💢خاطرهای از آیت الله بهجت(ره):
بابا جان، جواب همان است!
✍مرحوم آیتالله قاضی(ره) استاد آیتالله بهجت(ره) بودند و حضرت امام(ره) از ایشان به «کوه عرفان» تعبیر میفرمودند. آقای بهجت(ره) مکرر در نصایحشان این عبارت را از مرحوم قاضی(ره) نقل میفرمودند: «اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.» یا در جای دیگری فرمودند: «به صورت من آب دهان بیاندازد»
یکی از علما میفرمود: «سالها پیش، یک روز خدمت آیتالله العظمی بهجت(ره) رفته بودیم. به ایشان گفتم: «راهی به ما نشان دهید تا آدم شویم.» آقای بهجت(ره) فرمودند: «نمازتان را اول وقت بخوانید!» این عالم بزرگوار میگوید: «در دلم گفتم حاج آقا ما را تحویل نگرفت. ما که خودمان نماز اول وقت میخوانیم!» یکسال از آن ماجرا گذشت. قرار بود به یک جلسه مهمانی بروم و در آن مهمانی دوباره خدمت آقای بهجت(ره) برسم. در راه به خودم گفتم: «این دفعه از آقا سوال کنم، ببینم اگر بخواهد راهی معرفی کند تا من به همهجا برسم، چه راهی را معرفی میکند؟»
وقتی خدمتشان رفتم، همراه جمعی بودیم و ایشان داشتند صحبت میکردند. هنوز هیچ سخنی نگفته بودم که ایشان وسط صحبتشان فرمودند: «بعضیها پیش ما میگویند چکار کنیم تا آدم شویم و رشد پیدا کنیم؟ به ایشان میگوییم نماز اول وقت بخوانید. میروند سال بعد میآیند، پیش خودشان میگویند حاج آقا ما را تحویل نگرفت! دوباره از حاج آقا بپرسیم که چه باید بکنیم؟ همان حرف بنده را دقیق گوش نکردند و رعایت نکردند، حالا دوباره میخواهند سؤال کنند! بابا جان، جواب همان است، همیشه جواب همان است.» این عالم بزرگوار میفرماید: «من دیگر هیچ حرفی نزدم. آقای بهجت(ره) راست میگفتند. من برخی از نمازهایم را به وقتش نمیخواندم. شروع کردم و آن را هم درست کردم.» آن عالم بزرگوار کمکم به جاهایی که دلش میخواست و حتی فوق تصورش بود، رسید.
📚 بخشی از کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟" اثر علیرضا پناهیان
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🌹 ملائکه شب و روز 🌹
در روايت داريم که دو تا ملک از غروب تا اذان صبح با ما هستند و بعد از اذان صبح دو ملک ديگر جاي شان را با هم عوض مي کنند و مي آيند .
هر دو ملک شب و روز اذان صبح را نگاه مي کنند به خاطر همين مي گويند، که نماز صبح اول وقت خيلي با فضيلت است .
آيت الله ملکي تبريزي در کتاب المراقبات فرمودند: دو ملکي که در شب با ما هستند ، موقع سحر براي نماز شب ما را صدا مي زنند . بعضي ها صداي دو ملک را مي شنوند که بنام آقا آنها را صدا مي زنند . اگر شخص بلند بشود آن دو ملک خير و رحمت براي ما مي فرستند و براي انسان حال ايجاد مي کنند و اگر فرد بلند نشد براي او کسلي مي نويسند و مي روند .
ايشان مي گويند که اگر بلند شديد و آن دو ملک را نديديد حداقل به آنها سلامي بکنيد و از آنها تشکر بکنيد . اين افراد با فرشته ها همنشين بودند و صداي آنها را می شنيدند.
حجت الاسلام والمسلمین استاد #عالی
🌹 @dobare_zendegi 🌹
کفــــــاره گنـــــ🔥ـــــاهان
💠 روایت شده از امام صادق علیه السلام که رسول خدا فرمودند : خدای تبارک و تعالی میفرمایند:
‼️هیچ بنده گنهکاری را وارد بهشت نمیکنم ، مگر اینکه اورا به مرض و بیماری مبتلا میکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر گناهانش با آن بیماری پاک نشد و زیادتر از آن بود ، کسی را بر او مسلط میکنم که بر او ظلم کند تا کفاره گناهانش باشد،
🔰 رزق و روزی اش را کم میکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر این نیز برایـ کفاره ی گناهانش کافی نبود جان گرفتن او را سخت میکنم و یا در قبر بر او سخت میگیرم تا وقتی که بدون هیچ گناهی نزد من آید و اورا وارد بهشت کنم ،
💥و اما کسی را که میخواهم وارد جهـ🔥نم کنم ، او را صحیح و سالم میگذارم ، و رزق و روزی اش را زیاد مى کنم و جان دادن او را آسان می گردانم تا وقتیکه نزد من آید ، هیچ حسنه ای نداشته باشد ودر همان وقت او را وارد جهنم کنم✨
📚برگرفته شده از بحارالانوار ج 6 ص17
🌹 @dobare_zendegi 🌹
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ببخش تا بهشتی شوی
🌿استاد ناصر#رفیعی
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 مرگ ناگهانی در آخرالزمان...
🌕 پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند:
ظُهُورُ البَوَاسِیرِ وَ مَوتُ الفُجَاءَةِ وَ الجُذَامِ مِنَ اقتِرَابِ السَّاعَةِ
پیدایش بواسیر و مرگ ناگهانی و مرض جذام، از علائم نزدیک قیامت است.
🌕 نیز آن حضرت فرمودند:
مِنْ أَشْرَاطِ اَلسَّاعَةِ أَنْ يَفْشُوَ اَلْفَالِجُ وَ مَوْتُ اَلْفَجْأَةِ
از نشانههاى قيامت اين است كه بيمارى رعشه و لرزه (سكته ناقص) و مرگ ناگهانى آشكار مىگردد.
📗بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۲۶۹
📗الکافي، ج ۳، ص ۲۶۱
🌹 @dobare_zendegi 🌹
⛔️ مبادا غفلت کنید
✍ آیتالله بهجت(ره): اعمال صالحه انسان، اعمال باقیه انسان، فانی نمیشود. بدانیم که طاعات، عبادات، مقرّبات، اینها یک چیزی نیست که بهواسطه اینکه [مثلاً] این اتاق (دنیا) خراب شد، آنها هم از بین بروند؛ [یا اگر] این بدن از روح منفصل شد، آنها هم بروند. آنها باقی و ثابت هستند، بلکه یک صورت معنویهای در آنجا (قیامت) از اینها، برای هر فرد، ظاهر خواهد شد. مبادا غفلت کنید!
📚 بهسوی محبوب، ص١١٢
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔹 امام على عليه السلام
💐اِنّما اَنتَ بَعضُ ایّامِك، فكُلُّ یَومٍ یَمضیِ عَلَیكَ یَمضیِ بِبَعضِكَ!
🔶این را بدان که وجود تو همان شمارش روزهای عمر تو است، هر روزی که بر تو بگذرد قسمتی از وجود تو را به همراه خود میبرد!
📚 (شرح غرر، ج ٣، ص ٧٧)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 چگونه خود را اصلاح کنیم؟
✍ اثر سازندة یاد مرگ فوق العاده است و این سازندگی در توجه به همین بحث هاست. حقیقتاً باور این مطالب که هیچ، بلکه اگر کسی احتمال هم بدهد آخرتی هست که این گونه اعمال و اخلاق و عقائد خودش همراهش هستند و خوب یا بد گریبانش را میگیرند، چقدر از خود مراقبت میکند؟!
اگر باور کند همین اعمال خوبش مصالح و لوازم بهشت او هستند، همینها توشة آخرت و لذتهای او را تأمین میکنند، آن وقت آیا کم میگذارد؟
در روایت آمده است: حضرت عیسی علیه السلام پس از مرگ مادر بزرگوارشان حضرت مریم علیها السلام را صدا زد و فرمود: مادرجان، میخواهی به دنیا برگردی؟ حضرت مریم فرمود: بله فرزندم. برای آن که در روزهای گرم روزه بگیرم و در شبهای سرد برای نماز بلند شوم. فرزندم این راه ترسناک است.
اگر بدانیم تاریکی قبر و قیامت از ظلم است، از ظلم هراسانیم. پیامبر فرمود: «اتَّقُوا الظُّلْمَ فَإِنَّهُ ظُلُمَاتُ یوْمِ الْقِیامَةِ؛ از ظلم بپرهیزید که ظلمات روز قیامت است. » اگر بدانم آتش غضب من آتش آخرت من خواهد بود؛ از غضب دوری میکنیم. «فَإِنَّ الْغَضَبَ مِنَ النَّارِ؛
خشم و غضب از آتش است. »، اگر بدانم ملکات و عادتها و صفات بد من که اینجا نتوانستم آنها را از خود جدا کنم آنجا هم از آنها خلاصی نخواهم داشت، آن وقت چقدر انسان سعی در پاک کردن خود از آلودگیهای اخلاقی خواهد داشت؟
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت دهم
❎یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت:
اینها باشد اینجا تا سربازهایی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند.
💥 کتابهای خوبی بود،یک سال روی تاقچه بود.
سربازهایی که شیفت شب داشتند یا ساعات بیکاری استفاده میکردند.
🍃 بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم،همراه با وسایل شخصی که بردم کتابها را هم بردم.
✨ یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتابها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند.
☘لذا کتابها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده میشود.
🍃جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتابها کرد و گفت: این کتابها جزو بیتالمال و برای آن مکان بود.
♨️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمیآوردی
⛔️ باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم به مانند شما می آمدند حلالیت میطلبیدی.
⚠️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم: من تازه نیت خیر داشتم و کتابها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم..خدا به داد کسانی برسد که بیتالمال را ملک شخصی خود کردهاند!
🔆درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم.
🔰 مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند.
🔴اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره در جیب خودش گذاشت،
⛔️ روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت.
وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر میکنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند.
تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برساند. من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن.
💥 تازه فهمیدم چرا انقدر بزرگان در مورد بیت المال حساس هستند!
راست می گویند که مرگ خبر نمیکند.
☘در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که:
روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد.
🔰 یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد.
❤️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند:
من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهایی که بر تن او بود از بیتالمال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد.
💠 در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم.
🌸 حضرت فرمود: آن را برگردان و گرنه روز قیامت به صورت آتش🔥 در پای تو قرار میگیرد.
💥 در میان روزهایی که بررسی اعمال انجام شد ما به باطن اعمال آگاه می شدیم.
🔰 یعنی ماهیت اتفاقات و علت برخی وقایع را میفهمیدیم.
❎چیزی که امروزه به اسم شانس نام برده می شود اصلا آنجا مورد تایید نبود!
🔆بلکه تمام اتفاقات زندگی به واسطه برخی علتها را می داد...
💠مثلا روزی در جوانی با اعضای سپاه به اردوی آموزشی رفتیم. کلاس های روزانه تمام شد و برنامه اردو رسید.
♻️ نمیدانید که چقدر بچه های هم دوره را اذیت کردم بیشتر این نیروها خسته بودند و داخل چادرها خوابیده بودند.
🔷 یک چادر کوچک به من و رفیقم دادند و ما را از بقیه جدا کردند.
روز دوم اردو هم باز بقیه را اذیت کردیم.
🔵 البته بگذریم از اینکه هرچه ثواب و اعمال خیر داشتم به خاطر این کارها از دست دادم.
📘وقتی در اواخر شب به چادر خودمان برگشتیم دیدم یک نفر سر جای من خوابیده
🔮 من یک بالش مخصوص برای خودم آورده بودم با دوعدد پتو برای خودم یک تختخواب قشنگ درست کرده بودم.
🔶چادر ما چراغ نداشت متوجه نشدم چه کسی جای من خوابیده فکر کردم یکی از بچهها میخواهد من را اذیت کند.
✅لذا همین طور که پوتین به پایم بود جلو آمدم و یک لگد به شخص خواب زدم.
یک باره دیدم حاج آقا که امام جماعت اردوگاه بود از جا پرید و قلبش را گرفت!
داد میزد: کی بود،چی شد!؟
♨️وحشت کردم...سریع از چادر آمده بیرون و فهمیدم حاج آقا جای خواب نداشته، بچهها برای اینکه من را اذیت کنند به حاج آقا گفتند که این جای حاضر و آماده برای شماست.
🔘 لگد خیلی بدی زده بودم.بنده خدا یک دستش به قلبش بود و یک دستش به پشتش.
🔆حاج آقا آمد بیرون و گفت: الهی پات بشکند، مگر من چه کردم که اینجوری لگد زدی؟
گفتم:حاج آقا غلط کردم ببخشید. من با کسی دیگه شمارو اشتباه گرفتم ..خلاصه خیلی معذرت خواهی کردم.
⚜ به حاج آقا گفتم: شرمنده من توی ماشین میخوابم شما بخوابید.
فقط با اجازه بالش خودم را بر می دارم.
🌿 رفتم توی چادر همین که بالش را برداشتم دیدم یک عقرب بزرگی اندازه کف دست زیر بالش من قرار دارد .
من و حاج آقا هر طور بود او را کشتیم.
حاجی گفت :جون من را نجات دادی..
ادامه دارد..
🌹 @dobare_zendegi 🌹