چه عواملى موجب تشديد يا تضعيف فشار قبر مىشود؟
🔴فشار برزخى كه در اصل از انس انسان به دنيا و عدم انس به نظام جديد و مبهم بودن آينده سرچشمه مىگيرد، احياناً با بعضى از علل و عوامل تشديد مىشود. از آنجا كه نظام برزخى و احكام و آثار آن، براى ما ناشناخته است؛
🔴 طبعاً ما با درك قاصر خود، نمىتوانيم دريابيم كه كدام انحراف و عمل، در تشديد عذاب و گرفتارى نقش دارد. تنها، كلام الهى و سخنان معصومان(ع) است كه با برخوردارى از دانش و احاطه خاص بر حقايق، مىتواند راهگشاى آشنايى ما به اين عوامل باشد. البته به يك نظر، همه انحرافات و آلودگىهاى فكرى، عقيدتى، اخلاقى و عملى - كه شرعاً از آنها نهى شده -، مىتواند در فشارهاى برزخى مؤثر باشد؛ ولى در عين حال بعضى از آلودگىهاى خاص، نقش به سزايى در فشار اول قبر و فشار برزخى دارند كه در كلمات گهر بار ائمه(ع) وارد شده است.
🔴انحرافاتى همچون: تندخويى نسبت به خانواده خود، سخنچينى،بحارالانوار، ج 6، ص 222، ح 21. غيبت و... .همان، ص 245، ح 72. همان طور كه برخى از معاصى، موجب تشديد فشار اول برزخ مىشود، بعضى از اعمال نيز موجب كم شدن و يا برطرف شدن اين فشارها و وحشتها مىشود.
🔴اعمالى چون به جا آوردن ركوعى تام و كامل در نماز،بحارالانوار، ص 244، ح 71. مداومت بر خواندن سوره «زخرف»، قرائت سوره «نساء» در هر جمعه،قمى، حاج شيخ عباس، سفينة البحار، ج 2، ص 397. بهجا آوردن نماز شب،همان، ص 397. خواندن سوره «تكاثر» هنگام خواب،نورى طبرسى، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، ج 1. ص 340 باب 11. گذاشتن دو چوب تر با ميت،بحارالانوار، ج 6، ص 215 روايت 3 و 4. روزه گرفتن چهار روز از ماه رجب و دوازده روز از شعباناقبال الاعمال، ص 651، به نقل از قمى، حاج شيخ عباس، منازل الآخرة، ص 30. و... اين اعمال نمونههاى اندكى است كه در روايات باعث كم شدن يا نجات يافتن از فشار قبر شمرده شده است.ر.ك: معاد يا بازگشت به سوى خدا، ج 1، صص 277-282.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا میت در برزخ خانواده خود و افرادی که برای او قرآن میخوانند و فاتحه میفرستند را میبیند یا نه؟
✳️یکی از ویژگیهای عالم برزخ همین است که میت تا هنگامی که در برزخ بسر میبرد به کلی از دنیا بریده نمیشود بلکه گاه گاهی با آن ارتباط برقرار میکند و در روایات به این مسأله تصریح شده چنان که مرحوم کلینی در کافی (ج 3، ص 230).
✳️بابی با عنوان «ان المیت یزور اهله» مطرح کرده و روایاتی نیز نقل کرده است. از آن روایات معلوم میشود که مردگان اعم از افراد با ایمان و حتی افراد بیایمان نیز گاه گاهی به دیدار خانواده خود میآیند. در این که هر چند وقت یک بار به دیدار آنها میآیند طبق روایت بستگی به مقام و منزلت شخص میت دارد. امام صادق (ع) میفرماید:
✳️ان المؤمن لیزور اهله فیری ما یحب و یستر عنه ما یکره و ان الکافر لیزور اهله فیری ما یکره و یستر عنه ما یحب؛ میت مؤمن هر آینه به دیدار خانوادهاش میآید پس هر چه را که خوشایند باشد میبیند و آنچه را که خوشایند نباشد از او پوشیده میشود و کافر نیز به دیدن خانواده خود میآید پس میبیند هر آنچه را که ناخوشایند است و هر چه پسندیده و خوب باشد از او پوشیده میشود.
✳️در روایات آمده است که معمولاً روزهای جمعه و به شکل پرندهای به دیدار خانواده خود میآیند، ) همان، ح 5(اما این که از خانواده و بازماندگان توقع و انتظار دارند، آری چنین است. چنان که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند:
✳️ان ارواح المؤمنین تأتی کل جمعة الی السماء الدنیا بعذاء دورهم و بیوتهم ینادی کل واحد منهم بصوت حزین باکین: یا اهلی و یا ولدی و یا ابی و یا امی و اقربائی اعطفوا علینا یرحمکم اللَّه... اعطفوا علینا بدرهم او برغیف او بکسوة یکسوکم اللَّه من لباسی الجنه...؛ ارواح مؤمنان هر شب جمعه به آسمان دنیا میآیند و روبروی خانهها میایستند و هر یک با آوای حزین در حالی که میگرید میگوید ای کسان من ای فرزندانم، پدرم، مادرم، نزدیکانم به ما عطوفت کنید.
✳️خدای شما را بیامرزد... با درهم پولی یا گرده نانی و یا لباسی در حق ما رحم کنید که خدا به شما از لباسهای بهشتی بپوشاند. در روایات زیادی به مردم سفارش شده که مردگان را فراموش نکنند. چنان که پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
✳️لا تنسوا موتاکم فی قبورهم و موتاکم یرجون احسانکم و موتاکم محبوسون یرغبون فی اعمالکم آلبر و هم لایقدرون. اهدوا الی موتاکم الصدقة والدعا؛ مردگان خود را در قبرهایشان فراموش نکنید و آنها امید به احسان شما دارند و مردگان شما محبوسند رغبت و میل در کارهای نیک شما دارند و خود قدرت بر انجام آن ندارند. برای مردگان خود صدقه و دعا هدیه کنید، (آثارالصادقین، ج 21، ص 274)
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
کسي که تو اين دنيا عقب مانده به دنيا اومده و هيچي نميفهمه و فقط زنده ست بعد 30 ؛ 40سال که از اين دنيا رفت تکليفش چيه؟ بايد چه اعمالي از اون سنجيده بشه؟ آیا در قیامت از او نیز تکلیف می خواهند؟
🌱اگر این فرد واقعا خوب و بدش را نمی فهمد خدا از او تکلیفی نمی خواهد و در قیامت با لطف خود با او برخورد می کند.
🌱اما اگر برخی از چیز ها را می فهمیده(خوب و بد و زشت و زیبا) ولی نه کامل، خدا با همین احکام عقلی و فطری که می فهمیده از او بازخواست می کند
🌱در خصوص این افراد و این که سرنوشت این ها در قیامت چگونه است و چگونه و به چه قاعده ای برای آن ها جایگاه و مقام آخرتی تعیین می گردد، از دیرباز بحث های گوناگونی در بین اندیشمندان وجود داشته و در کتاب های اعتقادی به آن ها پرداخته شده است .
🌱از نظر عقل و نقل، این گونه افراد چون از ادراک متناسب و قابل قبول که شرط هر تکلیف و مسئولیتی است، بی بهره اند، در دنیا هم تکلیفی بر عهده آنان نیست. در نتیجه، گناهی برای آنان ثبت نمیشود و عقوبت و مجازات هم نمیشوند و بر همین اساس سوال و جواب قبر و مانند آن در خصوص ایشان بی معناست .
🌱اما در مورد جایگاه اخرویشان نظرات گوناگونی ارائه شده از جمله آنکه اگر از خانوادهای مسلمان باشند، به دنبال پدر و مادر خویش - شاید به عنوان پاداش و مایه خوشحالی ایشان - به بهشت خواهند رفت. اما اگر وابسته به کفار و ظالمان باشند، به واسطه قصور ادراکی خود، در قیامت عذاب نخواهند شد؛
🌱در برخی منابع آمده است: علم آن را به خدا واگذارید؛ یعنی درباره آن سؤال نکنید؛ خدا بهتر میداند با آن ها چه کند. (کافی، نشر دار الکتب لاسلامیه، تهران، 1380 ق، ج 3، ص 248)
🌱در برخی روایات در باره اطفال شیعیان آمده است که در عالم برزخ فاطمه زهرا (س) آنان را تربیت میکند. ( همان، ج 5، ص 289 و ج 6، ص 229) ذکر شده که حکم دیوانگان، مانند اطفال است. (کافی، ج 3، ص 248.) البته در پاره ای از روایات نیز ذکر شده که این افراد به شکل خاصی در قیامت مورد آزمون قرار می گیرند تا وضع تسلیم یا متمرد بودن آن ها در برابر تکالیف الهی معین باشد. بعید نیست متناسب با وضع آخرت و میزان ادراکات آن ها در آن جهان آزمونی از ایشان گرفته شود.
🌱در حدیثی زراره از امام باقر (ع)نقل میکند: «وقتی قیامت میشود، خداوند با پنج دسته بحث میکند:
🌱طفل کسی که در دوران فترت بمیرد؛ کسی که در زمان پیامبر ابله باشد (سبک عقل)؛ دیوانهای که عقل نداشته باشد و بالأخره کر و لال.
🌱همه آن ها بر خدا اعتراض و یا عرض میکنند: تقصیری نداشتیم. اگر حجت داشتیم، اطاعت میکردیم. خداوند فرشتهای را میفرستد و آتشی آماده میکند. سپس به آن پنج گروه میگوید: خداوند به شما امر فرموده است داخل آتش شوید. هر کدام از آن ها پذیرفتند و داخل آتش شدند. خداوند آتش را بر آنها سرد و خنک میکند و از سوختن نجات شان میدهد؛ ولی عده ای که نپذیرفتند، به سوی آتش جهنّم سوق داده میشوند». (رعد (13)، آیه 17.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
بعد از مرگ انسان، روح وى تا چه حد مراسم تدفين و تشیيع مطلع است؟
🌹با استفاده از احاديث مى توان گفت كه وقتى انسان از دنيا مى رود، روح وى آنچه را كه نسبت به بدن وى صورت مى گيرد (مانند غسل كفن و تشييع جنازه) تعقيت و نظاره مى كند.
🌹مثلاً در جامع الاخبار آمده است كه: «قال رسول الله((صلى الله عليه وآله)): فَوَ اَلَذَّى نَفْسُ مُحَمَّد بيَده لَو يَروَنَ مَكانَه وَيَسَمعون كلامَه لَذَهَلُوا عَن مَيَّهتم وَ لَبَكَوْا عَلى نُفُوسِهُم حَتّى اِذا حُمِلَ الميَّت عَلى نَعْيشه رَفْرَف رُوحُهُ فَوْقَ النَعشِ وَ هُوَ يُنادِى: يا اَهلى وَ يا وُلدى لاتَلعَبَنَّ بِكُم الدُّنيا كَما هَيَبْت بِى فَجَمَعْتُ المالى مِنْ حِلَّه وَ مَن غير حَلّه، ثُمَ خَلَّفتُه لِغَيرى فَالَمَهْناله وَ التَبِعُهَ عَلَىَّ فَاحْذَرُوا مِثْل ما حَلَّ بىِ؛
🌹رسول خدا((صلى الله عليه وآله)) فرمود: سوگند به آنكه جان محمد در دست اوست، اگر بازماندگان موقعيت مرده را مى ديدند و سخن را مى شنيدند، به يقين او را فراموش مى كردند و بر نفس خود مى گريستند.
🌹تا جايى كه چون مرده را برروى تابوت حمل مى كنند روحش برفراز تابوت گرداگرد آن به پرواز و گردش در مى آيد و پيوسته ندا مى دهد: و اى اهل من!و اى فزندان من! مبادا دنيا با شما به همان قسمى بازى كند كه با من بازى كرد; مال دنيا را از هر طريقى - چه - حلال و چه حرام - جمع آورى كردم و سپس همه را براى غير خود گذارم.
🌹پس عيش و راحتى و گوارايى آن مال براى ديگران است و عواقبِ حساب و تبعات آن براى من. پس بپرهيزيد از مثل آنچه بر من وارد شده است.» 1
📚پی نوشت:
1 - بحارالانوار، ج 6، ص 161 .
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آيا باغهاي بهشت خزان دارند؟
🌺خير، به استناد آيه « اُکُلُها دائمٌ و ظلّها » (1) ميوه ها و سايه درختان در بهشت دائم است نتيجه مي گيريم که باغهاي بهشت خزان ندارند و از طرفي تابش نور آفتاب هم در بهشت هست چرا که جايي که شعاع نور نباشد،
🌺 وجود سايه مفهومي ندارد و اينکه در آيه ديگري از قرآن کريم آمده است : « لايرون فيها شمساً و لا زمهريراً »(2) در آنجا ( بهشت ) نه خورشيدي را مي بيند و نه هواي سردي را اشاره به اعتدال هوا دارد،
🌺چرا که سوزش آفتاب و همچنين سرماي سخت در بهشت نيست. نه اينکه اصلاً آفتاب نمي درخشد و به استناد آيات ديگر قرآن در قيامت زمين و آسمان، تبديل به زمين و آسمان ديگري ( نوتر و وسيعتر ) مي شوند و خاموش شدن کره خورشيد نيز دليل از ميان رفتن ابدي آن نمي باشد.
📚پی نوشت:
1- رعد / 35.
2- دهر / 13.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
هنگامی که انسان میخواهد فوت کند چه حالاتی برای او رخ میدهد؟
🌳به حالات درونی انسان در هنگام جان دادن، احتضار گویند. جان انسان تا هنگامی که به حلقوم او نرسیده باشد مردن واقعی رُخ نداده است و امکان برگشتن او وجود دارد، امّا همین که نفس یا جان او به حلقوم رسید، (1) دیگر امکان برگشتن نیست.
🌳طبق روایات، این هنگام زمان «معاینه» است; یعنی چشم برزخی انسان باز میشود; روح در حال قطع علاقه است هنوز علاقه کاملاً قطع نشده، ولی چشمان او به حیات برزخ باز شده و در همین زمان است که تمثّل مال و فرزندان و عمل خود را میبیند و بنابر روایات گفت وگویی با آنها دارد (2) بعضی انسانها (مؤمنان) در حال احتضار حال خوشی دارند.
🌳مؤمن به هنگام جان دادن چنان به رضایت جان را تسلیم فرشتگان میکند که گویی گل خوش بویی را بوییده و ناگهان خود را در باغهای بهشتی میبیند (3)
آنهایی که در دنیا به مقام قرب الهی رسیده و در انتظار لحظهی وصال بودهاند حالت احتضار و لحظهی جان سپردنشان لحظهای بس شیرین و فرح بخش است.
🌳مردن برای اولیای الهی نه تنها وحشتی ندارد، بلکه از هر لذت دنیوی برتر است (4)
در مقابل، انسانهای کافر و منافق احتضارشان بسیار دشوار و مصیبت بار است. قرآن از این حالت به «الطامّة الکبری» تعبیر میکند; یعنی «رخدادی پرماجرا و سنگین». جان کندن کافر و منافق با شکنجه و درد همراه است. در روایات چنین آمده است:
🌳مانند کسی که دندانش بدون تخدیر کشیده شود، یا مانند کسی که ناخنش از گوشت کشیده شود، جان کندن اینها به مراتب سختتر است. این گروه از انسانها نه تنها از ناحیهی فرشتگان مرگ مورد شکنجه و عذاب قرار میگیرند، بلکه خود جان دادنشان همراه با سختی و مشقّت است (5)
📚پی نوشت:
(1) سورهی واقعه، آیهی 83: (إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ)
(2) ر.ک: مرتضی مطهری، معاد، ص 48 و مجموعه آثار، ج 4، ص 653 ـ 654.
(3) ر.ک: عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 211.
(4) ر.ک: همو، تسنیم، ج 5، ص 571.
(5) ر.ک: عبدالله جوادی آملی، معاد در قرآن، ج 4، ص 211، 212 و 207.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا ما بايد در دنيا و بعد از مرگ عذاب بکشيم؟ درحالي که به اختيار خود بدنيا نيومديم؟
♻️ورود همه ما به دنيا با نوعي جبر همراه است و به يقين آمدن مان به دنيا را انتخاب نکرده ايم، هر چند عدم اختيار لطمه اي به مختار زيستن و با اختيار وضعيت حيات خود در جهان آخرت را تعيين نمودن نمي زند .
♻️جبري بودن ورود به عالم بدان جهت است که امکان چنين انتخابي براي ما ممکن نبود، نه اينکه امکان و حق انتخاب وجود داشت. اما خداوند آن را از ما دريغ نمود . دليل ادعا آن است که قبل از خلقت کسي نيست تا به او اختيار داده شود که خلق شود يا نشود. اختيار دادن در خلق شدن، مشروط به اين است که کسي باشد تا از او سؤال شود: دوست داري خلق شوي يا نه!
♻️اگر فرد آفريده شده باشد، ديگر سؤال از خلقت اختياري بي فايده است، چون تحقق يافته است. اگر آفريده نشده، سؤال از او بي معنا است، چون وجود ندارد تا سؤال شود. پس اين نوع انتخاب و اختيار حيات عقلاً ممکن نبود، نه آن که ممکن بود و خدا آن را از ما دريغ کرد.
♻️طبق قانون عليّت هرگاه علت تامه براي وجود معلول مهيّا شود، معلول حتماً موجود خواهد شد ؛ معلول در اصل وجود خويش هيچ گونه نقشي ندارد. اين قاعده در اصطلاح فلسفه جبر عِلّي و معلولي ناميده مي شود؛ يعني آفرينش انسان مانند همه حوادث و پديدهها بر اساس قانوت عليّت است .
♻️معلول و پديده در به وجود آمدن خود، هيچ نقشي ندارد؛ خلقت هر انسان در فرايند تحقق علت هاي خاص خود تعريف مي شود که شکل ظاهري همگرايي علل ازدواج و توالد والدين است ؛ در واقع هر انسان در نتيجه ازدواج و پيوند والدينش خلق شده و به دنيا مي آيد .
♻️با شکل گيري همه عوامل تولد يک فرزند از قبيل ازدواج و رابطه زناشويي والدين او و برطرف شدن همه موانع خلقت ، حق انتخاب و اختيار او چگونه تعريف مي شود و در کجاي اين داستان قرار مي گيرد ؟ نمي توان تصور کرد که فرزند چگونه مي تواند به دنيا آمدن يا نيامدن خود ، بلکه بالاتر کيفيت زندگي و وضعيت هاي خاص آن را انتخاب نمايد و چنين ادعايي معقول به نظر نمي رسد .
♻️انسان داراي دو نوع حيات است :
1⃣حيواني و مادي:
♻️اين نوع حيات بين انسان و حيوان مشترک است. اموري از قبيل كيفيت و چگونگي و ويژگي هاي زماني و مكاني خلقت انسان دراين حيات رقم مي خورند . در اين گونه حيات اختيار راه ندارد ، بنابراين اراده واختيار داشتن انسان در اصل خلقت غير منطقي و غير عقلاني است.
2⃣ انساني و معنوي :
♻️اين حيات ، حياتي فکري و عقلاني است و از مختصات آدمي است . به خاطر اين نوع از خلقت خداوند او را بر ساير مخلوقات برتري داده است. اين حيات اختياري بوده و انسان چنان آفريده شده که با اختيار خويش توانايي آن را دارد که در مسير تکامل قدم نهاده و به جايي رسد که جز خدا نبيند، يا آن قدر سقوط کند که مانند حيوان بلکه بدتر شود.
♻️دعوت اسلام به سمت حيات اختياري است: "يا ايّها الّذين آمنوا استجيبوا للَّه و للرسول إذا دعاکم لما يحييکم؛ اي کساني که ايمان آورديد! دعوت خدا و پيامبر را اجابت کنيد، هنگامي که شما را به سوي چيزي مي خوانند که مايه حياتتان است".(1)
♻️بنابر اين درست است که انسان به اختيار خود نيامده است. اما بدين معنا نخواهد بود که هيچ اختياري در کيفيت زندگي خود و به جائي که خواهد رسيد ،نداشته باشد.
♻️جمادات، گياهان، حيوانات و ملائک و انسان هر کدام در مرتبهاي از کمال قرار دارند . اشرف مخلوقات انسان ميباشد که تمامي کمالات در وجود او به ظهور رسيده و يا به صورت بالقوه موجود ميباشد که با سعي و اختيار خويش به آنها فعليّت مي بخشد. هر کدام از موجودات به فراخور مرتبه وجودي خويش به وجود آمدهاند .جماداتي مثل سنگ قابليت حيوان شدن را ندارند و حيوان را قابليّت انسان شدن نيست.
♻️بشر در کارهاي ارادي خود مانند سنگ و گياه و حيوان نيست که به حکم غريزي کارهايي را انجام دهد. انسان هميشه خود را در سر چهار راه هايي مي بيند . هيچ گونه اجباري ندارد که فقط يکي از آن ها را انتخاب کند ؛ ساير راه ها بر او بسته نيست. انتخاب يکي از آن ها به نظر، فکر، اراده و خواست شخصي او مربوط است. يعني طرز فکر و انتخاب او است که يک راه خاص را معين مي کند.(2)
♻️بنابراين آنچه انسان مورد بازخواست و مواخذه از آن قرار مي گيرد، حيات مادي غير اختياري انسان نيست، بلکه سؤال از انسان و پاداش و جزا و مجازات او در مورد چيزهايي است که به اختيار و خواست خود انجام داده، نه چيزي که ناخواسته بوده است. اگر هم ندانسته و از روي جهل باشد، خداوند آن را با توبه و پشيماني انسان از اعمال بد خود مي بخشد.
♻️انسان تنها در مقابل چيزهايي مورد سؤال و مواخذه مي شود که با آگاهي و انتخاب خود انجام مي دهد. پاداش ها نيز براي اعمال نيکي است که از روي انتخاب و اختيار و آگاهي صورت گيرد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃