eitaa logo
دوباره زندگی
27.6هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
5.1هزار ویدیو
75 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆گزارشى از قبر و برزخ اصبغ بن نباته يكى از ياران برجسته اميرالمؤمنين عليه السلام مى گويد: سلمان از طرف على عليه السلام استاندار مدائن بود و من پيوسته با او بودم . سلمان مريض شد و در بستر افتاده بود، من به عيادتش رفتم . آخرين روزهاى عمرش بود، به من فرمود: اى اصبغ ! رسول خدا صلى الله عليه و آله به من خبر داده هرگاه مرگم فرا رسيد مردگان با من سخن خواهند گفت . تو با چند نفر ديگر مرا در تابوت نهاده و به قبرستان ببريد تا ببينم وقت مرگم رسيده يا نه ؟! به دستور سلمان عمل كرديم . او را به قبرستان برديم و بر زمين رو به قبله نهاديم . با صداى بلند خطاب به مردگان گفت : سلام بر شما اى كسانى كه در خانه خاك ساكنيد و از دنيا چشم پوشيده ايد، جواب نيامد. دوباره فرياد زد: سلام بر شما اى كسانى كه لباس خاك به تن كرده ايد و سلام بر شما اى كسانى كه با اعمال دنياى خود ملاقات نموده ايد و سلام بر شما اى منتظران روز قيامت . شما را به خدا و پيغمبر سوگند مى دهم يكى از شما با من حرف بزند، من سلمان غلام رسول الله هستم . پيامبر صلى الله عليه و آله به من وعده داده كه هرگاه مرگم نزديك شد، مرده اى با من سخن خواهد گفت : سلمان پس از آن كمى ساكت شد. ناگاه از داخل قبرى صدايى آمد و گفت : سلام بر شما اى صاحب خانه هاى فانى و سرگرم شدگان به امور دنيا. ما مردگان ، سخن تو را شنيديم و هم اكنون به جواب دادن به شما آماده ايم ، هر چه مى خواهى سؤ ال كن ! خدا تو را رحمت كند! سلمان : اى صاحب صدا! آيا تو اهل بهشتى يا اهل جهنم ؟ مرده : من از كسانى هستم كه مورد رحمت و كرم خدا قرار گرفته ام و اكنون در بهشت (برزخى ) هستم . سلمان : اى بنده خدا! مرگ را برايم تعريف كن ! و بگو مرحله مرگ را چگونه گذراندى و چه ديدى و با تو چه كردند؟ مرده : اى سلمان ! به خدا سوگند اگر مرا با قيچى ريز ريز مى كردند از مشكلات مرگ برايم آسان تر بود، بدان كه من در دنيا از لطف خدا اهل خير و نيكى بودم ، دستورات الهى را انجام مى دادم ، قرآن مى خواندم ، در خدمت پدر و مادر بودم ، در راه خدا سعى و كوشش داشتم ، از گناه دورى مى كردم ، به كسى ظلم نمى كردم و شب و روز در كسب روزى حلال كوشا بودم تا به كسى محتاج نباشم ، در بهترين زندگى غرق نعمتها بودم كه ناگهان به بستر بيمارى افتادم . چند روزى از بيماريم گذشت لحظات آخر عمر رسيد، شخص تنومند و بد قيافه اى در برابرم حاضر شد. او اشاره اى به چشمم كرد نابينا شدم و اشاره اى به گوشم كرد كر شدم و به زبانم اشاره نمود لال شدم . خلاصه تمام اعضاء بدنم از كار افتاد. در اين حال صداى بستگانم بلند شد و خبر مرگم منتشر گرديد. وحشت در دروازه برزخ در همين موقع دو شخص زيبا آمدند، يكى در طرف راست و ديگرى در طرف چپ من نشستند و بر من سلام كردند و گفتند: ما نامه اعمالت را آورده ايم ، بگير و بخوان ! ما دو فرشته اى هستيم كه در همه جا همراه تو بوديم و اعمال تو را مى نوشتيم . وقتى نامه كارهاى نيكم را گرفتم و خواندم خوشحال شدم اما با خواندن نامه گناهان اشكم جارى شد. ولى آن دو فرشته به من گفتند: تو را مژده باد! نگران نباش ! آينده ات خوب است . سپس عزرائيل روحم را به طور كلى گرفت . صداى گريه اهل و عيالم بلند شد و عزرائيل به آنها نصيحت مى كرد و دلدارى مى داد. آنگاه روح مرا همراه خودش برد و در پيشگاه خداوند قرار گرفتم و از روح من راجع به اعمال كوچك و بزرگ سؤال شد. از نماز، روزه ، حج ، خواندن قرآن ، زكات و صدقه ، چگونه گذراندن عمر، اطاعت از پدر و مادر، آدم كشى ، خوردن مال يتيم ، شب زنده دارى و امثال اين امور پرسيدند. سپس فرشته اى روحم را به سوى زمين بازگرداند. مرا غسل دادند، در آن وقت روحم از غسل دهندگان تقاضاى رحم و مدارا مى كرد و فرياد مى زد با اين بدن ضعيف مدارا كنيد به خدا همه اعضايم خرد است . ولى غسل دهنده ابدا گوش نمى داد. پس از غسل و كفن به سوى قبرستان حركت دادند در حالى كه روحم همراه جنازه ام بود...تا اينكه مرا به داخل قبر گذاشتند. در قبر وحشت و ترس زيادى مرا فرا گرفت ، گويى مرا از آسمان به زمين پرت كردند...پس از آن به طرف خانه برگشتند، با خود گفتم : اى كاش من هم با اينها به خانه بر مى گشتم . از طرف قبر ندايى آمد: افسوس ‍ كه اين آرزويى باطل است ، ديگر برگشتن ممكن نيست . از آن جواب دهنده پرسيدم : تو كيستى ؟ گفت : فرشته منبه (بيدارگر) هستم من از جانب خداوند ماءمورم اعمال همه انسانها را پس از مرگ به آنها خبر دهم . سپس مرا نشانيد و گفت : اعمالت را بنويس ! گفتم : كاغذ ندارم . گوشه كفنم را گرفت و گفت : اين كاغذت ، بنويس ! ادامه 👇👇👇👇 🌹 @dobare_zendegi 🌹
گفتم : قلم ندارم . گفت : انگشت سبابه ات قلم تو است . گفتم : مركب ندارم . گفت : آب دهانت مركب تو است . آنگاه او هر چه مى گفت ، من مى نوشتم ، همه اعمال كوچك و بزرگ را گفت و من نوشتم ... سپس نامه عملم را مهر كرد و پيچيد و به گردنم انداخت ، آنقدر سنگين بود گويى كه كوههاى دنيا را به گردنم افكنده اند! آنگاه فرشته منبه رفت ، فرشته نكير منكر آمد از من سؤالاتى نمود، من به لطف خدا همه سؤال هاى نكير و منكر را درست جواب دادم ، آن وقت مرا به سعادت و نعمتها بشارت داد و مرا در قبر خوابانيد و گفت : راحت بخواب ! آنگاه از بالاى سرم دريچه اى از بهشت برويم باز كرد و نسيم بهشتى در قبرم مى وزد. تا چشم كار مى كرد قبرم وسعت پيدا كرد. سپس كلمه شهادتين را بر زبان جارى كرد و گفت : اى كسى كه اين سؤال را از من كردى سخت مواظب اعمال خويش باش ! كه حساب خيلى مشكل است ! و سخنش قطع شد. سلمان گفت : مرا از تابوت بيرون آريد و تكيه دهيد، آنها چنين كردند. نگاهى به سوى آسمان كرد و گفت : اى كسى كه اختيار همه چيزها به دست توست ، به تو ايمان دارم و از پيامبرت پيروى كردم و كتابت را نيز قبول دارم ...آنگاه لحظات مرگ سلمان فرا رسيد و اين مرد پاك چشم از جهان فرو بست. 📚بحار : ج 22، ص 374 با كمى تلخيص 🌹 @dobare_zendegi 🌹
┄═﷽═┄ 💠آیت الله العظمی آقا سید علی قاضی ره می فرمودند: 🔸در دنیا به صاحبان خانه دو هزار متری و ریاست و... می‌گویند اشراف. اما در قیامت کسانی اشراف می‌گویند که در دنیا اهل نمازشب بودند. 🌹 @dobare_zendegi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 اللّٰهُمَّ إِنَّهُ لَايُجِيرُنِى مِنْكَ أَحَدٌ خدایا به‌ یقین جز تو احدی مرا پناه نمی‌دهد.. -دعای‌ابوحمزه‌ثمالی- سلام صبحتون بخیر سلامتی امام زمان جانمان سه صلوات عنایت بفرمایید🌲 🌹 @dobare_zendegi 🌹
داستان آموزنده 🔆خاك اشك زا 🍁حضرت على (ع ) فرمود: يكروز خدمت حضرت پيغمبراكرم (ص ) وارد شدم ، ديدم چشمان مبارك حضرت گريان است ، عرض كردم : پدر و مادرم فداى شما اى پيغمبر خدا چه شده ؟! آيا كسى شما را ناراحت كرده ؟! چرا گريه مى كنيد؟! 🍁 حضرت رسول (ص ) فرمود: چند لحظه قبل حضرت جبرئيل (ع ) نزد من آمده بود و به من فرمود: حسين در (كنار) شّط فرات كشته مى شود بعد فرمود: آيا مى خواهى از تربتش استشمام كنى ؟ گفتم : بله دستش را دراز كرد و مشتى از آن خاك برداشت و آن را به من داد مقدارى بوئيدم ، بى اختيار اشكم جارى شد و اسم آن سرزمين كربلا است .(1) هر كه شد از سر اخلاص عزادار حسين نام او ثبت نمايند به طومار حسين اى خوش آن پاك سرشتى كه غم خود بنهاد شد در اين عمر پريشاندل و غمخوار حسين اى خوش آنكس كه حسينى شد و از روى خلوص پيروى كرد زانديشه و افكار حسين گر بخوبان جنان فخر فروشند رواست روز محشر همه ياران و فادار حسين يارب اين منصب شاهانه زما باز مگير تا كه پيوسته بمانيم عزادار حسين گر چه هستيم گنه كار خدايا مگذار در قيامت دل ما حسرت ديدار حسين (2) 1- همان 26 مسند احمد بن حنبل 1، 85 ترجمه خصائص الحسينه 226 2- منتخب المصائب ، 64 📚منبع: داستانهایی از گریه بر امام حسین علیه السلام، تالیف علی میر خلف زاده 🌹 @dobare_zendegi 🌹
چقدر دلگیره وقتی میدونی یه روز میاد همه فراموشت میکنن،😭 حتی دیگه هیچکس نمیاد قبرتم بشوره... 🌹 @dobare_zendegi 🌹
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ: هیچ عمل نیکی را کوچک نشمارید 👤 حجت الاسلام 🌹 @dobare_zendegi 🌹
ثواب بی نظیر😍 حتی آشنا کردن مردم با پدر دلسوزمون هم ثواب داره بمیریم از غم غربتت کمه آقاجان چقدر خوبی؟!! چقدر مهربونی!!؟😢 🌹 @dobare_zendegi 🌹
نماز هدیه به پیامبر صلی الله علیه و آله: ⭐️فقط دو رکعت است، بخوانید و از پاداشش بهره ببرید⭐️ جمال الاُسبوع - به نقل از احمد بن عبد اللَّه بجلى كه حديث را با سندش به امامان عليهم السلام می ‏رساند - : فرمود: «هر كس پاداش نمازش را براى فرستاده خدا و امير مؤمنان و اوصياى پس از او - كه درودها و سلام خداوند بر همه ايشان باد - قرار دهد، خداوند ، پاداش نمازش را چندين و چند برابر و تا هنگامى كه جان دارد ، به او می ‏دهد و پيش از آن كه جان از بدنش بيرون رود، به او گفته می ‏شود: "اى فلان! هديه ‏ات و لطف‏هايت به ما رسيده است، و امروز روز جبران و پاداش ما به توست . آسوده ‏خاطر باش و چشمت به آنچه خداوند برايت آماده كرده است، روشن باشد و آنچه را به سوى آن ره‏سپارى، گوارايت باشد"». گفتم: نمازش را چگونه هديه بدهد و چه بگويد؟ فرمود: «نيّت می ‏كند پاداش نمازش براى پيامبر خدا صلى اللَّه عليه وآله باشد و اگر برايش ممكن بود ، هر روز، چيزى حتّى دو ركعت بر پنجاه ركعت نمازش [ كه اعم از واجب و نافله هر شبانه ‏روز می ‏خواند] بيفزايد و آن را به يكى از اهل بيت عليهم السلام هديه دهد. نماز را در ركعت اوّل، مانند آغاز نمازهاى واجب با هفت يا سه يا يك تكبير در هر ركعت آغاز می ‏كند و در هر ركعت، پس از تسبيح ركوع و سجود، سه مرتبه می ‏گويد: صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ و چون تشهّد گفت و سلام داد ، بگويد: اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلَامُ وَ مِنْكَ السَّلَامُ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ وَ أَبْلِغْهُمْ مِنِّي أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَ السَّلَامِ اللَّهُمَّ إِنَّ هَذِهِ الرَّكَعَاتِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلَى عَبْدِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ رَسُولِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ اللَّهُمَّ فَتَقَبَّلْهَا مِنِّي وَ أَبْلِغْهُ إِيَّاهَا عَنِّي وَ أَثِبْنِي عَلَيْهَا أَفْضَلَ أَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي نَبِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ وَصِيِّ نَبِيِّكَ وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ ابْنَةِ نَبِيِّكَ‌ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سِبْطَيْ نَبِيِّكَ وَ أَوْلِيَائِكَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ‌ 📚جمال الاسبوع/سیبد بن طاووس/ص16 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔷سوره مبارکه غاشیه ⭐️الرّسول (صلی الله علیه و آله)- مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَتَهَا حَاسَبَهُ اللَّهُ حِسَاباً یَسِیراً ... ✍️پیامبر (صلی الله علیه و آله)- هرکه همواره این سوره را بخواند، خداوند حساب او را در قیامت آسان می کند. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۸، ص۶۴ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
با حامد زیاد ماموریت رفتم. شاید نزدیک به یکسال باهاش زندگی کردم؛ هروقت که با هم همسفر می‌شدیم، می‌دیدم حامد هرشب بعد از اینکه از عملیات میومدیم، قبل از خواب یهو غیبش می‌زد! می‌رفتم و می‌دیدم یه گوشه نشسته و دور از چشم بقیه با اون قرآنی که همیشه همراهش بود، مشغولِ خوندنِ قرآنه! بهش گفتم: حامدجون! خیلی بهت دقت کردم! تو این همه ماموریت، هرشب میری یه گوشه و قرآن میخونی! گفت: ببین داداش! قرآن رو بخون حتی شده شبی یه‌صفحه! اونوقته که تأثیرش رو تو زندگیت می‌بینی! این پیوسته‌قرآن‌خوندن مسیر آدم رو مشخص و عاقبت بخیرت میکنه! نیازی نیست آنقدر بخونی که خسته بشی! تو بخون! شبی یه‌صفحه ولی بخون حتما! شهید🕊🌹 🌹 @dobare_zendegi 🌹