eitaa logo
دوباره زندگی
26.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
85 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️قطع رابطه با اقوام‼️ ✅مردی به حضرت محمد صلى الله علیه و آله گفت: ((اقوام و خویشاوندانم با من قطع رابطه کرده اند و مرا آزار می دهند، آیا من هم می توانم با آنها قطع رابطه کنم؟)) رسول الله فرمودند: ((اگر چنین کنی ، خداوند نظر رحمتش را از همه شما بر مى دارد.)) آن مرد پرسید: ((پس چه کنم ؟)) حضرت محمد صلى الله علیه و آله فرمودند: ((ایجاد رابطه کن با کسى که با تو قطع رابطه کرده است، و عطا کن به کسى که تو را محروم ساخته، و عفو کن کسى را که به تو ظلم کرده است؛ در این صورت ، خداوند پشتیبان تو در برابر آنها خواهد بود.)) 📚محجة البيضاء، جلد ۳، صفحه ۴۳۰ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
هدایت شده از  طریق المهدی
📌 | #حدیث_گرافی 🔻 انتشار مطالب آزاد است. ⛅️ | @Aseman
🔴 قسمت چهاردهم 🍃اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته. ♦️جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. 🍀بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. 💥همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟ گفتم:نخیر دستم را ول کن! 💠 اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد. یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد. 🔴من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم . چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. 🔆 یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد. چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم. ♻️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین در نامه عمل شما ثبت شده است. 🔰 در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود: 🔷یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العاده‌ای داشت که بچه‌ها را جذب می‌کرد. ♦️خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت. ▪️ این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد 🔶من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود.ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. 🔵 اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود! ☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود... 🌾 در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم. 🍁 اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت. تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود! ⚡️خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد. 💥بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و... 🌸 اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم‌ ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود. 🌒 خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم. 💥از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم. 💥یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ قطع نمی‌شد. ✨ پسر صاحبخانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد. ❄️شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی! 🌿 هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود.مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد.پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد. 🥀 این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید. 🌿 این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم: ❓ چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد! ♻️جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی. 🔆خیلی خوشحال شدم و قبول کردم.حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟ گفتم بله عالیه. 🔆لبته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند.. اما باز بد نبود. ✅ همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد،خیلی از دیدنش خوشحال شدم. گفت: با اینکه لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی... ادامه دارد.. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
✅سستی انسان در نماز ✍پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 🔹کسی که در نماز سستی کند، در قبر به غصه شدید و تاریکی، تنگی قبر و عذاب قبر تا قیامت و محرومیّت از بشارت ملائکه رحمت مبتلا می‌شود، حشر او در محشر بصورت الاغ خواهد بود نامه عملش را به دست چپ می‌دهند و حسابش طولانی می‌شود. 💫پیامبر اکرم (ص) ضمن حدیثی در باب احوالات برزخی مردم فرمودند: « پس از آن بر جمعیتی گذشتم که سر و صورت هایشان را با سنگ شکسته و له می‌کردند. ⁉️از جبرائیل پرسیدم: آنها کیستند؟ گفت: جمعی از امت تو هستند که نماز عشاء را نخوانده، از روی غفلت و اهمیّت ندادن به نماز آن را ترک کرده اند. 📚 نصایح، ص ۱۰۸، ح ۵۲. 📚 لئالی، ج ۵، ص ۸۸.  ‌‌‎ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🍃🍂 گذر زمان در جهان پس از مرگ 🍃🍂 🌸✨زمان در برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر می گذرد. 🌸✨ حضرت علی علیه‌السلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند: ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد. حضرت فرمود: چند سال است از دنیا رفته ای ؟ پاسخ داد: به سال نرسیده فرمودند: چند ماه است؟ گفت: به ماه نرسیده فرمودند: چند روز؟ گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته . حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود: 🌸✨ این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است. سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد 100 سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت . 🌸✨ سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده. بعد فرمودند همین است فرق مومن و غیر مومن این است که از برخی روایات برمی آید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مومنین بیش از سه روز نیست! 📚 کتاب برزخ و نفخه صور 🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 تعدد درهای بهشت! ✍ تعدّد درهاى بهشت به خاطر ازدحام يا زيبايى و امثال آن نيست، بلكه به خاطر آن است كه هر گروهى با توجّه به راهى كه رفته اند از درب مناسب وارد شوند و يا در مقام معلوم و در جاى خود قرار گيرند. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «براى بهشت درى است به نام باب المجاهدين كه رزمندگان، مسلّحانه وارد مى شوند و ملائكه به آنان خوش آمد مى گويند.» در حديث ديگرى مى خوانيم كه نام يكى از درهاى بهشت ريّان است كه تنها روزه داران از آن وارد مى شوند. در بعضى روايات نام هاى ديگرى نيز براى درهاى بهشت بيان شده است، از جمله: باب البَلاء كه به خاطر صبر در برابر مشكلات و مصائب است. 📚 کتاب معاد، استاد قرائتی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
3.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شرط نماز میت حجت الاسلام والمسلمین استاد 🌹 @dobare_zendegi 🌹
4.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽کلیپ تصویری 🍃فردی در حال مرگ بود و همه اطرافیانش گریه میکردند اما امام رضا(ع) خنده اش گرفته بود ... ‌‎‌‌‌‎ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حدیث روز 💠 💎خبری امیدبخش برای منتظران ظهور 🔻امام صادق عليه‌السلام: يا اَبا بَصيرٍ طُوبى لِشيعَةِ قائِمِنَا الْمُنْتَظِرينَ لِظُهُورِهِ، فى غَيْبِتِهِ، وَالْمُطيعينَ لَهُ فى ظُهُورِهِ، اُولئَكَ اَؤْليآءُاللّه ِ الَّذينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاهُمْ يَحْزَنُونَ ❇️ اى اَبُوبصير، خوشا به حال شيعيان و پيروان قائم ما كه در زمان غيبت او ظهور و در زمان ظهور مطيع او هستند. آنها اولياى خدا هستند كه ترس و اندوهى براى آنان وجود ندارد. 📚 بحارالأنوار، ج 52، ص 150 ‌ ‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
☝️🌺مقام فاطمه (س) نزد خدا امام باقر (ع): روز قیامت، فاطمه (س) کنار درب جهنم می ایستد، پس به یکی از محبین آن حضرت که گتاهان زیادی دارد، ندا می رسد که وارد آتش شو. ✨فاطمه (س) می گوید: بارالها مرا فاطمه نامیدی چرا که به واسطه من، محبینم از آتش جهنم حفظ می شوند، (پس چرا به این محب من فرمودی وارد اتش شو؟!) ✨خداوند عز و جل میفرماید: درست می گویی ای فاطمه، به این گنه کاری که تو را دوست دارد امر کردم که وارد آتش شود، تا تو او را شفاعت کنی و من شفاعتت را بپذیرم، تا برای همه خلایق، جایگاه و منزلت تو در نزد من معلوم شود. 📙"بحارالانوار، ج۸، ص۵۱" ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹