زمان و مکان پاداش و کیفر کردار انسان چه زمان و کجاست؟
🔷برخی هنگام عمل را بدون شرط، وقت و مکان پاداش دانستهاند. برخی دیگر، هنگام مرگ را وقت آن دانستهاند و بعضی جهان آخرت را وقت آن تلقی کردهاند. برخی نیز گفتهاند: هنگام عمل است، به شرط موافات، بدین معنا که اگر حالتی که هنگام عمل داشت تا لحظه مرگ حفظ نکند مستحق جزا و پاداش نیست، مگر آن که خدا بداند سرانجام حال او چیست و برچه حالی مستقرمی شود. در نتیجه همان جزایی که در حال عمل استحقاق آن را داشت برایش نوشته میشود.
صاحبان این اقوال هر یک به آیاتی مناسب با نظرخویش استدلال کرده و چه بسا وجوه عقلی نیز برآن افزودهاند، لیکن شایان ذکر است که، جان انسانی تا وقتی متعلق به بدن باشد جوهری است دارای تحول و دگر گونی و این دگرگونی در ذات وآثار ذاتش سرشته شده است.
🔷 از این رو وقتی عملی از او سرزد که نتیجه آن سعادت یا شقاوت است در ذاتش صورتی معنوی پدید خواهد آمد. این صورت میتواند متصف به صفت ثواب باشد (در صورت کردار نیک) و چون گناهی از او سرمی زند صورت معنوی دیگری در او پیدا میشود که دارای کیفر است.
چنان که اشاره شد چون ذات انسان همواره در حال تحول است ممکن است صورتی که اکنون به خو د گرفته (از گناه یا ثواب) به صورت مخالف مبدل شود. این حالت تا لحظه مرگ برای هر انسانی ثابت است تا وقتی جان از بدن وی جدا گرددو او از حرکت و تحول بایستد.
🔷در این هنگام صورتی ثابت دارد و آثاری برآن مترتب میشود؛ یعنی دیگر تحول و دگر گونی نمیپذیرد، مگر از ناحیه خداوند، یا به آمرزش یا به شفاعت.
تذکر: احتمال دگرگونی انسان تا پایان عمر بنا برحرکت جوهری به خوبی ترسیم میشود، گر چه بنابر نفی آن هم قابل تصویر است؛ زیرا دگر گونی در اعراض و عوارض برای انسان تا لحظه آخر عمر امری است معقول و مقبول.
🔷همچنین در مسأله مجازات و پاداش میبینیم خردمندان به مجرد این که کردار نیکی از فاعلی سر بزند، او را ستایش و مدح میکنند و اگر کار بدی از او سر بزند به مذمت و ملامتش میپردازند، ولی این معنا را هم در نظر دارند که مدح و ذمشان نمیتواند دایمی باشد؛ چون ممکن است بر اثر دگرگون شدن فاعل، عمل او چهره دیگری به خود بگیرد و آن که فعلاً مستحق مدح است در آینده مستحق مذمت و آن کسی که فعلاً مستحق مذمت است در آینده مستحق ستایش شود.
🔷بنا براین، خرد ورزان هر چند فاعل را به محض انجام دادن کار نیک یا بد مدح یا ذم میکنند، لیکن بقای ستایش یا مذمت را مشروط به ثبات قدم فاعل میدانند و تنها کسی را مستحق مدح یا مذمت ابدی میدانند که یقین کنند وضع او دگرگون نمیشود و این یقین برای همگان هنگامی حاصل میشود که فاعل دستش از عمل کوتاه گشته و به سرای ابدی شتافته یا دیگر استعداد تحول و پویایی نداشته باشد. البته اگر آثار مثبت یا منفی از کسی مانده باشد تا آن آثار موجود است ثواب یا عقاب در دیوان عمل او ثبت میشود، ولی این به معنای تحول و دگرگونی نیست، بلکه به معنای دوام اثرقبلی است. (المیزان/172)
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا خداوند بهشت و جهنم را به طور کامل معرفی نکرده است؟
✅خداوند بهشت و جهنم را در قرآن به طور کامل و روشن بیان کرده، ولی مزایا و خصوصیات نعمتهای بهشت، هم چنین آلام و شداید نعمتهای دوزخ در عالم آخرت برای انسانهایی که اکنون در قید حیاتند و در این جهان زندگی میکنند، درک ناشدنی و غیر قابل توصیف است، زیرا شناختی که مردم دنیا از ملایمات و ناملایمات دارند، در حدود نعمتها و نقمت هایی است که در ایام عمر خود با آنها رو برو شده و لمس کرده، یا از زبان دیگران شنیده و تصوّر نمودهاند.
✅اما چگونگی نعمت و عذاب الهی و کیفیت و کمیت لذایذ و آلام آن قابل قیاس با دیدهها و شنیدههای این جهان نیست. و نمیتوان آنها را معیار شناخت ملایمات و ناملایمات قرار داد.
✅نارسایی درک و کوتاهی اندیشه مردم دربارة بهشت و دوزخ با تعبیرهای مختلفی در کتاب و سنت، خاطر نشان گردیده که به آن اشاره میکنیم:
قرآن شریف دربارة بهشت میگوید:
"هیچ کس نمیداند و در مقابل اعمال خیری که پاکان و نیکان در این جهان انجام میدهند، چه نعمتهایی که مایه روشنی چشم است، در جهان غیب برای آنان فراهم شده است". (1)
✅در تفاسیر شیعی و سنی ذیل این آیه حدیثی از رسول گرامی اسلام (ص) بدین مضمون نقل شده: "خداوند فرموده: برای پاداش بندگان شایسته و درستکارم، نعمتهایی آماده کردهام که نه چشمی آنها را دیده و نه گوش شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده است". (2)
این گونه نعمتهای اگر وصف آن بیان نشده، برای آن استکه انسانها نمیتوانند در دنیا آن را درک نمایند، مثلاً خداوند میفرماید: "در بهشت هر آنچه که انسان بخواهد و اراده کند، فراهم است". (3)
✅شاید ندانیم آن جا چه اراده خواهیم کرد و چه چیزهایی میخواهیم اما همه چیز به محض اراده، تحقق مییابد. در آیة دیگر در وصف بهشت میگوید: " در آن جا هیچ سخن بیهوده و بی معنا و فاسد نمیشوند". (4) یعنی آن چه که با طبع انسانی سازگار است و انسان در دل آرزوی آن دارد و هیچ گاه در دنیا محقق و فراهم نمیشود. از طرف دیگر لذتها و خوبیها و نیکیها و همه چیز که در بهشت برای انسان فراهم است، به صورت خالص و بی هیچ رنج و عیب و کاستی وجود دارد. همه چیز به صورت کامل خود، بدون هیچ نقص وجود دارد، اما هیچ چیزی در دنیا، این گونه نیست.
✅اگر لذت باشد، همراه با درد و غم و رنج و سختی است؛ تازه پس از مدتی انسان از آن دلزده و سیر میشود، در حالی که در بهشت هیچ گاه چنین نمیشود.
✅هیچ چیز جنبة تکرار ندارد. همه چیز برای انسان نو و تازه است، حتی نعمتهای مادی که در قرآن اشاره شده است.
به عبارت دیگر هر چیزی که انسان در دنیا آرزو دارد و میخواهد و به آن دست نخواهد یافت، در بهشت فراهم است، حتی چیزهایی که به ذهن و اندیشه انسانها خطور نمیکند اما با خواستههای درونی انسانها هماهنگ است. بنابراین زندگی دنیوی و اخروی اصلاً قابل مقایسه با هم نیست.
در مورد جهنم نیز، آتشهای دنیا بدن را میسوزاند، ولی آتش دوزخ به دل نیز سرایت میکند و جسم و جان را یکجا میسوزاند.
✅قرآن شریف دربارة حیات جاودان بهشتیان فرموده است.
"بهشیان طعم مرگ را نمیچشند و پس از مرگی که در پایان عمر دیدهاند، مرگی نخواهد داشت. (5)
نه تنها مرگ در عالم آخرت نیست، بلکه پارهای از دگرگونیهای ناشی از تقابل و ناهمگونی که در دنیا دیده میگردد، در آخرت مشاهده نمیشود، از آن جمله دربارة آسایش و رفاه اهل بهشت در زمینة گرما و سرما آمده است:
✅"بهشتیان در عالم آخرت از تضاد گرما و سرما که دو عامل ناراحت کننده است، مصونند و در آن جا نه آفتاب مشاهده میکنند و نه زمهریر". (6)
در این زمینة آیات و احادیث فراوانی مطرح است که در برخی از موارد به جزئیات بهشت و جهنم و عذاب و نعمتهای آن نیز اشاره شده استکه به جهت دوری از طولانی کردن پاسخ، از ذکر آن خودداری میکنیم.
✅با نگاه همه جانبه به آیات که در مورد نعمتهای بهشتی وجود دارد (که بقیة آیات در سایة آنها معنا میپذیرند) نیز با نظر به روایاتی که در این موضوع وجود دارد، میتوانیم تفاوتهای اساسی میان نعمتهای بهشتی را با آنچه در دنیا وجود دارد، دریابیم که حتی لحظهای زندگی در آن عالم، به تمام دنیا میارزد.
📚پی نوشت ها:
1. سجده (32) آیة 17.
2. تفسیر مجمع البیان، ح 7 و 8، ص 331؛ تفسیر درالمنثور، ج 5، ص 276.
3. زخرف (43) آیة 71.
4. مریم (19) آیة 62.
5. سورة (44) دخان آیة 56.
6. انسان (76) آیة 13.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
نهرهای چهارگانه جاری در بهشت چه نام دارد و دارای چه خصوصیاتی است؟
✅در توصیف نهرهای جاری در بهشت در سوره مبارکه محمد (ص) آمده است: «مثل الجنه آلتی وُعد المتّقون فیها انهار من ماءٍ غیر آسن و انهار من لبن لم یتغیر طعمه و انهار من خمر لذه للشاربین و انهار من عسل یصفی»(1):
✅توصیف بهشتی که به پرهیزکاران و عده داده شده چنین است که در آن نهرهائی از آب صاف و خالص است که بدبو نشده و نهرهایی از شیر که طعم آن دگرگون نگشته و نهرهایی از شرابی طهور که مایه لذت نوشندگان است و نهرهایی از عسل مصفّی است.
✅از خصوصیات این نهرها بدبو نبودن و نشدن و فاسد نشدن است. چرا که در آنجا جای فساد و تباهی نیست و مواد غذایی بهشتی با گذشت زمان دگرگون نمیشود و این عالم دنیاست که به خاطر وجود انواع میکروبهای مخرب مواد غذایی به سرعت به سوی فساد میرود.
✅در نتیجه چهار نهر اعم از آب خالص و شیر و شراب طهور و عسل مصفی با ویژگی خاص خودش در بهشت موجود است.
📚پی نوشت:
1- محمد / 15.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا جهنم تنگ و محدود است؟
🍁در مورد فضای جهنم نیز در قرآن کریم توضیحاتی آمده و آیاتی از آن به این مطلب اشاره دارد چنانکه میفرماید:
🍁«واذا القوا منها مکاناً ضیقاً مقرّنین دعوا هنالک ثبورا»(1): وقتی گنهکاران در مکان تنگ و محدودی از آتش در حالیکه در غل وزنجیرند افکنده میشوند فریاد واویلایشان بلند میشود.
🍁بدیهی است این به خاطر کوچک بودن دوزخ نیست چراکه طبق آیهای از سورهی ق که میفرماید: در قیامت به جهنم می گوییم آیا پر شدهای؟ باز طلب میکند:
🍁«یوم تقول لجهنّم هل امتلات و تقول هل من مزید»(2). لذا جهنم مکان وسیعی است اما آنها را در این مکان وسیع آن چنان محدود میکند که طبق آیه بعضی از روایات، وارد شدنشان در دوزخ همچون وارد شدن میخ در دیوار است.
🍁و در این حال است که فریاد واویلای آنها (وای بر من) بلند میشود.
پی نوشت:
1-فرقان/13.
2-ق/30.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا در برخي روايات، دنيا به آب دريا تشبيه شده است؟
🌀انسان معاصر محبت خود را بيش از گذشته تاريخ، متوجه امور دنيوي كرده است. سكولاريسم به معناي دنيوي ديدن امور، مباني اعتقادي بخش عظيمي از جوامع را تسخير كرده و در عمل نيز به صورت يك جريان اجتماعي بر عمل و زندگي بخش وسيع تري از زندگي و رفتار انسان معاصر سايه افكنده است.
🌀قدرت، زيبايي، ثروت و شئون اجتماعي هنگامي كه به صورت دنيوي در نظر گرفته شود، محبوب و مطلوب بسياري از افراد مي شود، اگر چه هيچ يك از اين امور محبوب حقيقي نيست، بلكه محبوب هاي كاذب اند؛ زيرا زندگي دنيا براي كسي كه آن را هدف خود قرار داده، هيچ گاه باعث آرامش و قرار نخواهد شد، حال آنكه محبوب حقيقي سبب آرامش انسان مي شود.
🌀طالب دنيا تا هنگامي كه فاقد دنيا است، آن را محبوب و مطلوب خود مي پندارد و در جستجوي آن بر مي آيد، اما هنگامي كه به آن مي رسد، ديگر بار ناخشنودي و نارضايتي پيشين خود را در مي يابد. امور دنيوي نه تنها به انسان آرامش نمي بخشند، بلكه به اضطراب و بي قراري او نيز مي افزايند.
🌀از همين روي، دنيا به آب شوري تشبيه شده است كه انسان فريب خورده، قبل از وصول و دستيابي، آن را مطلوب خود مي پندارد، اما پس از نوشيدن بر تشنگي اش افزوده مي شود.
🌀دنيا كالايي است كه به گونه اي فزاينده به حرص و هراس و دوست دار خود مي افزايد؛ حرص نسبت به آنچه ندارد و هراس نسبت به آنچه دارد. كسي كه در صحنه رقابت هاي دنيوي در آرزوي بر خاك ماليدن پشت رقيب و قرار گرفتن بر سكوي افتخار است، تا زماني كه به آرزوي خود نرسيده، نسبت به آن حريص است و اين حرص به گونه اي فزاينده ادامه مي يابد؛ زيرا به هر مقدار كه به هدف نزديك شود، ميدان هاي جديدي را در پيش روي خود مي بيند.
🌀از حضرت عيسي (عليه السلام) روايت شده است كه مثل طالب دنيا، مثل كسي است كه آب دريا را مي نوشد؛ او هر چه بيشتر بياشامد، بر عطش خود مي افزايد تا هنگامي كه آب او را بكشد[1]. مشابه همين روايت از امام صادق (عليه السلام) نيز نقل شده است: «مثل الدنيا كمثل ماء البحر، كلما شرب منه العطشان ازداد عطشا حتي يقتله.»[2]
📚پي نوشت:
[1] المحجة البضاء في تهذيب الاحياء، ج 5، ص 13.
[2] اصول كافي، كتاب ايمان و كفر، باب ذم الدنيا و الزهد فيها، ج2، ح 24.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا مساله معاد از زمان آفرینش انسان مطرح بوده است؟
🍁قرآن مجید این حقیقت را با صراحت بیان کرده که از زمان آفرینش آدم مسأله معاد و حیات بعد از مرگ مطرح بوده، و حتی ابلیس نیز به این امر اعتراف داشته و بعد از آدم نیز پیامبران الهی که مأمور هدایت اقوام مختلف بودهاند آنها را به مسأله «حیات بعد از مرگ و زندگی آخرت» توجه میدادند، به گونهای که این زندگی برای همه اقوامی که انبیاء به سوی آنها مبعوث شدند مطلبی آشنا محسوب میشده است.
🍁البته نمیتوان انکار کرد که این مسأله در لسان پیامبر اسلام (ص) و معارفی که از طریق وحی بر او نازل شده بسیار گستردهتر است، به گونهای که قسمت مهمی از آیات قرآن مجید را شرح مسأله معاد در شاخ و برگهای آن تشکیل میدهد.
🍁با این اشاره به سوی قرآن باز میگردیم و به نمونه هائی از آیات گوش جان میسپاریم
1 ـ «قالَ اَنْظِرْنی اِلی یوْمٍ یبْعَثُونَ». اعراف/14
2 ـ «قالَ فیها تَحْیوْنَ وفیها تَمُوتُونَ وَمِنْها تُخْرَجُونَ». اعراف/25
3 ـ «اِنّی اُریدُ اَنْ تَبُوأَ باِثْمی وَاِئْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ اَصْحابِ النّارِ». مائده/29
4 ـ «اَیعِدُکُمْ اَنَّکُمْ اِذا مِتُّمْ و کنتم تُراباً وَعِظاماً اَنَّکُمْ مُخْرَجُونَ». مؤمنون/35
5 ـ «وَلا تُخْزِنی یوْمَ یبْعَثُونَ ـ یوْمَ لا ینْفَعُ مالٌ ولا بَنُونَ». شعراء/ 87 و 88
6 ـ «وَقالُوا لَنْ یدْخُلَ الْجَنَّةًاِلّا مَنْ کانَ هُوداً اَوْ نَصاری». بقره/111
7 ـ «وَالسَّلامُ عَلَی یوْمَ وُلِدْتُ وَیوْمَ اَمُوتَ وَیوْمَ أبْعَثتُ حَیاً». مریم/33
8 ـ «وَاِلی مَدْینَ اَخاهُمْ شُعَیباً فَقالَ یا قَوْمَ اعْبُدُوا اللهَ وَاَرْجُوا الْیوْمَ الآخِرَ». عنکبوت/36
9 ـ «... اِنِّی تَرَکَتُ مِلَّةَ فَوْمٍ لایؤْمِنونَ بِاللهِ وهُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ ـ وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی اِبْراهیمَ وَاسْحقَ وَیعْقُوبَ». یوسف/37 و 38
10 ـ «لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَآباؤُنا مِنْ قبلان هذا اِلَا اَساطِیرُ الْاَوَّلینَ». نمل/68
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا آخرت از جنس این دنیاست؟
🌷از روشنترین آیاتی که دلالت دارد بر این که آخرت در عَرْض دنیا نیست، بلکه در طول و باطن دنیاست، آیه هفتم از سوره روم است: «یعلمون ظاهراً من الحیوة الدنیا و هم عن الآخرة هم غافلون; از حیات دنیا ظاهری را دانند و ایشان از آخرت غفلند».
🌷از آن جا که خداوند در این آیه کریمه آخرت را در برابر ظاهر حیات دنیا قرار داده است، میتوان دریافت که آخرت، عبارت از باطن حیات دنیاست.
🌷 اگر آخرت از جنس دنیا میبود، اعتقاد به آخرت در حقیقت گونهای اعتقاد به تناسخ بود و معاد عبادت از آبادانی و عمارت دنیا پس از خرابیاش;
🌷در حالی که همه خردمندان گفتهاند که دنیا مضمحل میگردد و از میان میرود و دیگر باز نمیگردد و به هیچ روی تعمیر و آبادانی ندارد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا حدیثی در خصوص ثواب زیارت قبور اهل بیت علیهم السلام و هزینه کردن در این مسیر داریم؟
🌀در این زمینه احادیث متعددی وارد شده است. از جمله:
🌀حدَّثَنِي أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِدْرِيسَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارِ عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ قَالَ حَدَّثَنَا يَحْيَى وَ كَانَ فِي خِدْمَةِ أَبِي جَعْفَرٍ الثَّانِي ع عَنْ عَلِيٍّ عَنْ صَفْوَانَ الْجَمَّالِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ لَهُ طَوِيلٍ قَالَ: قُلْتُ فَمَا لِمَنْ صَلَّى عِنْدَهُ يَعْنِي الْحُسَيْنَ ع قَالَ مَنْ صَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ لَمْ يَسْأَلِ اللَّهَ تَعَالَى شَيْئاً إِلَّا أَعْطَاهُ إِيَّاهُ فَقُلْتُ فَمَا لِمَنِ اغْتَسَلَ مِنْ مَاءِ الْفُرَاتِ ثُمَّ أَتَاهُ قَالَ إِذَا اغْتَسَلَ مِنْ مَاءِ الْفُرَاتِ وَ هُوَ يُرِيدُهُ تَسَاقَطَتْ عَنْهُ خَطَايَاهُ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ قُلْتُ فَمَا لِمَنْ جَهَّزَ إِلَيْهِ وَ لَمْ يَخْرُجْ لِعِلَّةٍ قَالَ يُعْطِيهِ اللَّهُ بِكُلِّ دِرْهَمٍ أَنْفَقَهُ مِنَ الْحَسَنَاتِ مِثْلَ جَبَلِ أُحُدٍ وَ يُخْلِفُ عَلَيْهِ أَضْعَافَ مَا أَنْفَقَ وَ يَصْرِفُ عَنْهُ مِنَ الْبَلَاءِ مِمَّا قَدْ نَزَلَ فَيُدْفَعُ وَ يُحْفَظُ فِي مَالِه..(۱)
🌀صفوان جمّال ، در حدیثی طولانی گفت : ( به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم : شخصی که نزد امام حسین (علیه السلام) نماز می خواند چه ثوابی دارد ؟
🌀حضرت فرمود : هرکه دو رکعت نماز نزد آن حضرت بخواند ، از خداوند متعال چیزی نمی خواهد جز این که خداوند آن را به او می دهد.عرض کردم : شخصی که از آب فرات غسل کند سپس به نزد آن حضرت بیاید چه ثوابی دارد ؟ حضرت فرمود :
🌀هنگامی که از آب فرات غسل می کند و قصد (زیارت) آن حضرت را دارد ، گناهانش از او فرو می ریزد ، مانند روزی که مادرش او را به دنیا آورد.
🌀 عرض کردم : کسی که دیگری را مهیّای سفر به سوی آن حضرت می کند و خود به سبب بیماری و مرضی که به آن مبتلا شده خارج نمی شود ، چه ثوابی دارد ؟
🌀حضرت فرمود : خداوند متعال در برابر هر درهمی که خرج می کند به اندازه ی کوه اُحد ، حسنه به او می دهد و به او چند برابر آنچه خرج نموده عوض می دهد و آن بلایی که فرود آمده ، از او برمی گرداند و آن بلا دفع می شود و مالش حفظ می گردد.
📚پی نوشت:
۱- كامل الزيارات، ص: ۱۲۹
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
دليل اثبات وجود آخرت چيست؟
🌷براي اثبات وجود معاد ادله ي متعددي وجود دارد که به برخي از آنها اشاره مي شود:
1⃣ ميل فطري به جاودانگي: يکي از دلايل وجود آخرت، ميل به بقاء، جاودانگي و ابديت (زندگاني ابدي) در انسان است اگر پس از مرگ، زندگي آخرت وجود نداشته باشد ميل به بقاء در فطرت و وجود انسان لغو و بيهوده است و اين با حکيم بودن خداوند متعال که خالق انسان است سازگار نيست علاوه بر اينکه وجود هـر امر فطرى، دليل بر وجود متعلق آن در خارج است.
🌷با توجه به اين كه اين جهان و موجوداتش ، به ويژه انسان دستخوش مرگ و نيستى مى شوند، وجود جهانى ديگر جز اين جهان براى تحقق اين امر فطرى ضرورى است.
2⃣عدالت خداوند: خداوند عادل است اين دنيا ظرفيت پاداش کامل براي مومنين و مجازات کامل براي مجرمان وجود ندارد براي مثال اگر کسي چند نفر را به قتل رساند او را تنها يک بار مي توان اعدام کرد پس مجازات يک قتل او محقق شده است مجازات قتل هاي ديگر او چه مي شود؟ اگر سراي آخرت وجود نداشته باشد اين امر با عدالت خداوند سازگاري ندارد.
3⃣ حكمت خداوند: حـكـمـت خـداى حـكـيـم اقـتضا مى كند كه مرگ، پايان زندگى نباشد؛ زيرا در اين صورت، كار خداوند كار كوزه گرى را مى ماند كه كوزه ها را از صبح تا شام مى سازد و پس از خشك شدن، بر زمين مى كوبد و خرد مى كند.
🌷نکته ي پاياني اين است که ما در مورد آخرت، نياز به يقين نداريم و احتمال وجود قيامت نيز براي ما کافي است که اعمال نيک را فراموش نکنيم و از اعمال زشت برحذر باشيم چرا که آخرت، امري عظيم و حساس است اگر حقيقت داشته باشد انسانهايي که براي آن اندوخته اي نداشته باشند و توشه اي فراهم نکرده باشند بيچاره و هلاک خواهند شد.
🌷عقل انسان حکم مي کند در اموري که براي انسان، بسيار مهم است حتي احتمال وجود داشتن آن نيز کافي است که انسان، با احتياط با آن برخورد کند براي مثال اگر در يک سيم برق حتي يک درصد احتمال برق وجود داشته باشد انسان عاقل به آن دست نمي زند چرا که احتمال برق گرفتگي وجود دارد.
🌷مثال ديگر اين است که اگر يک بچه ي3 ساله به انساني که از سوسک مي ترسد بگويد در لباس تو سوسک رفته دارد او نمي گويد حرف بچه معتبر نيست بلکه مي گويد شايد اين بچه راست بگويد به همين جهت بلافاصله از جا بر مي خيزد و لباس خود را وارسي مي کند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃