۳ 📗تاريخ الطبرى - به نقل از عمّار دُهْنى از امام باقر عليه السلام - : ابن زياد دستور داد هانى را به محلّه كُناسه بردند و در آن جا به دار آويختند. 📚تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
❤️امام علی(ع) میفرمایند: 🍇[خوردن] بیست و یک مویزِ سرخ در هر صبح در حالت ناشتا، همه بیمارى‏ها را دور مى‏کند، مگر بیمارى مرگ را. الکافی، جلد ۶، صفحه ۳۵۲، حدیث 📚 صبحتون بخیر💞🌹 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز_شمار_عاشقی ۴۵ روز تا 💔 ما گم شدگانیم که اندر خم دنیا تنها هنر ماست که مجنون حسینیم ♥️💫 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
❤️خدا پیمانۀ روزی هر کسی را مشخص کرده و رزق کسی از گلوی دیگری پایین نمی‌رود. اما بعضی از مردم صبر ندارند و همان چیزی را که قرار بوده از راه حلال نصیبشان شود از راه نامشروع به دست می‌آورند. روایت می‌گوید: «هیج بنده‌ای نمی‌میرد، مگر اینکه رزقش را تمام و کمال برگیرد؛ پس در طلب دنیا حریص نباشید و هرگز دیر شدن رزق، شما را به معصیت خدا نکشاند.» 📚زخرف آیه ۳۲ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
17.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔸 هیچ‌وقت اینقدر زود از جلوی ما رد نمی‌شدی ... 🔰 خاطره‌ای از همراهی با شهید آیت‌الله آل‌هاشم، وقتی کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده بود! ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥روضه‌خوانی حاج در حضور رهبر انقلاب و نوع مواجه‌اش با تابوت شهید رئیسی 💔 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز_شمار_عاشقی ۴۳ روز تا 💔 یک‌ لحظه‌ به‌ حالِ‌ خویش‌ مگذار مرا؛ من‌ مـالِ‌ تــــوام، به‌ غیر‌ مسپار‌ مــرا! ❤️‍🩹 ♥️💫 حسین ستوده ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌فرازي زيباودراوج فصاحت ازسوره حشرباصداي ملكوتي مرحوم استادعبدالباسط محمدعبدالصمد گوش کنید و لذت ببرید😍 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯
🌴خاطرات کربلا🌴 📍قسمت سی و سوم (مسلم در کوفه) ☘فرستاده شدن سرهاى مسلم و هانى براى يزيد، به وسيله ابن زياد 📗الفتوح : عبيد اللَّه بن زياد، دستور داد مسلم بن عقيل و هانى بن عروه - كه خداوند آن دو را رحمت كند - را وارونه به دار كشند و تصميم گرفت سرهاى آنان را نزد يزيد بن معاويه بفرستد... سپس نامه ‏اى اين‏ چنين براى يزيد بن معاويه نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان به بنده خدا يزيد بن معاويه، امير مؤمنان، از عبيد اللَّه بن زياد ستايش خدايى را كه حقّ امير مؤمنان را ستانْد و او را از شرّ دشمنش رها كرد! به امير مؤمنان - كه خداوند او را تأييد كند - خبر مى ‏دهم كه مسلم بن عقيل، آن بر هم زننده وحدت، وارد كوفه شد و در خانه هانى بن عروه مَذحِجى فرود آمد. من بر آن دو، جاسوسانى را گماردم، تا اين كه آنان را از خانه بيرون آوردم و پس از نبرد و درگيرى خداوند مرا بر آنان مسلّط ساخت. گردن آنها را زدم و سرهايشان را به همراه هانى بن ابى حيّه وادعى و زبير بن اَروَح تميمى براى شما فرستادم. اين دو گوش به فرمان و ملتزم به سنّت و جماعت [مسلمانان‏] اند و امير مؤمنان هر چه مى ‏خواهد، از آنان بپرسد؛ آن دو اهل خرد و فهم و صداقت اند». وقتى نامه و دو سر به يزيد بن معاويه رسيد، نامه را خواند و دستور داد سرها بر دروازه شهر دمشق، نصب گردند. 📚الفتوح : ج ۵ ص ۶۱ مقتل الحسين عليه السلام خوارزمى : ج ۱ ص ۲۱۵ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ╭┅────────────┅╮ 🆔@dobanoydameshg ╰┅────────────┅╯